شانکار، سفری پرخطر را در هیمالیا آغاز میکند تا درمانی برای بیماریاش پیدا کند. اما در این سفر، گذشتهی فراموششدهاش نقش مهمی در شکلگیری آیندهاش ایفا میکند.
در قلب ریاض، جایی که ناامیدی و فرصت با هم برخورد میکنند، "مندوب" داستان جذاب فهد الغدانی را روایت میکند، مردی از نظر روانی شکننده که در مسابقه با زمان برای نجات پدر بیمارش است.
اما شغلی به عنوان پرستار برای یک زن مسن سالخورده مبتلا به زوال عقل قبول میکند. اتفاقات عجیبی در خانه رخ میدهد. اما نمیداند که خانه یک راز وحشتناک را پنهان میکند.
آدری و سه خواهر و برادرش در یک خانه قدیمی که قرار بود تعطیلات تابستانی خود را با پدرشان در آنجا بگذرانند، رها میشوند. پدرشان به طور غیرمنتظرهای در طول شب ناپدید میشود.
کیرا یانگ، نویسنده مشهور، پس از متهم شدن نامزدش به قتل، به زادگاهش بازمی گردد و رابطه قدیمی خود را با وستون وید از سر می گیرد. اما این رابطه به زودی تبدیل به یک وسواس خطرناک می شود.
مادری پی می برد که پرستار بچه ای که او را به سهل انگاری در نگهداری از فرزندش متهم کرده، دوست دختر جدید شوهر سابقش است. او برای اثبات بی گناهی خود و برملا کردن مقصر اصلی، پا به فرار می گذارد.
تهیه کننده یک پادکست دربارهی پروندههای جنایی واقعی، به طور اتفاقی از یک قتل حلنشده در منطقهی زندگیاش باخبر میشود. کنجکاوی او را به یک بازی خطرناک و پیچیده میکشاند. در این بازی، او درمییابد که حقیقت هولناک این قتلها بسیار نزدیکتر از آن چیزی است که فکر میکرد و این موضوع او را شوکه میکند.
جشن باشکوهی در ساحل به تازگی پایان یافته بود. اما سونامی ناگهانی همه را در خود گرفت و کوسهای عظیمالجثه و خشمگین نیز مخفیانه وارد هتل شد. بلافاصله نبردی بزرگ میان انسان و کوسه درگرفت.
پنج شکنجهگر وحشی از دیکتاتوری پینوشه در یک زندان لوکس در دامنه کوههای آند دوران محکومیت خود را میگذرانند. آنها از انتقال به یک زندان معمولی پس از یک مصاحبه تلویزیونی میترسند و برای ماندن در جایی که هستند، دست به هر کاری میزنند.
سه نفر، شامل یک راننده تاکسی، یک پلیس زن و یک متصدی بار، از یک قاچاقچی بزرگ دزدی میکنند. قاچاقچی و افرادش به دنبال آنها میافتند و راننده تاکسی هم برای خودش نقشه فرار میکشد.