داستان در مورد زنی به نام مایا است که در یک دوره آموزشی ویژه شرکت میکند. او در آنجا با رقیب خود آشنا میشود و به دلیل شرایط خاص دوره، مجبور میشود با او همکاری کند.
این فیلم، یک کمدی رمانتیک آیندهنگر است که به بررسی مشکلات روابط عاشقانه در دنیای مدرن میپردازد. این فیلم با روایتی طنزآمیز و استفاده از عناصر سورئال، نگاهی طنزآمیز به مسائل جدی مانند ازدواج و طلاق دارد.
این فیلم، داستانی عاشقانه است که طیف گستردهای از احساسات از جمله شادی، غم و عشق را به تصویر میکشد. پایان غیرمنتظره این فیلم، آن را از فیلمهای عاشقانه معمولی متمایز میکند.
هنگامی که شرکت آرایشی و بهداشتی بلوم تصمیم میگیرد بر روی فروش آنلاین تمرکز کند، جنی در تلاش است تا تعادلی میان کار و زندگی شخصیاش برقرار کند، در حالی که نیت به خوبی به این تعادل دست یافته است. در همین حال، جرقههای عشقی بین آنها زده میشود؛ اما یک مانع بزرگ بر سر راه آنها قرار دارد: نیت برادر رئیس جنی است.
زنی ثروتمند که داراییاش را از دست داده به روستا میرود و همسایهاش را با کارگر اشتباه میگیرد. برای حفظ وجهه خانوادگی، مرد به زن کمک میکند تا در مسابقهای شرکت کند.
ویتنی، دختر جوانی که از نظر جسمی فعال نبود، برای تغییر سبک زندگیاش در یک اردوی تمرینی شرکت میکند. در این دوره، او نه تنها به اهداف ورزشی خود میرسد، بلکه عاشق میشود و اعتماد به نفس پیدا میکند تا خود واقعیاش باشد.
یک دختر جوان که به پیوند کلیه نیاز دارد، قصد ازدواج با کسی را دارد که بتواند کلیه خود را به او اهدا کند. او در این مسیر، مرد جوانی را ملاقات میکند که بیماری مغزی دارد.
دختری جوان که آرزوی آشپزی دارد، برای رسیدن به این هدف به شهر میرود. در آنجا بهطور تصادفی کتاب آشپزی یک آشپز معروف قدیمی را پیدا میکند و زندگیاش مسیر جدیدی پیدا میکند.
نیکول، نویسندهی سرشناسی در حوزه سفرهای بینالمللی، برای نگارش مقالهای جدید دربارهی یک مقصد ساحلی رویایی، مکانی دلنشین را اجاره میکند. اما به طور اتفاقی، کید، نمایندهی بازاریابی یک مجلهی رقیب گردشگری، نیز همان مکان را رزرو کرده است.
اریکو، دانشآموزی ساده و کمرو، به آکیرا اومی، پسر محبوب مدرسه، علاقهمند است. اما زمانی که چهره واقعی آکیرا، یعنی شخصیتی دوگانه و زشتکلام، برای اریکو آشکار میشود، اوضاع پیچیدهتر میشود.
داستان، درام عاشقانهای است که در محیطی خاص (آسانسور یک هتل) اتفاق میافتد. تضاد بین موقعیت اجتماعی دو شخصیت اصلی (پسر آسانسور سوار و معشوقه سرمایهگذار) و انتخابهای دشوار زندگی، از جمله مواردی است که در این داستان به تصویر کشیده میشود.
لاکی، راننده تاکسی جوانی که آرزوی سفر به انگلستان را در دل داشت، به دلیل محدودیتهای مالی، از تحقق این آرزو بازماند. در همین حال، او شیفته دختری به نام پالی میشود. پدر پالی برای تسهیل مهاجرت دخترش به انگلستان، پیشنهاد یک ازدواج ساختگی میدهد. لاکی نیز با امید به جلب محبت پالی، با این پیشنهاد موافقت میکند.