دونا پینا یک مادر مستبد است که پسر کوچکترش الیس را بر پسر دیگرش لورنز ترجیح می دهد و در نتیجه رقابت خواهر و برادری بین برادران را ترویج می کند. دونا پینا به الیس اجازه می دهد در مانیل تحصیل کند...
برنده 1 جایزه اسکار. همچنین 23 جایزه و نامزد دریافت 59 جایزه دیگر.
«پيتر پارکر» (مگواير) خود را از فعاليت هاي نجات بخش کنار کشيده و با زحمت درسش را در دانشگاه کلمبيا ادامه مي دهد و کما کان به عنوان عکاسي نيمه وقت براي روزنامه ي «ديلي با گل» کار مي کند. تا اين که ناچار مي شود براي مقابله با تهديدات دانشمند ديوانه اي به نام «دکتر اکتاويوس» (مولينا) وارد عمل شود...
3 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 13 جایزه و نامزد دریافت 39 جایزه دیگر.
«کتی نیکولو» (کانلی)، زن جوانی اهل کالیفرنیا، تازه از زخم های یک رابطه ی عاطفی ناموفق و اعتیاد به نوش خواری بهبود یافته که خانه ی کنار دریایش را که از پدر خود به ارث برده به خطا مصادره می کنند. در جریان یک مناقصه این خانه نصیب خانواده ای ایرانی می شود. اما «کتی» حاضر به دل کندن از خانه نیست و در این میان مأمور پلیسی به نام «لستر براون» (الدارد) نیز به او پیشنهاد کمک می دهد…
بنجی گم شده و تنها در خیابان های یک شهر کوچک می سی سی پی، تلاش می کند تا مادرش را از یک کارخانه توله سگ در حیاط خلوت نجات دهد، و از دو سگ شکاری و یک دستیار ناخواسته دوری می کند...
خانم پوللی، زنی ثروتمند و سختگیر، با اکراه اجازه میدهد پولیانا، دختر یتیم خواهر مرحومش، وارد خانه مجلل او شود. کارکنان خانه به پولیانا علاقهمند میشوند، اما او از رژیم خانهای خوشش نمیآید. با این حال، او با روحیه شاد و مثبت خود، آن را تحمل میکند...
یک هنرمند انگلیسی دل شکسته به امید ادامه زندگی به هوپ آمریکا سفر می کند. او با کشیدن چهره در آنجا شروع می کند. او با مندی ناز دوست می شود. اما پس از آن...
برنده 3 جایزه ساعات پربیننده همچنین دریافت 18 جایزه دیگر. همچنین نامزد دریافت 31 جایزه دیگر.
بیابان وینستون چرچیل سالها قبل از جنگ جهانی دوم، زمانی که فقط او میتوانست تهدیدی را ببیند که آدولف هیتلر و یک آلمان دوباره مسلح شده برای اروپا ایجاد میکردند....
تام به دلیل مستی گواهینامه رانندگی خود را از دست داد. او برای اینکه بتواند رانندگی کند، یک پرستار زن به نام بنته را استخدام کرد. اما او به سرعت به او علاقه مند شد
یوهان فالک بیش از یک سال است که از زمانی که از پلیس استعفا داده، کار نکرده است. او بیشتر از همه میخواهد به حومه شهر نقل مکان کند، اما سرنوشت چیز دیگری در نظر دارد...
یک نوجوان اسکاتلندی با پیشینه سخت، مصمم است تا پس از آزادی مادرش از زندان، زندگی خانوادگی عادی داشته باشد. او برای جمع آوری پول برای خرید یک خانه، دست به کار می شود...
ریچارد کارلایل به همراه فرزندانش به خانهٔ پدری بازمیگردد تا اموال پدر مرحوم را بفروشد. اما فرزندانش مکانی مرموز پیدا میکنند که روحهای سرگردان در آن جمع میشوند و متوجه میشوند که روح پدربزرگشان هنوز آنجا گیر افتاده است.