دو دنیای متفاوت زمانی برخورد می کنند که یک نوجوان زحمتکش که با پدرخوانده‌اش به نام چارلی پرنس زندگی میکند، در خیابان با سوپراستار کدی ورث روبرو میشود
یک پدر میانسال نمی تواند جای خود را در محل کار یا خانه پیدا کند. او از توکیو به ایواته منتقل می شود. پدر همسر، دو فرزند و مادرش را با خود می برد. آنها در خانه ای 100 ساله ساکن می شوند. در آنجا در حومه شهر با زاشیکیوراشی ملاقات می کنند و شروع به اتحاد با هم به عنوان یک خانواده می کنند...
یک نوجوان ۱۶ ساله به نام ژاکوب پورتمن (ایسا باترفیلد) که یک پناه گاه سری در یک جزیره کشف میکند که در آنجا، کودکان غیرعادی که دارای توانایی های خاصی هستند توسط یک زن (اوا گرین) نگهداری می شوند. ژاکوب قصد دارد با کودکان و افراد ساکن در این جزیره آشنا شود ولی متوجه می شود که اتفاقاتی درحال وقوع است که ممکن است برای آنها خطرناک باشد …
هنگامی که لری مرد خیال بافی که مادر خود را از دست می دهد سعی می کند به پرستاری بچه ها بپردازد هنگامی که برای اولین بار با یک بچه آشنا می شود داستان پری دندون را باور می کند و شروع به جمع آوری دندان ها میکند...
کارآگاه "رگان ریلی" و یک زن نظافتچی که بعدا کاراگاهی خصوصی میشود، در مورد آدم ربایی پدر "رگان" و یک راننده زن جوان درست پیش از تعطیلات تحقیق می کنند ...
یک زن جوان و بی‌دین پس از یک تصادف اتومبیلی که باعث فلج شدنش شده، به صندلی چرخدار بسته میشود. حالا، بت آن کالینز مجبور است با پدر مسیحی و دور از او زندگی کند و از ترس اینکه هیچوقت نتواند راه برود، زندگی کند...
لابرادور مائومی دوست‌داشتنی چند توله سگ‌ها دارد. دانگ ووک شروع به آسیب دیدن از آنها میکند. به همین دلیل، مادر دونگ ووک تصمیم می گیرد از شر مائومی و توله سگ هایش خلاص شود...
جین گیو، صاحب مغازه مرغ فروشی، می خواهد پسر معلول ذهنی اش، دونگ گو، بدون هیچ مشکلی فارغ التحصیل شود. جین گیو تحت فشار هیئت مدیره ای که می خواهد دونگ گو را به مدرسه ای ویژه منتقل کند، پسرش را در تیم بیسبال مدرسه ثبت نام می کند....
"پاد" و "هامیلی" و دختر شانزده ساله شان "آریتی" موجودات چهار انیچی هستند که زیر یک خانه زندگی کرده و چیزهایی را که احتیاج دارند بدون اطلاع صاحب خانه از او قرض می گیرند.اما صاحبخانه مصمم است تا آنها را دستگیر کند و ...
بارون، دانش آموز دبستانی که تمایلی به نقل مکان از جاکارتا به بالیک پاپان با والدینش ندارد، در حین شرکت در یک فعالیت پیشاهنگی به یک ماجراجویی غیرمنتظره کشیده می شود ...
یک یتیم ۱۲ ساله اهل کانزاس در یک زمان سخت از مترسک و مرد حلبی کمک می‌خواهد. از زمانی که جادوگر رفت، اوضاع در آز خوب پیش نرفته است. مترسک و مرد حلبی باید به کانزاس سفر کنند تا دوروتی را پیدا کنند.
یک پسر جوان دارای بیماری لاعلاج وارد ماجراجویی می شود و امید و شجاعت تازه ای پیدا می کند زمانی که سعی می کند شامپانزه ای با استعداد و دوست داشتنی را که در آزمایشگاهی که مادرش در آن کار می کند را نجات دهد...
