فرانسوا با نوشتن چهل و سومین رمان جاسوسی خود، افرادی از زندگی خود را شامل می شود. او مامور مخفی ماهر است که کاملاً در تضاد با فرانسوا است. همسایه ناز او تاتیانا است که به باب در آکاپولکو کمک می کند...
پس از اینکه یک عکاس توسط یک قبیله بدوی دستگیر می شود، زندگی او از بین می رود و پس از اینکه دختر رئیس عاشق او می شود، به دهکده پذیرفته می شود، اما او باید از زندگی سخت جنگل، از جمله آدم خوارها، جان سالم به در ببرد.
برنده 3 جایزه اسکار همچنین دریافت 1 جایزه دیگر. همچنین نامزد دریافت 6 جایزه دیگر.
یک ملوان تنها نیروی دریایی عاشق یک ماهی گیر می شود و به دلیل گم شدن سوابق خدمت پسرش در طول یک آزادی طولانی مدت تبدیل به یک پدر جانشین برای پسرش می شود...
آلبرت استپتو و پسرش هارولد دلالان آشغال هستند. هارولد با یک رقصنده آشنا می شود، با او ازدواج می کند و او را به خانه می برد. البته آلبرت از این کار او خشمگین می شود و هر ترفندی را که بلد است امتحان می کند تا عروس جدید را از خانه اش بیرون کند...
در ایتالیا، دانیله دومینیچی، قمارباز و استاد شعر، به شهر ساحلی ریمینی می رسد و برای چهار ماه در دبیرستانی استخدام می شود و جایگزین معلم دیگری می شود. رابطه او با شریک زندگی خود مونیکا در بحران است و او بیشتر وقت خود را با آشنایان جدید و قماربازان جورجیو موسکا، مارچلو و جراردو پاوانی می گذراند...
برنده 2 جایزه اسکار همچنین دریافت 1 جایزه دیگر. همچنین نامزد دریافت 5 جایزه دیگر.
پیت (والتر ماتائو) و تیلی (کارول برنت) میانسال هستند و در برههای از زندگیشان با هم آشنا میشوند که هر دو لایهای از بدبینی در مورد عشق و روابط ایجاد کردهاند...
وقتی دکتر استرجز به ملاقات یک جوان مبتلا به فراموشی می رود، متوجه تعویذی می شود که او به گردن خود می بندد. دکتر دیوانه از آن برای کشف فرمول باستانی اینکا برای زنده کردن مردگان استفاده می کند که ...