اطلاعیه
کاربرای عزیز
مشکل درگاه خرید برطرف شده. لطفا همین الان نسبت به خرید و رزرو شارژ اقدام کنید.
درگاه پایدار نیست و ممکنه مجددا از دور خارج بشه.
به همین منظور کد تخفیف ۲۰ درصدی tabestoon رو برای شما در نظر گرفتیم.
ما تمام تلاشمونو میکنیم که به زودی درگاه به کلی جایگزین شود.
لینک مستقیم به خرید با کد تخفیف
مدیریت نایت مووی
در بحبوحه یک تلاش دیوانه وار تخلیه در ساعات قبل از یک زلزله پیش بینی شده، مامور نیروهای دنیای واقعی، وید (استیون بالدوین) و شریکش، پین (دیوید راشه)، باید یک فضاپیمای عجیب و غریب بیگانه را که گمان می رود در جایی در شهر سقوط کرده است، حفظ کنند...
یک افسر پلیس کشته شده توسط یک دانشمند خونسرد به زندگی بازگردانده می شود تا به عنوان "ویرانگر"، بهترین سلاح مبارزه با جرم و جنایت در شهری که توسط جنایتکاران و فساد داخلی تسخیر شده است، خدمت کند.
در این ماجراجویی علمی تخیلی یک زن بیگانه به اشتباه از سیاره اپسیلون به زمین فرستاده می شود. او با فرود در مناطق دورافتاده استرالیا با یک نقشه بردار آشنا می شود و ...
یک رهبر دیوانه، قاتلان را آموزش می دهد تا با استفاده از واقعیت مجازی به ماشین های کشتار کارآمدتری تبدیل شوند. یک مامور خدمات فدرال برای نفوذ به آکادمی مرموز منصوب می شود...
یک مرد و زن با هم برای دستیابی به یک کریستال رقابت می کنند. در افسانه ها آن کریستال مقدس، منبع زندگی معرفی شده و آن دو برای استفاده از قدرت های کریستال و حفظ آن برای خودشان نقشه می ریزند...
داستان درباره دانشمندی است که شخصیتهای بازیهای رایانهای را به دنیای واقعی میآورد. در این میان، یک مامور امنیتی باید با یک جنگجوی مجازی خطرناک مبارزه کند و درگیر روابط پیچیدهای با دیگر شخصیتها شود.
در آیندهای دور، برابریطلبی، جامعهای کاملاً برابر را به وجود آورده است. اما بهای این برابری چیست؟ فدا کردن تمام عظمت انسانیت. سوال اینجاست: آیا صلح اینچنین بهایی دارد؟...
هنگامی که یک تخم غول پیکر مرموز، ایوان اوز وحشتناک را آزاد می کند، که شروع به ترساندن زمین می کند، رنجرز قدرت به سیاره ای دور می رود تا از یک جنگجوی باستانی کمک بگیرد...
۷۳ سال از شکست الکس و شکست انسانها در جنگهای سایبورگ میگذرد. از آن زمان تاکنون، انسانها به بردگی گرفته شدهاند. دانشمندان سویه جدیدی از DNA را توسعه دادهاند که میتواند به معنای پایان سایبورگها باشد و آن را به یک داوطلب تزریق میکنند...
الکس دوباره شلیک میکند. او باید مردی را بکشد، اما به هدف درستی شلیک نمیکند . بهای سنگینی سرش گذاشته میشود، بنابراین شکارچیان حرفهای به سراغش میآیند. او فقط میتواند بنشیند و منتظر کمک دوستش بماند...
الکس برای بار دیگر با مزدوران سایبروگ، در سال هزار و نهصد و نود و هشت در آفریقای شرقی، مبارزه می کند. این بار او متوجه می شود که بیست خواهر ناتنی دارد که در سال دو هزار و هفتاد و هفت منتظرش هستند. فرماندهی مرکزی قصد دستگیری الکس را دارد. آن ها می خواهند الکس را زنده دستگیر کرده و دی اِن اِی او را مورد آزمایش قرار دهند تا ببینند که آیا او از نژاد قدرتمند تری است یا خیر. اما دستگیری الکس کار ساده اس نیست...