داستان فیلم در مورد یک دانش آموز متوسطه است که شروه به خواندن رمان " پری بازی " می کند، وی بعد از مدتی برای اطلاعات بیشتر به اینترنت مراجعه کرده و نویسنده رمان را پیدا می کند...
“ایزابل” و “جرارد” به قراری عجیب در دره مرگ کالیفرنیا می روند. آنها سالهاست همدیگر را ندیده و به درخواست پسرشان “مایکل” که پس از خودکشی برای آنها ارسال کرده به این مکان آمده اند…
علی که در حال تلاش برای حفظ رستورانی در منطقه اژه که از خانواده اش به ارث مانده است ، با دختری به اسم دنیز که یک روز به این شهر می آید و دختری اسرارانگیزی است آشنا میشود . دنیز و علی که نسبت به هم حس جاذبه بزرگی دارند ، از بستنی فروش تا میوه فروش شهر ، شاهد عشقشون شده است . در حالی که این شهر با صفای اژه ای ، شاهد یک عشقی به مانند خودش است ، مسائلی که از گذشته دنیز سرچشمه میگیرد ، او و عشقش رو رها نخواهند کرد .
حنیفه از دانشکده بهداشت فارغ التحصیل شده و در بیمارستان شهر برای پرستار شدن شروع به کار کرده و به همراه خواهر متضاد خودش خدیجه ، در یک شهر محافظه کار در حال زندگی کردن هستند . هر اندازه که حنیفه خجالتی و درونگرا است خدیجه به همان اندازه شیطون ، حرف گوش نکن و خودسر است . در حالیکه حنیفه از روی عشقش به ادبیات به شکل پنهانی یک دفتر شعر به همراه دارد ، خدیجه در حد فراموش کردن همه آدم های اطرافش مجذوب آهنگ خواندن است . یک روز تارِک پسر قائم مقام جدید به مرکز شهر می آید و زندگی هر دو خواهر از آن روز به بعد به طور کلی عوض میشود …
این فیلم در مورد یک خانواده (به ظاهر) ایرانی است که به فرانسه سفر میکنند. موضوع آن در مورد قتل ، خودکشی ، زندان می باشد که به صورت یک فیلم کمدی در آمده است (سیـاسی!)
ژمانی که "ادو" یک نویسنده موفق عاشق یک کلاهبردار جوان بنام "فابیو" می شود، تمام ترسش از این است که مبادا به بیماری ایذر مبتلا شود، اما مسائل عاطفی بزودی برای او دغدغه بزرگتری می شود...
داستان یک دختر و پسر که علی رغم 20 سال کنار هم بودن هنوز رابطه ای بینشان شروع نشده است . اولاش عاشق دختری یک سال کوچکتر از خودش به نام ایرم شده ، اما به حدی خجالتی است که نمیتواند احساسش را بیان کند . پدرش که او را در این حال و احوال میبیند به او توصیه میکند که یک نوار کاست در هم پر کند و به ایرم هدیه بدهد . در حالیکه اولاش در استرس پر کردن بهترین نوار در هم است ، زندگی با سورپریزهایی که این دو نفر از آن هیچ خبری ندارن در مقابلشان خواهد بود …