رقابت بین دو نانوا، آلی و مریلی، با آمدن شاهزاده سلطنتی سماویا به شهر که به دنبال یک نانوای سلطنتی است، شدت میگیرد. وقتی آلی و شاهزاده با هم خوب کنار میآیند، به نظر میرسد که او ممکن است به دنبال چیزی بیشتر از یک کیک فوقالعاده باشد.
گلاب، از تنهایی و زندگی مجردی خسته شده بود. به توصیه دوستانش، سفری را آغاز کرد تا بتواند عشق واقعی خود را بیابد. اما سرنوشت، او را در میان دو دختر به نامهای رز و روزی قرار داد. گلاب حالا باید تصمیم سختی بگیرد؛ انتخابی که آیندهی عاشقانهاش را تعیین خواهد کرد.
ترزا، زن میانسالی است که به دلیل شرایطی خاص، تابستان را مجبور میشود با مادرش زندگی کند. این همزیستی اجباری باعث ایجاد تنش و در عین حال فرصتی برای نزدیک شدن و شناخت بیشتر مادر و دختر میشود.
کول از ملاقات با سادی بسیار هیجانزده است اما سادی ناگهان او را رها و رابطهاش را با او قطع میکند. حالا آنها درون هواپیما هستند و رویارویی جالبی با یکدیگر دارند که رازهای بیشتری را آشکار میسازد...
الیز، زن جوانی که اخیراً از همسرش جدا شده است، تصمیم میگیرد مهمانخانهای قدیمی را که از پدربزرگ و مادربزرگش به او به ارث رسیده، بازسازی کند. در همین حین، لوک، مدیر مالی یک مجموعه بزرگ هتلها، به او علاقهمند میشود.
یک پرندهشناس و یک روزنامهنگار با هم همکاری میکنند تا یک گونهی پرندهی در معرض انقراض را در جنگل سانتا لوسیا نجات دهند. هر دوی آنها عاشق طبیعت میشوند و همچنین به یکدیگر علاقهمند میشوند.
در جریان عملیات سری «نیمهشب اوج» که بخشی از پروژه مخفی MKUltra بود، آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا)، سبک زندگی پرهیجان و سریع ساکنان لس آنجلس را مورد هدف قرار داد.
نادین در رابطه خود با همسرش دچار مشکل شده است. او تلاش میکند تا عشق از دست رفته را دوباره زنده کند، اما متوجه میشود که چیزی که زمانی او را به همسرش جذب کرده بود، دیگر وجود ندارد.
دو کارمند سوپرمارکت که از مناطق مختلف آمدهاند، به طور اتفاقی با هم آشنا میشوند و به دلیل تعطیلی ناگهانی فروشگاه جدید، آخر هفته را در کنار هم میگذرانند.
در طول یک تعطیلات خانوادگی در یک مزرعه فعال، پروفسور رِبکا با جیک وست آشنا شد. رِبکا، بیوهای است که به دنبال کسب درجه استادی است و جیک، یک کابوی جذاب است که هرگز زندگی آرامی نداشته است.
داستان در مورد یک کارآگاه خصوصی خارجی است که برای حل معمای مرگ مشکوک یکی از اعضای یک خانوادهی ثروتمند و قدرتمند در جزیرهی کرت یونان به آنجا میرود. وجود حسادتهای شدید در میان اعضای این خانواده، کار کارآگاه را بسیار سخت میکند.
داستان دو نفر است: فرانک که زندگیاش رو به تباهی است و مَلی که عمر کوتاهی دارد. این دو نفر در شرایطی سخت و تلخ با هم آشنا میشوند و عاشق یکدیگر میشوند.
داستان در آینده، در یک خانه شناور در فضا اتفاق میافتد. مردی به نام ناکی، همسرش را به یک ربات انساننما تبدیل کرده تا به زندگی ایدهآل خودش برسد. اما این راز روزی فاش میشود و زندگی آرام آنها را به هم میریزد.
واتاکو معشوق خود، کیمورا را در یک سانحه رانندگی در توکیو از دست می دهد. او مصمم است که به زندگی عادیاش برگردد، بنابراین دردش را پنهان میکند و زندگی را با همسرش ادامه میدهد. با این حال، یاد کیمورا او را آزار میدهد و او را مجبور میکند تا با اندوه عمیقی که سعی کرده بود آن را پنهان کند، روبرو شود.
این داستان اقتباسی از رمان کالین هوور است. لایلی پس از گذراندن دوران کودکی پر از حادثه، تصمیم میگیرد زندگی جدیدی را آغاز کند. یک ملاقات اتفاقی با یک جراح مغز و اعصاب، جرقهای در دل او میزند؛ اما لایلی کمکم زوایایی از شخصیت او را میبیند که او را به یاد رابطه والدینش میاندازد.