کرو دریک، دانشجوی درخشان اما احساسی، با هدف گرفتن مدرک دکترا به آکسفورد میرسد. او با برقراری یک دوستی پر فراز و نشیب با یک جوان، به تدریج خود را برای رمز و راز، آسیبپذیری و عشق باز میکند.
نادارسان، جوانی بیعلاقه به سیاست، برای پاسداشت یاد پدر، نامزد انتخابات شورای روستا میشود. او با ورود به دنیای پرفراز و نشیبِ سیاست انتخابات، با خشونت، رقابت و خیانت روبرو میشود.
فیل، مردی میانسال سرسختی است که دچار سکته مغزی می شود که باعث از دست دادن حافظه اش می شود. میلی که از او مراقبت می کند، به دروغ به او می گوید که قبل از تصادف مخفیانه آنها عاشق هم بودند..
خَنِه بعد از جدایی از عشقش غمگین است، اما دوستان صمیمی او، آرورا، جینو و هانی پاپی در کنارش هستند و او را به قوی بودن و ادامه زندگی تشویق میکنند. برای کمک به خَنِه تا آرامش مورد نیازش را پیدا کند، سفری به دور پنجاب آغاز میکنند.
وقتی لیو به لندن نقل مکان می کند، با گروهی مرموز از پسران آشنا می شود که او را به دنیایی رویایی می کشانند. او و گروه رؤیایی سرگردانش مراسمی را برای تحقق بزرگترین رویای خود برگزار می کنند، اما این کار نیاز به یک فداکاری بزرگ و مهم دارد...
در غیاب خانواده، سامانثا، دختر شانزده ساله، آخر هفته را به تنهایی در خانه میگذراند، اما با ورود یک مزاحم به خانه، سامانثا در مخمصهای گرفتار میشود و باید در آن شب سرنوشتساز، بین مبارزه و فرار یکی را برگزیند.
لیا، طراح جلد کتاب، وانمود میکند که نویسندهی واقعی رمان عاشقانهی پرفروشی است که در واقع توسط رماننویس متکبر ادبی به نام مایکل نوشته شده است. او هرگز انتظار پیدا کردن عشق را برای خود ندارد.
الین در سرویس دوستیابی "ابدیت" ثبتنام میکند، اما اولین ملاقاتش با ویل فاجعهبار است. هر دوی آنها از این سرویس ناراضی هستند و تصمیم میگیرند تا پول خود را پس بگیرند.
یک عکاس که مصمم است با ثبت عکسی نادر از یک دانه برف دوازده ضلعی، نمایشگاه خود را کامل کند، از دوست دوران کودکی خود کمک میگیرد و آنها راهی سفری میشوند که هرگز فراموشش نخواهند کرد.
در جریان خیریه کریسمس خانواده واربی، گردو شکن عتیقهای و قیمتی که قرار بود به حراج برسد، در جابهجایی تصادفی چمدانها ناپدید میشود. حال، لوتی مورگان، برنامهریز دقیق مراسم و تریستان، وارث خوشذوق خاندان واربی، موظف به یافتن آن هستند. در این میان، آنها باید روح کریسمس را نیز درک و زنده کنند.
یک راهنمای موزه جوان که مبتلا به اوتیسم است، زندگی خود را طبق برنامهای دقیق اداره میکند تا زمانی که عاشق همکارش میشود و باید با طوفانی از احساسات جدید و شدید روبرو شود.
اما، زنی متأهل با دو فرزند، در حومه نیوجرسی زندگی آرامی دارد. او رازی پنهان دارد: یک قاتل اجیرهای است. این راز زمانی فاش میشود که اما و همسرش دیو برای ایجاد تنوع در زندگی مشترکشان، تصمیم به نقشآفرینی میگیرند.
این کمدی رمانتیک، داستان دختر جوانی را روایت میکند که برای تأمل در آیندهاش، از دانشگاهی برتر در بانکوک به شهر خود باز میگردد و به مادرش میگوید که تعطیلی مدرسه دارد. اما چالش او اینجاست: آیا باید برای فارغالتحصیلی تلاش کند و مسیری را در زندگی انتخاب کند که به او امکان میدهد از خانوادهاش حمایت کند، یا باید به دنبال اهداف و رویاهای خود برود؟
ساکتا در حال گذراندن سال دوم دبیرستان خود است و خواهرش مای در سال سوم تحصیل می کند. کاد، خواهر کوچکتر ساکتا، آرزوی بزرگی در سر دارد: او می خواهد به دبیرستان برادرش برود. ساکتا که از سختی های این مسیر آگاه است، مصمم است که از خواهرش در رسیدن به هدفش حمایت کند.
یک کمدی پرفراز و نشیب که در اعماق هاریانا اتفاق میافتد و پویاییهای دیوانهوار، روابط و عجیبوغریبی را که بین خانواده، دوستان، عاشقان و حتی پلیسها رخ میدهد، به تصویر میکشد.
آلِعا که از خیانت نامزدش و دوست صمیمیاش رنج میبرد، به شهر باندونگ نقل مکان میکند و در آنجا با پسری به نام رِوو آشنا میشود. این آشنایی با بازگشت نامزد آلِعا و معشوقهی رِوو به هم میخورد.