یک روزنامهنگار به نام کاندیس هیگینز که دنبال سوژه خبری جذاب است، با پیدایش یک قاتل زنجیرهای در شهر، فرصتی طلایی برای تهیه یک گزارش ویژه به دست میآورد.
این یک داستان عامیانه است که روایت دوقلوهایی را دنبال میکند که به پدرشان مشکوک هستند. آنها حدس میزنند پدرشان اسراری را در مورد ارتباط مادر مرحومشان با دنیای ماوراءالطبیعه از آنها پنهان کرده است.
ایان مردی تنها و سرشار از نفرت است که با آزار افراد آسیبپذیر، خشم خود را تخلیه میکند. او در خیابانهای پورتسموث به دنبال قربانی بعدی میگردد و از گذشتهاش درس نمیگیرد.
یک پزشک متخصص قلب، پس از مرگ مشکوک دخترش که پس از یک مراسم مذهبی رخ داده بود، به مرگ او شک میکند و معتقد است که دخترش ممکن است هنوز زنده باشد. او با یک کشیش بر سر این موضوع اختلاف پیدا میکند و سعی میکند حقیقت را کشف کند.
یک نویسنده و محقق شکاک که وظیفهاش رد ادعاهای ماوراء طبیعی است، درگیر پروندهای میشود که نه تنها باورهای منطقیاش، بلکه تمام جهانبینی علمی او را زیر سؤال میبرد.
خانوادهای در خانه پدری که به تازگی فوت کرده، یک صندوق گنج پر از طلا پیدا میکنند. چیزی که در ابتدا مثل یک رؤیای شیرین به نظر میرسد، تبدیل به یک کابوس میشود. آنها توسط صاحب اصلی طلا، یک لپرکان (Leprechaun) شیطون و مرگبار، تحت تعقیب قرار گرفته و کشته میشوند.
هر کسی باید روزی با اهریمنهای درونش روبهرو شود و «آلگا» نیز از این قاعده مستثنی نیست. ما داستان شخصیتهای مختلفی را دنبال میکنیم که با شیاطین درونی خود میجنگند. در این میان، با گشوده شدن دروازهای به دنیای زیرین، حقایقی فراتر از رازهای معمول فاش میشود.
بعد از یک رویارویی وحشتناک در یک سایت آزمایش دولتی متروکه، یک مرد خانوادهدار از یک شهر کوچک شروع به دیدن کابوسهایی از گذشته میکند که آینده او را تهدید به نابودی میکند.
یک زن باردار، خانهای را از عمهٔ خود به ارث میبرد و تصمیم میگیرد به همراه شریک زندگیاش به آنجا برود. با ورود آنها، مشخص میشود که یک بدهی کارمایی قدیمی و تاریک از گذشتهٔ شهر، زندگی فرزند متولد نشدهٔ آنها را به خطر انداخته است.
زمانی که یک قارچ جهشیافته و بسیار مسری از یک مرکز مهر و موم شده فرار میکند، دو کارمند جوان به همراه یک مأمور باتجربه ضد بیوتروریسم باید از وحشیانهترین شیفت شب خود جان سالم به در ببرند تا بشریت را از انقراض نجات دهند.
ایسا و برادرش توماس برای فرار از دست پلیس، در یک یتیمخانه دورافتاده در جنگل پناه میگیرند. اما این پناهگاه امن، به زودی به جهنمی تبدیل میشود که توسط فرقهای قربانیکننده اداره میشود؛ فرقهای که تحت فرمان یک خدای شبانه ترسناک است.
پس از یک حمله وحشیانه در شب کریسمس، نیکى، زن جوانی، تلاش میکند دوستانش را متقاعد کند که مهاجم همان «کریس کرینگل پیر» بوده است. وقتی بابا نوئل برای وحشتافکنی دوباره به سراغ گروه برمیگردد، نیکى و دوستانش باید برای زنده ماندن بجنگند.
یک فیلمساز تلاش میکند تا اتفاقات ماوراءالطبیعه را با دوربین ثبت کند و همزمان سعی دارد از فرزندانش در برابر شبحی که خانهشان را تسخیر کرده محافظت کند. این ششمین قسمت از مجموعه «شبح بلکول» است.
ویل رادفورد، تحلیلگر امنیت سایبری، با استفاده از یک برنامه نظارتی گسترده، تهدیدات امنیتی را پیگیری میکند. اما حملهای مرموز باعث میشود او به پنهانکاری دولت از خود و جهان شک کند.