اطلاعیه
کاربرای عزیز
مشکل درگاه خرید برطرف شده. لطفا همین الان نسبت به خرید و رزرو شارژ اقدام کنید.
درگاه پایدار نیست و ممکنه مجددا از دور خارج بشه.
به همین منظور کد تخفیف ۲۰ درصدی tabestoon رو برای شما در نظر گرفتیم.
ما تمام تلاشمونو میکنیم که به زودی درگاه به کلی جایگزین شود.
لینک مستقیم به خرید با کد تخفیف
مدیریت نایت مووی
این داستان، حکایت مردی است که با روحی شکستناپذیر، در برابر سختیها و موانع متعدد ایستادگی کرد. عزم راسخ و تسلیمناپذیری او، منجر به کسب اولین مدال طلای انفرادی هند در تاریخ المپیک، در هر رشته ورزشی، شد.
در اواخر دوران سلسله جنوبی سُنگ، زمانی که کشور درگیر آشوبهای داخلی و خارجی بود، چن سانفن، مردی شیفته هنرهای رزمی، زندگی میکرد. پس از آنکه فرقه او نابود شد و او درگیر توطئههای پیچیده فرقه شیاطین گردید، در دل آن آشوب و ناآرامی، به خلق هنر بیبدیل تای چی دست یافت.
نخستوزیری بیرحم و انتقامجو با ارادهای آهنین به اوج قدرت رسید. او که تشنهی قدرت بیش از پادشاهان بود، برای رسیدن به مطلوب خود از هیچ کوششی فروگذار نکرد.
یک زوج متاهل و دختر کوچکشان از سگ همسایه ها وحشت دارند. این سگ در نهایت دختر را گاز می گیرد. سگ به عنوان قربانی برای ویرانی صاحبانش که آن را مانند پسرشان می دیدند، تقدیم می شود. آنها شبانه وارد خانه زوج متاهل می شوند تا انتقام بگیرند. آنچه آنها می خواهند عدالت است: قربانی کردن دختر.
در دنیایی پسا-آخرالزمانی، مردی صلحجو برای نجات همسر بیمارش، باید داروهای مورد نیاز او را از یک پیرمرد بداخلاق به دست آورد. پیرمرد از حریم امن خود محافظت میکند و حاضر نیست داروها را واگذار کند. مرد صلحجو باید با مذاکره پیرمرد را متقاعد کند و ...
یک مرد با از دست دادن شغلش، در آستانه نابودی مالی قرار میگیرد. او از روی ناامیدی به تجارت غیرقانونی اسلحه روی میآورد و با عمیقتر شدن در این مسیر، به یکی از بدنامترین قاچاقچیان اسلحه در جنوب هند تبدیل میشود.
یک زن و شوهر که از هم جدا شدهاند، برای استراحت و تجدید قوا به جنگل میروند. اما در آنجا با همسایگانی بدشگون، دوستانی بیخیال و نیروهای تاریکی و پنهانی روبرو میشوند که همه چیز را به سمت یک پایان شوکهکننده سوق میدهد.
مسابقه جایزه بزرگ مجارستان 2024 که در پیست هونگارورینگ برگزار گردید. هونگارورینگ یک پیست تنگ و پرپیچ و خم با نیروی رو به پایین زیاد است. این پیست به هوای گرم و بارشهای احتمالی باران معروف است.
در یک اتفاق کمنظیر، سه برادر در یک روز تصمیم به ازدواج میگیرند و مراسم جشنی با حضور جمعی از اعضای خانواده که به رفتارهای عجیب و غریب خود معروف هستند، برگزار میشود.
ایتسی تازه به شهر آمده و فکر می کند زندگی اش تمام شده است تا اینکه با همسایه اش کالوین آشنا می شود. کالوین معتقد است والدینش توسط بیگانگان ربوده شده اند. ایتسی به عنوان یک روزنامه نگار مشتاق، تصمیم می گیرد مقاله ای افشاگرانه بنویسد، اما چیزهای بسیار بیشتری را کشف می کند...
سوسوکه آئویاما که غم از دست دادن پدر و مادرش او را فرا گرفته، در زمان کار در یک گالری نمایشگاه، با نقاشیهای آبرنگی آشنا میشود. استاد کوزان او را به یادگیری این هنر تشویق میکند.
تادائو، مردی میانسال با اختلال اوتیسم، با وجود چالشهایی که در طول این انتقال با آنها روبرو میشود، توسط مادر مجرد خود تاماکو به طور غیرمنتظرهای به یک خانه گروهی منتقل میشود.
هیامی ترویا یک کارمند اداری فداکار است که به عنوان سردبیر یک مجله، وظایف خود را به بهترین نحو انجام می دهد. او فردی با شخصیت کاریزماتیک است که هم با ناشر و هم با زیردستانش رابطه خوبی برقرار کرده و همه چیز را به خوبی مدیریت می کند. در حین گپ زدن با رئیس مستقیمش، احساس خاصی به او دست می دهد. آیا او اشتباه متوجه شده که مجله قرار است تعطیل شود؟ اگر چنین است، او بدون مبارزه تسلیم نخواهد شد. او برای اینکه مجله به کار خود ادامه دهد و شغل خودش و دیگران را حفظ کند، مبارزه خواهد کرد.