یک پسر فداکار در حالی که سالن مادرش در آستانه ورشکستگی قرار دارد، آستینهایش را برای کمک بالا میزند و خود را به عنوان باحالترین آرایشگر در بلوک معرفی می کند ...
هنگامی که رهبر یک" انجمن بشقاب پرنده ها" به طور غیرمنتظره ای می میرد، خوزه مانوئل تنها کسی است که رازی را می داند که می تواند سرنوشت بشریت را تغییر دهد. در همین حال یک دختر جوان در اسپانیا ناپدید می شود...
ویتنی درباره آسیبهای جنسی و قرار ملاقات با مردان جوان صحبت می کند ، درز شدن عکسهایش را به صورت آنلاین فاش میکند و در مورد زندگی قبل از رسانههای اجتماعی بحث می کند ...
یک هیولای بزرگ به ژاپن حمله می کند، اما به طور ناگهانی می میرد. در حالی که مردم شادی می کنند و در تسکین غرق می شوند، جسد غول پیکر به جای مانده به آرامی شروع به پوسیدگی و نفخ می کند. اگر جسد منفجر شود، ملت نابود می شوند...
یک گروه تبهکار به یک کازینو دستبرد می زنند و مقدار زیادی پول نقد می دزدند. یکی از آن ها که «توماس مورفی» نام دارد، تصمیم می گیرد کل پول را برای خود بردارد...
کتی آشپزی است که می خواهد یک رستوران باز کند. با مشکلات مالی، کتی کار در یک پناهگاه برای مهاجران جوان را می پذیرد. در ابتدا او از این شغل متنفر است، سپس اشتیاق او به آشپزی شروع به تغییر زندگی کودکان می کند...
هو چون، یک کارآفرین جوان، به زندان فرستاده می شود. هو چون با اجرای فلسفه خود در دنیای تجارت مبنی بر اینکه پول می تواند هر مشکلی را حل کند، به بیگ رولر، کین تین، اسکار و هو چینگ مبلغ قابل توجهی پول برای کمک به او برای فرار از زندان پیشنهاد می کند...
"جک موور" وکیلی است که به پکن سفر کرده تا درباره تاسیس اولین تلویزیونی مشترک مذاکره کند.ناگهان او دستگیر شده و متهم به قتل می شود.تنها راه نجات و اثبات بیگناهی اش "شن یولین" است…
بازرس بيمه، «بريگز» (آلن)، را شعبده بازي به نام «وولتن» (استيرز) هيپنوتيسم مي کند و به او دستور مي دهد تا از خانه ي ثروتمنداني که خود «بريگز» سيستم حراستي شان را طراحي کرده، سرقت کند.
سه مرد و یک زن، که همگی دندانپزشک هستند، به ریویرای مایا می روند تا در یک کنگره کمک کنند. همه آنها در حال فرار از رنج خود هستند و آخر هفته دیوانه واری را با هم سپری می کنند...