سال 1999. «اندي آزنارد» (برازنان) مأمور متين سازمان هاي جاسوسي بريتانيا به خاطر شيطنت ها و بدهي هايش به پاناما تبعيد شده است. او براي اين که موقعيت دستش بيايد، نزد «هري پندل» (راش) مي رود، خياطي انگليسي که مشتري هايش آدم هاي معروف و ثروتمند هستند. «اندي»، «هري» را وسوسه مي کند تا براي او خبرچيني کند...
«گوردی بروئر» (شوارتسنگر)، آتش نشان لس آنجلسی، پس از کشته شدن همسر و پسرش در بمب گذاری مقابل دفتر نمایندگی کلمبیا، وارد عمل می شود تا به سبک خودش، انتقام بگیرد و …....
کمیسر «پی یر نیمانس» وارد منطقه کوهستانی گوئر نان می شود تا درباره قتل کارمندان دانشگاهی در آن حوالی تحقیق کند. جسد قربانیان در کوهستان پیدا شده در حالی که بعد از ساعت ها شکنجه شدید، با زخم های بی شمار روی بدنشان، و چشمان از حدقه در آمده جان داده اند...
«پیتر بومن» ( مورس )، مهندس امریکایی را چریک های کشور بی ثبات تکالا – در امریکای لاتین – می ربایند. «تری تورن» ( کرو ) متخصص امور آدم ربایی و گروگان گیری به خاطر علاقه ای که به «آلیس» ( رایان )، همسر «پیتر»، پیدا کرده، میانجی آزاد کردن «پیتر» می شود…
«نيک ولز» (دنيرو) سارقي است ميان سال که مي خواهد از زندگي تبهکارانه کناره بگيرد و کلوب موسيقي جازش را بگرداند. اما پيش از آن که «نيک» بتواند به رؤياهايش جامه ي عمل بپوشاند، «ماکس» (براندو)، مال خر و در واقع استاد و شريک تجاري اش او را تحت فشار قرار مي دهد تا يک سرقت نهايي را هم براي او به انجام برساند...
در طی یک عمل جراحی قلب باز ، داروی بیهوشی درست عمل نمی کند و مردی که زیر تیغ جراحان قرار دارد کاملا هوشیار ، اما فلج است و نمی تواند دکترها را در جریان بگذارد و…
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 21 جایزه و نامزد دریافت 20 جایزه دیگر.
یک گنگستر خشن بنام «دان لوگان» از یک سارق بازنشسته که تخصصش در باز کردن گاوصندوق است، کمک می گیرد تا آخرین و بزرگترین سرقت عمرش را انجام دهد. اما این کار برای هردوی آن ها گران تمام می شود...
«تری» یک دلال ماشین است که زندگی آرامی دارد. او همیشه از گذشته اش در حال فرار بوده و از کلاهبرداری های عمده دوری می جوید. اما در ادامه یک مدل زیبا به اسم «مارتین» که در گذشته همسایه آنها بوده بسراغش می آید و به او پیشنهاد می دهد که رهبری عملیات سرقت از یک بانک در شهر لندن را به عهده بگیرد که در صورت موفق بودن، میلیون ها پوند پول نقد و جواهرات عاید آنها می شود...
یک استاد دانشگاه نیویورکی که نویسنده هم هست، «فرانی آوری» ( مگ رایان ) رابطه با یک کارآگاه پلیس ( مارک روفالو ) دارد ، پلیسی که در حال تحقیق روی یک مورد قتل در محل زندگی فرانی است و …
یک دانشجو که بتازگی ترک تحصیل کرده است شغلی بعنوان یک دلال بدست میاورد و این شغل خیلی سریع او را در مسیر موفقیت قرار می دهد، اما کار او به اندازه ای که بنظر می رسد قانونی نیست و …
برنده 4 جایزه اسکار. همچنین 69 جایزه و نامزد دریافت 83 جایزه دیگر.
یک قاضی محافظه کار توسط رئیس جمهور امریکا منصوب می شود تا جنگ کشور بر علیه مواد مخدر را رهبری کند، اما طولی نمی کشد که در میابد دختر نوجوان خودش هم معتاد است…
يک ماور سابق پليس ( جت لی ) بخاطر اينکه به پدرش که يک تبهکار چينی بوده و نيز برادر کوچکترش اجازه داده که به سان فرانسيسکو فرار کنند به زندان می رود. پس از مدتی برادرش توسط يک گروه مافيايي به رهبری دلروی ليندو کشته می شود. لی از زندان می گريزد و به آمريکا می رود تا قاتل برادرش را يافته و از او انتقام بگيرد...
کاراگاه الکس کراس همسر خود را از دست می دهد، به همین دلیل از کارش کنار می کشد، ولی روزی فردی که با او خصومت شخصی دارد دختری را گروگان می گیرد و او مجبور به بازگشت به شغل خود می شود...
شیکاگو. شبی در یک مهمانی، مردی از طبقه ی کارگر به نام «تام» به شوخی از خواهر زنش، «لیزا» می خواهد که او را هیپنوتیسم کند. «تام» خیلی زود برآشفته از خواب مصنوعی می پرد و از همان شب، و روزهای بعد، در خواب و بیداری، تصاویر تکه تکه و مبهمی که گه گاه جلوی چشمش جرقه می زنند، راحتش نمی گذارند…
نیویورک، اوایل دهه ی ۱۹۹۰٫ «فرانک پیرس» (کیج)، راننده ی آمبولانس شیفت شب در آستانه ی فروپاشی روانی است. «فرانک» همواره از این که موفق به نجات جان زن جوانی به نام «رز» نشده، احساس عذاب وجدان می کند. تا این که دل باخته ی «مری» (آرکت)، دختر سابقا معتاد «آقای برک» جانسن می شود. «آقای برک» مردی است که بر اثر سکته ی قلبی به حالت اغما رفته و «فرانک» او را به بیمارستان رسانده است….