"آنا" که اخیرا "پائول" را ترک کرده، نزد پدر خود در پاریس بازمی گردد. برادر کوچکتر او "جاناتان"، که هنوز در خانه پدر خود زندگی می کند، بیشتر وقت خود را به بطالت سپری می کند. اما در حقیقت "جاناتان" هیچگاه نتوانسته با مرگ خواهر دوست داشتنی خود کنار بیاید و...
دختری ۱۴ ساله به نام تسا به شدت عاشق یک آهنگ ساز خوشتیپ به نام لوییس شده که دوست خانوادگیشان است . لوییس همیشه تسا را تحسین میکند اما هیچ نشانه ای از عاشقی از خود نشان نداده و ....
زن و شوهری که از هم طلاق گرفته اند در فضای مجازی به صورت اتفاقی با یکدیگر روبه رو شده و در آخر با هم یک قرار می گذارند ، بعد از این دیدار آن ها تصمیمی میگرند تا زندگی تازه ای را شروع کنند ولی ...
"چیچیرو" توسط سه مرد مورد تجاوز قرار گرفته و این عمل توسط دوربین ضبط می شود.او شهر خود را ترک کرده و پنج سال بعد آماده ازدواج با یک همکار می شود.اما یکی از متجاوزان از راه رسیده و به او می گوید که دیگران در راه هستند.او با "چیچیرو" مانند عشق قدیمی خود رفتار می کند اما "چیچیرو" انتقام گرفته و او را به قتل می رساند...
"سوزان ترنر" نوجوان که عاشق هنرمندی خوشگذران به نام "ریچارد ناگنت" است،مخفیانه وارد آپارتمان او می شود اما توسط خواهرش "قاضی مارگارت ترنر" پیدا می شود."ریچارد" که با احتمال زندان رفتن روبروست می پذیرد با او تا آرام شدن وضعیت رابطه داشته باشد و...
دانش آموزی عاشق مردی جوان و جذاب می شود.پس از خواندن خبری در مورد سرقت از بانکی که در آن نگهبانی کشته شده است، او متوجه می شود دوست پسرش یکی از سارقان بوده.او تصمیم می گیرد او و دوستانش را مخفی کرده و سپس از کشور خارج کند...
"هلینور" سی ساله هنوز با مادر خود زندگی کرده و روزهایش را صرف خوشگذرانی می کند.دختری به او علاقه مند است اما او سعی می کند از تعهد دور باشد."لولا" مربی موسیقی مادرش برای کریسمس به خانه آنها می آید.در شب سال نو او رازی را متوجه می شود و...
"استیو وگنر" یکی از اعضای پلیس سلطنتی کانادا، در تعقیب و گریزی تمام عیار، یک جاسوس آلمانی را دستگیر می کند، اما پس از مدتی او از اردوگاه اسرا فرار می کند و...
در بحبوحه جنگهاى داخلى امريكا .« مايك مكوم » ( فلين ) را ، به رغم شجاعتهايش ، از ارتش شمالى ها بيرون مىاندازند و او هم آرام آرام به كارهاى خلاف روى مىآورد . تا اين كه به نوادا مىرود و پس از راه انداختن قمارخانهاى بزرگ با مردى به نام « استنلى مور » ( بنت ) در معدن نقره ى او شريك مى شود .