وون وو، یک دختر دبیرستانی که از اختلال خواب "نارکولپسی" رنج می برد، با مادر مجرد بیش از حد محافظش یون هی زندگی می کند. مادر و دختر روز به روز با دلهای سرد سنگی زندگی می کنند تا اینکه روزی دو مرد در زندگی آنها ظاهر می شوند...
این فیلم یک ویژگی نمایشی سیاه و سفید است که در حدود سال 1919 در شیکاگو برگزار می شود. این کار با تحقیق در مورد ناپدید شدن یک میلیونر صاحب تئاتر آغاز می شود و در پس زمینه شورش های نژاد آور وحشتناک آن مبلغ بازی می کند..
نوجوانان نمایشنامهای از جان فوسه را راهاندازی میکنند و یک بازیگر سرشناس را به عنوان مربی استخدام میکنند، اما او با یک بحران زندگی روبهرو میشود و این تجربه را برای همه آنها به جهنم تبدیل میکند...
دو برادر یک تبلیغات آنلاین بر روی اینترنت قرار می دهند که در آن گفته شده آنها به دنبال قرار ازدواج هستند. اما با ویروسی شدن تبلیغات همه چیز بهم میریزد و ...
داستان در تابستان سال ۱۹۱۸ اتفاق میافتد. دو زن جوان به نامهای لوئیز و السا در یک مزرعه دورافتاده در منطقه آلزاس فرانسه زندگی میکنند. ورود یک سرباز فراری آلمانی به نام هرمان، زندگی آنها را دستخوش تغییر میکند و ...
مسیرهای چهار دوست دانشجویی که به دنبال دنبال کردن رویاهایشان هستند، با مجموعهای از شخصیتهای رنگارنگ همگام میشود، از یک زن دوستداشتنی و گفتگویی پنجابی تا یک نگهبان دانشگاه جوگاچار که همه چیز را با سرگرمی پیش میبرد...
در فرانسه، قبل از اینکه لویی چهاردهم بر تخت سلطنت بنشیند، یک بارونس جوان بر خلاف میل خود مجبور به ازدواج می شود و در شبکه ای از خیانت و قتل گرفتار می شود و ...
هانا، دختری ده ساله، پس از یک سونامی همه چیز خود را از دست میدهد و توسط خویشاوند دوریاش، جونگو، به فرزندی پذیرفته میشود. آنها هر دو از فقدان عمیقی رنج میبرند و در تلاشند تا در هوکایدوی سردسیر، این خلأ را پر کنند. جونگو به عنوان آشپز در گارد ساحلی کار میکند و اغلب هانا را تنها میگذارد.