فیلم "قاتل خویشاوند" داستانی ترسناک و دلهرهآور را روایت میکند که در آن زنی به نام مویرا کول پس از به قتل رسیدن بیرحمانه خانوادهاش توسط پسر عمویش که دچار جنون و وسواس است، سعی در بازسازی زندگی از هم پاشیده خود دارد.
سایمون در جریان یک اعتراض با مکس آشنا میشود و این آشنایی، رویاهای او را برای تحصیل در رشته حقوق تحتالشعاع قرار میدهد. مکس با سبک زندگی آنارشیستی خود که سرشار از افراط و فریب است، سایمون را در مسیری ویرانگر به دام میاندازد؛ مسیری که سایمون حتی فرصت نمیکند مخرب بودن آن را تشخیص دهد.
ویوین ورا، مجری تلویزیونی برنامه مستند "ناگفتهها"، پس از تحقیقات طاقتفرسا درباره یک ماجرا، با حوادث عجیبی روبرو میشود که او و گروهش را به دردسر میاندازد. این اتفاقات او را ناگزیر به رویارویی با رازهای گذشتهاش میکند تا بتواند پرده از حقیقت بردارد.
وکیلی سرشناس در مواجهه با چالشهای اخلاقی و مشکلات حقوقی فراوان، میکوشد تا خطاهای پیشین خود را اصلاح کند. این تلاشها، بیآنکه قصد داشته باشد، اثراتی گسترده بر جامعه بر جای میگذارند.
در دهه 1950 میلادی، پل کول، بازیگر اهل نیویورک، مورد ضرب و شتم قرار گرفته و در اوهایو رها میشود، گویی که مرده است. او حافظه خود را از دست میدهد و خود را در یک شهر کوچک و مرموز، سرگردان مییابد. او برای بازگشت به خانه و بازیابی آنچه از دست داده، تلاش میکند.
یک پدر و پسر، که به عنوان اعضای گروه افراطگرای ضد دولتی «شهروندان مستقل» شناخته میشوند، در یک رویارویی با فرمانده پلیس قرار میگیرند. این درگیری به یک عملیات تعقیب و گریز گسترده برای یافتن آنها منجر میشود.
در یک هتل دورافتاده، یک محقق و معشوق جوانش در حال بررسی یک ناپدید شدن هستند، بیخبر از اینکه به یک تله مرگبار افتادهاند. یک روح انتقامجو با یک پا در محل پرسه میزند و بازدیدکنندگان بیوفایی را که جرات ورود به قلمروش را دارند، هدف قرار میدهد.
نبرد نهایی علیه موزان کیبوتسوجی آغاز شده است. سپاه شیطان کش، از جمله تانجیرو، نزوکو و هاشیرا، به قلعه بینهایت کشانده شدهاند و در آنجا باید با شیاطین رده بالای بسیار قدرتمندی مقابله کنند. این نبردی سرنوشتساز و بیامان است.
تامارا در شهری پرخشونت، به دنبال پسر گمشدهاش میگردد. او برای یافتن فرزندش، کارآگاه سابق و مشکوکی را استخدام میکند. با وجود اینکه روشهای این کارآگاه بیرحمانه است، اما تامارا با قاطعیت تصمیم دارد پسرش را به هر بهایی که شده، پیدا کند.
رئیس یک زندان، زندانیان را برای ارتکاب جرائمی خاص به کار میگیرد. هدف از این جرائم، پرده برداشتن از فساد و بیعدالتی است که در نهایت منجر به یک دیدار غیرمنتظره برای خود رئیس زندان میشود.
لسیا، دختر نوجوانی، توسط مردی به ویلایی مخفی برده میشود که پدر فراریاش و همراهانش در آن پنهان شدهاند. در این ویلای مخفی، جنگی در میگیرد که مرگ و تعقیب و گریزی را به دنبال دارد. در جریان این اتفاقات پرهیجان، پیوند عاطفی لسیا با پدرش تقویت میشود.
یک کارمند سیا که در رمزگشایی خبره است، با تهدید به افشای اسرار سازمان، آنها را وادار میکند تا به او آموزشهای نظامی بدهند. هدف او، یافتن و نابودی گروهی تروریستی است که همسرش را به قتل رساندهاند.
زنی در سیارهای دورافتاده از خواب برمیخیزد و متوجه میشود که تمامی خدمه ایستگاه فضاییاش به شکلی بیرحمانه به قتل رسیدهاند. جستوجوی او برای یافتن علت این حادثه، مجموعهای هولناک از اتفاقات را رقم میزند.