فریتز، جوانی تانگایی، در سایه ی میراث پدرش، بارون تو'آ، اسطوره ی کشتی، دست و پا میزند. او هم به طور مجازی و هم به طور واقعی، با مبارزه برای بازگرداندن کمربند قهرمانی دزدیده شده ی پدرش، راه او را ادامه میدهد.
برادر بزرگتر از ازدواج امتناع می ورزد زیرا معتقد است ممکن است در خانواده بزرگش ناهماهنگی ایجاد شود. برادران او، که قبلاً شریک زندگیشان را پیدا کرده اند، گرد هم می آیند تا برای او شریک زندگیش را پیدا کنند...
این فیلم داستان سه دوست صمیمی از دوران دبستان را دنبال میکند که در بهترین دوران زندگی خود به سر میبرند و پس از شرکت در یک دوره آشپزی در ایتالیا، زندگی جدیدی را آغاز میکنند.
در تئاتری مشهور به نام آپولو، وِیَنْز با لحنی طنزآمیز به موضوع غم و اندوه پس از فقدان والدین میپردازد. او در این نمایش به آموزههای پدرش، پیوستن به "باشگاه مادران درگذشته"، تعویض پوشک والدین سالخورده و اینکه چه کسی در خانواده وِیَنْز بامزهتر است، اشاره میکند.
چهار خواهر شلوغ و بینظم، وظیفهی نجات پنگوئنی رقصنده را از چنگ جادوگران شروری که قصد دارند از او در نمایش بازگشت خود در لاس وگاس بهره ببرند، بر عهده دارند.
خانوادهی سنتی واکنین در اسرائیل زندگی میکنند. جوجو، یکی از پسران، به قمار اعتیاد دارد و خانواده را به بحران مالی میکشاند. سامی، یکی دیگر از پسران، داستان خانواده را روایت میکند.
کلی، بانوی نانوا در شهر کوچکی، با دریافت دعوت برای شرکت در مسابقه شیرینیپزی روز ولنتاین در شهر نیویورک، شگفتزده میشود. اما غافلگیری بزرگتر زمانی رقم میخورد که در این مسابقه با نامزد سابق خود روبرو میشود.
یک قاتل حرفهای، در پی انجام مأموریتی که به او سپرده میشود، در گردابی از اتفاقات ناگوار و غیرمنتظره گرفتار میآید. این ماجراجوییها او را به کشف رازی شگفتانگیز و تکاندهنده رهنمون میکند.