یک شهر کوچک در ویسکانسین توسط یک دلقک اسرارآمیز که اواخر شب در خیابان ها پرسه می زند در وحشت فرو رفته و این دلقک چیزی غیر از تعدادی بادکنک های سیاه ندارد اما...
داستان دربارۀفردی به نام پیتر است که از اینکه باید اتاقی که عاشقش است را با پدربزرگش شریک شود ناراحت است و تصمیم میگیرد که با این کار مخالفت کند و سعی کند این کار انجام نگیرد
سباستین پس از دزدیدن یک کنسول بازی ویدیویی از مهاجران، سعی می کند آن را به پاتریک، بفروشد. تا اینجا هیچ اتفاقی نیفتاده است. اما هنگامی که یک خواننده رپ به تازگی از زندان خارج می شود ، پاتریک و سباستین تبدیل به بدخواهان تحت تعقیب فرانسه می شوند...
هنگامی که حمله بیگانهها یک مهمانی مجردی را قطع میکند، دو دوست دوران کودکی دوباره بهعنوان دو تگ لیزری که زمانی قرار بود با هم مبارزه کنند، با هم متحد میشوند...
وقتی دو خانواده ی مخالف هم مجبور می شوند با هم کمپ بزنند، پدران در تلاش برای حفظ خانواده و ازدواج خود در حالی که برای کسب جایزه ی مورد علاقه کمپ رقابت می کنند، تلاش می کنند...
یک بازیگر معروف باید گواهینامه رانندگی خود را تمدید کند و کارگزار وسایل نقلیه موتوری از طرفداران اوست، اما یک سری سوء تفاهم باعث ایجاد اختلافات زیادی می شود...
یک مرد جوان ترسو پس از اینکه متوجه میشود ممکن است به زودی بمیرد، به همراه دوستان دوران کودکیاش که از هم جدا شدهاند، در جستجوی پایان یافتن دلیل ترک زندگیاش هستند...
بازیگری مبارز که به نظر می رسد محکوم به زندگی کردن به عنوان یک بازنده است. هنگامی که در نهایت نقش اصلی را به عنوان یک ابرقهرمان به نام "بدمن" دریافت می کند، او احساس می کند که همه چیز ممکن است اما ...
یک بازرس ناکارآمد و تقریباً بازنشسته برای حل یک نقشه قتل احتمالی که در مهمانی یک میلیاردر در سن تروپه انجام شده است، فراخوانده می شود. او برای این کار از روش های بسیار خاص خودش استفاده می کند...
"نیکلاس" زندگی شادی دارد. پدر و مادری که او را دوست دارند، گروهی از دوستان که با آنها خوش می گذراند. همه ی چیزی که او می خواهد این است که چیزی تغییر نکند. اما روزی او مکالمه ای را می شنود که باعث می شود او باور کند زندگی اش برای همیشه درحال عوض شدن است...
چند خواهر و برادر که پدر و مادرشان به تعطیلات رفته اند حالا در خانه تنها هستند. یک شب گروهی از موجودات فضایی در کنار منزل آنها فرود می آیند و میخواهند دنیا را تسخیر کنند و…
کمدین پل ویرزی روی صحنه می رود تا در مورد دویدن بی دست و پا در داروخانه ها، وسواس او با نمایش های جنایی و اینکه چرا همسرش اهداف تناسب اندام او را خراب کرده است، صحبت کند...