گرینچ که حال و حوصله نداشت و به دنبال شرارت میگشت، از خانه خارج شد. او در راه با گربه کلاه به سر روبهرو شد و تصمیم گرفت زندگی را برای آن گربه تلخ و آزاردهنده کند.
ایچابود کرین، یک آموزگار یانکی، به روستای خوابآوران میآید و عاشق کاترینا ون تاسل میشود. بروم بونز، نامزد کاترینا، میخواهد ایچابود را از سر راه خود بردارد. او لباس شبح سربریده را میپوشد و ایچابود را میترساند. ایچابود از ترس میگریزد و دیگر هرگز دیده نمیشود...
در تابستانی سوزان،پنج کودک جاسوسی دو معشوق را می کنند.آنها "جرارد" و "برندت" را همه جا تعقیب می کنند.آنها کارت پستالی وسوسه برانگیز برای "برندت" می فرستند اما یک روزنامه به آنها نشان می دهد که "جرارد" بر حسب به اتفاق کشته شده است و...
گروهی از دزدها در انتظار یافتن نقاشیها به اتاقی میروند، اما در عوض خود کنت را آزاد میکنند که به نیواورلئان سفر میکند تا دختر دشمنش، مری ون هلسینگ را پیدا کند...
یک کودک 5 ساله برای زندگی با مادربزرگ خود در یک شهر کوچک، به تایوان نقل مکان می کند. بلافاصله پس از آن، او متوجه می شود که مادربزرگ او نه تنها یک دوره گرد است، بلکه در شکار شبح ها نیز مهارت دارد. روزی از روزها ...
داستان "سرود کریسمس" نوشته چارلز دیکنز، ماجرای مردی به نام ابنیزر اسکروج است که با کمک سه روح کریسمس، از راههای اشتباهش بازمیگردد و به فردی مهربان و سخاوتمند تبدیل میشود.
این نسخه از داستان از دیدگاه B.A.H. هومبوگ پس از اینکه ابنزر اسکروج از کمک به فقرا یا صرف شام کریسمس با برادرزادهاش امتناع میکند، روح شریک تجاری و دوست سابق خود، جیکوب مارلی، از او دیدن میکند. مارلی به او می گوید که راهش را تغییر دهد و اسکروج این را رد می کند و آن را دیوانگی می داند. سپس سه روح از او دیدن میکنند، همه کسانی که همه را بخوانید
یک هواپیما که یک موجود منجمد را حمل میکند، در یک پیست اسکی سقوط میکند و باعث بهمن میشود و مهمانان را در آنجا گیر میاندازد. این داستان یک نبرد برای بقا است زیرا موجود بیدار شده در کلبه به یک کشتار خونین میپردازد...