یک مرد جوان پس از راه اندازی یک رادیو اجتماعی در محله فقیر نشین خود برای گسترش آگاهی اجتماعی علیه یک گانگستر محلی، او مبارزه ای را با شرکت های مواد غذایی که محصولات تقلبی تولید می کنند رهبری می کند...
آلیس در یک مرکز تماس در حومه زوریخ کار میکند و از طریق تلفن به غریبهها اشتراک اینترنت و بیمه میفروشد. او با الهام از شغل خود، به مادربزرگهای تنها زنگ میزند و وانمود میکند که نوهشان است که به طور فوری به پول نیاز دارد...
یک رمان نویس معتبر به نام اولیویا مأمور می شود تا به مرد جوانی به نام آنتوان در پروژه ای در یک کارگاه تابستانی نویسندگی کمک کند. رفتار پرخاشگرانه و در عین حال تحریکآمیز آنتوان، اولیویا را به خود جلب میکند، که خود را به سوی او جذب میکند...
سِتارتی ، یک کارمند دولتی که به تازگی اخراج شده است، از بوئنوس آیرس به لاپاچیتو در استان چاکو سفر می کند. او باید از اجساد مادر و برادرش که به طرز وحشیانه ای به قتل رسیده اند و هیچ پیوند محبتی او را با آنها پیوند نمی دهد، مراقبت کند...
یوکاری، پنج سال است که با کیپِی، دوست پسر محقق پزشکی خود زندگی می کند. روزی که یوکاری منتظر بازگشت کیپِی است، ناگهان یک مأمور پلیس به او خبر می دهد که کیپِی به دلیل خونریزی مغزی بیهوش شده است. اما ماجرا به اینجا ختم نمی شود و مشخص می شود که شغل و نام کیپِی جعلی بوده است...
هنگامی که یون لیو توسط لو وی لو (لی شیانگ ژ)، رئیس فرقه مینگ به یک نبرد مرگبار به چالش کشیده می شود، آیا او می تواند با زندگی خود از مخمصه جان سالم به در ببرد؟
ایب و بوم در سال 1997 با هم در بانکوک تصمیم به خودکشی میگیرند. پس از انکار تعهد، شبح انتقامجوی آیب 20 سال بعد بازمیگردد تا بوم و دختر 15 سالهاش، بل را تعقیب کند.
چیزی که به عنوان یک سرگرمی شروع می شود به زودی به یک وسواس تبدیل می شود، زیرا یک مرد به تدریج به وسواس جاسوسی از خانواده، دوستان و کارمندان خود از طریق دوربین های مخفی مبتلا می شود ...
لی جون یونگ یه وکیله. پرونده ای رو دست میگیره که یه جوون در دوران نوجوانیش اعتراف به قتل یه قاتل کرده. این مرد جوان ده سال در زندان بوده و حالا لی جون یونگ میخواد تبرئه اش کنه!
خانوادهی علی نسل اندر نسل از چشمهی آب درمانی روستا مراقبت کردهاند و بیماران را با آن شفا میدهند. اما سه پسرِ علی نسبت به این سنت تردید دارند و تنها دختر کوچکشان، نامّه، پاسدار این میراث معنوی است. حال با ساخت نیروگاه برقآبی در نزدیکی چشمه، جریان آب قطع شده و رازی مرموز بر خانواده سایه افکنده است....