چند هفته پس از مرگ همسرش یوانا در یک تصادف اتومبیل، مست و تنها در شبی که او 42 ساله می شود، با الکساندرو ملاقات می کند. سباستین، مردی خجالتی و جوانتر، در پنج ماه گذشته معشوقه یوانا بوده است. سباستین درخواستی ظالمانه دارد: او از الکساندرو می خواهد که به او کمک کند تا بر ناامیدی ناشی از مرگ یوانا غلبه کند...
فیلمی با هنرنمایی اوموتولا جالاده-اکینده که داستان فردی به نام آدا ایگوه را روایت می کند که قصد دارد افراد کودک آزار و مجرمان جنسی را به دست عدالت بسپارد...
یک زوج جوان آتشین پس از سه سال دوری، تلاش میکنند رابطه خود را احیا کنند. فراز و نشیبهای شور و شوق آنها، آنها را به این فکر وا میدارد که آیا نوستالژی کافی است تا آنها را کنار هم نگه دارد...
یک پزشک جوان که در حال حاضر در یک شهر بزرگ کار میکند، برای کریسمس به خانه بازمیگردد و متوجه میشود که پدرش تصمیم به بازنشستگی گرفته است. او که با عشق دوران دبیرستانش دیدار مجدد میکند، در مورد ماندن در شهر و اداره کار پدرش تردید میکند...
این فیلم بر اساس داستانی واقعی باورنکردنی ساخته شده که ماجرای آن در دادگاه های ایتالیا بحث برانگیز شد. استیفانو کوچی برای جرم جزئی دستگیر میشود اما طی زمان بازداشتش اتفاقی مرموز رخ میدهد که...
در ژاپن، چهار نفر با مواد منفجره در یک باشگاه آنلاین اقدام به خودکشی می کنند. اما پس از انفجار، این چهار نفر خود را در زمان عقب می بینند و لحظات قبل از احتراق را بارها و بارها تجربه می کنند...
گروهی از علاقهمندان به سینما در یکی از مناطق روستایی پنسیلوانیا، به دلیل عدم توانایی در خرید یک پروژکتور دیجیتال با قیمت ۵۰ هزار دلار، برای حفظ یک سینما روباز قدیمی که در آستانه تعطیلی قرار دارد، تلاش میکنند. این گروه داوطلبانه و بدون دریافت هیچگونه دستمزدی، تنها به نمایش فیلمهای کلاسیک با کیفیت ۳۵ میلیمتری میپردازند.
مدیر یک سالن بولینگ قدیمی که از وضعیت مالی خوبی برخوردار نیست، متوجه میشود که صاحب سالن قصد فروش آن را دارد. او برای حفظ سالن، تلاش میکند تا سرمایهگذار پیدا کند. در این مسیر، او با چالشهای زیادی روبرو میشود و باید خود را از یک وضعیت ناامیدکننده نجات دهد...
آساکو در اوساکا زندگی میکند. او عاشق بیکو، یک آزادروح، میشود. یک روز، بیکو به طور ناگهانی ناپدید میشود. دو سال بعد، آساکو اکنون در توکیو زندگی میکند و با ریوهی ملاقات میکند. او دقیقاً شبیه به بیکو است، اما شخصیتی کاملاً متفاوت دارد. وقتی دو پسر جوان در جنگل بازی میکنند، به طور تصادفی یک سردرگم جنگ جهانی دوم را آزاد میکنند که به اشتباه فکر میکند نازیها فرود آمدهاند...
داستان کاستی که تصمیم میگیرد با پدرش ساندو بعد از سالها دیدار کند و یک ملاقات خانوادگی سورپرایز برای او ترتیب دهد. این کار کاستی راه فراری از مشکلات زناشوییاش است. اما در این سفر، پدر و پسر با گذشته و حال خود روبرو میشوند و رابطهشان به چالش کشیده میشود...
او به طور معجزه آسایی از مرگ فرار کرد تا به خانه ای بازگردد که عشق زندگی اش در آن زندگی می کند. اما امید به خوشبختی به یک کشف وحشتناک تبدیل می شود. محبوب او دختر دشمن اوست.
این فیلم شامل سه فصل است. قتلکار، بیش از صد سال پیش اتفاق میافتد. شخصیت اصلی مارا، یک عروس جوان است که در حال آغاز زندگی جدید خود در خانوادهاش است. دختر بکر، در بهار سال ۱۹۴۹، داستان یک زن جوان به نام الینا را روایت میکند که در جنگ قبلی از اینگریا به استونی تبعید شده است...