در شهری که در آیندهای نزدیک تحت فرمان هوش مصنوعی قرار دارد، جان علیرغم زندگی آسودهای که دارد، با آشفتگیهای درونی دست و پنجه نرم میکند. در این میان، آگهیای مرموز با عنوان "پرداخت با خون" (BLOOD-PAY)، وعده تجربیاتی خاص را از طریق فناوری هوش مصنوعی به او میدهد. مواجهه جان با ایوا، موجودیتی دیجیتالی، به تدریج مرز میان ماهیت انسانی و ماشینی را در هم میشکند.
گیر افتادن یک مرد و یک دختر در آسانسور هتل، شرکای آنها را به خیانت مشکوک میکند. تفاوت واکنش این دو زوج به این شکها، که هر یک در مرحلهای متفاوت از زندگی هستند، وضعیت را به سمت خطرات جدی سوق میدهد.
در جریان عروسی همسر سابقش، ساموئل با لورا دچار بحرانی میشود. در همین حین، مری تور شروع به دریافت تماسهای کمک مرموزی میکند. برای کشف حقیقت، او گروه را دور هم جمع میکند: در میان شک و تردیدها، افشاگریها و پیوندهایی که مورد آزمایش قرار گرفتهاند، حقایقی آشکار میشوند که هیچکس آماده رویارویی با آنها نبود.
دو دختر ناپدید میشوند. پلیس تازهکار، پل شارتیه، به یک واحد مخفی که یک مجرم را تعقیب میکنند، میپیوندد. پس از اینکه این عملیات با شکست مواجه میشود، شارتیه که از محدودیتهای قانونی ناامید شده، شخصاً به دنبال مجرمان میرود.
نیکولا کالیپاری، مأمور سرویس مخفی ایتالیا، برای نجات یک روزنامهنگار ربودهشده از دست یک گروه تروریستی عراقی، زندگی خود را به خطر میاندازد. هنگام فرار، کالیپاری با فداکاری از روزنامهنگار محافظت میکند و در این راه، به شکلی دلخراش جان خود را از دست میدهد.
یک بازآفرینی مدرن از داستان اورفئو و ائوریدیکه.اپرای "اورفئو و ائوریدیکه" اثر کریستوف ویلیبالد گلوک، داستان اسطورهای اورفئوس، نوازندهی چیرهدست را روایت میکند که پس از مرگ همسرش ائوریدیکه، به دنیای مردگان سفر میکند تا او را بازگرداند.
مردی خجالتی با فرشته مرگ دلربایی ملاقات میکند که پیشنهاد میدهد او را با خود ببرد. مرد حاضر است با او برود، به شرطی که فرشته مرگ به او کمک کند از کسانی که اذیتش کردهاند انتقام بگیرد. اگر مرد از مرگ فرار کند، فرشته مرگ جاودانگیاش را از دست میدهد. چه کسی دوباره از مرگ پیشی خواهد گرفت؟
لیارا به ایتالیا سفر میکند و بدون برنامهریزی قبلی، ویلایی را که محل آشنایی والدینش بوده است، خریداری میکند. او خیلی زود درمییابد که از عهده مدیریت و بازسازی این ملک برنمیآید. بنابراین، مجبور میشود از یک وکیل که اکنون به حرفه تعمیرکاری مشغول است، برای کمک در نوسازی ویلا یاری بخواهد.
این سفر، بینندگان را به اعماق ذهن پیرو و لارا میبرد، جایی که خودهای درونی آنها به چالش کشیده میشوند. در این میان، افکار پنهان و کشمکشهای درونی که جهتدهنده انتخابهای ما هستند، هویدا میگردند.
یک متصدی مهمانخانه، سفری ۷۰۰ کیلومتری با دوچرخهٔ برقی را برای خودشناسی آغاز میکند. این ماجراجویی با هدف پایداری زیستمحیطی، بازسازی روابط اجتماعی و کشف دوبارهٔ واقعیتهای کوچک و محلی صورت میگیرد.
آثار هنری دوره رنسانس در مکانهایی مانند گالری اوفیتزی و کلیساهای رم، شامل پرترههایی از افراد آفریقایی و آفریقاییتبار هستند که تاکنون مورد توجه قرار نگرفتهاند. این موضوع سؤالاتی را درباره هویت، خاستگاه و دلایل به تصویر کشیدن آنها مطرح میکند.
جوانا صاحب کسبوکار خانوادگی فرآوری سنگ شده است. او با وجود ارتباط نزدیک با مادر و دخترش، آلیدا، نمیتواند با آنها رابطهای کاملاً صمیمانه و شفاف داشته باشد.
آندروچیو، فراری جوانی که از طاعون در اروپا گریخته، برای یافتن درمان به «روستای جادوگران»، تریورا، میرود. در این سفر، همراهی مرموز او را در دنیایی که مرز میان واقعیت و کابوس در آن نامشخص است، راهنمایی میکند.
آنا، زنی ۳۳ ساله، ۱۵ سال حبس را به دلیل قتل خواهر دوقلویش گذرانده است. او که در زمان وقوع حادثه به سن قانونی رسیده بود، با وجود اتمام دوران محکومیت، همچنان با قضاوت خود و دیگران دست و پنجه نرم میکند. او برای دوری از رویارویی با مادرش، به شهری کوچک در توسکانی فرار کرده و به عنوان کتابدار مشغول به کار شده است.
این فیلم در سیسیل اتفاق میافتد و ماجرای کارگردانی را روایت میکند که مجبور میشود زیر فشار مافیای تبهکار، فیلمی را بسازد. این فیلم به نوعی «فیلمی در دل فیلمی دیگر» است و فساد، تبعیض و کلیشههای موجود در دنیای هنر را برملا میکند.
ساندرا، روانشناس جوانی که تازه استخدام شده، پس از بازگشت به خانه متوجه میشود دوست پسرش او را ترک کرده است. او در اولین روز کاریاش در یک سایت رواندرمانی آنلاین، به جای هویت واقعی خود، هویت یک زن مسن را پیدا میکند و به طور اتفاقی متوجه میشود که یکی از مراجعانش دوست پسر سابقش است که او را ترک کرده است. ساندرا برای پنهان ماندن، خود را به جای آن رواندرمانگر مسن جا میزند.
مری، دختر دوازده سالهای از دوبلین است که با شجاعت با این واقعیت روبرو میشود که ننهی محبوبش در حال مرگ است. اما ننه نمیتواند از زندگی دست بکشد و وقتی یک زن جوان مرموز با یک پیام برای ننه در خیابان مری ظاهر میشود، مری به یک ماجراجویی غیرمنتظره کشیده میشود.
همسر تازه منصوب شده و پسر سرکش یک زن، هر کدام به نوعی باعث دوری و رنج او هستند. وقوع یک حادثه ناگهانی، این خانواده شکننده را با تغییرات اجتنابناپذیری روبرو میکند.