در طول جنگ سرد، در یک کارخانه تحقیقات اتمی کالیفرنیا، یک مامور FBI و یک بازرس اسکاتلندی با یکدیگر متحد می شوند تا یک حلقه جاسوسی هسته ای خارجی را که در ایالات متحده آمریکا و بریتانیا فعالیت می کرد، از بین ببرند...
کاپیتان "رالز" ناخدای کشتی "رد ویچ" در دهه 1860 در جنوب اقیانوس آرام است. او در ماجراجوییهایی با شمشهای طلای غرق شده، مروارید، بومیان، یک صاحب کشتی بیرحم و یک اختاپوس غولپیکر روبرو میشود....
پل پسرش دیک را به یک مدرسه شبانه روزی می فرستد. در حالی که یک سنگ جادویی از هند در دست دارد، آرزو می کند که دوباره جوان شود. آرزوی او بلافاصله برآورده می شود و هر دو با یکدیگر بدن عوض می کنند...
"سر آلفرد دوکارتر" نسبت به وفاداری همسر خود مشکوک است. هنگام رهبری یک سمفونی او سه راه مختلف برای برخورد با این وضعیت را تصور می کند. پس از پایان کنسرت او تلاش می کنند خیالپردازی هایش را به واقعیت تبدیل کند اما همه چیز به خوبی رویاهایش پیش نمی رود...
وقتی یک وارث ثروتمند متوجه میشود مرد جوان خوشرویی که در سان ولی با او آشنا شده، در واقع یک خبرنگار تحقیقی است، با ادعای دروغین ازدواج با او، به حرفه این خبرنگار پایان میدهد.
به فلاویا میلز (مارگارت اوبراین) گفته شده است که نامزد عمهاش سوزان براتن (دام آنجلا لانسبری) یعنی استیو ابوت (جورج مورفی) برای سفر به دور دنیا غیبت داشته. اما در حقیقت ، او دوران زندان خود را به پایان رسانده است...
داستان از آن جایی آغاز میشود که دو سواره نظام آمریکایی که وظیفهی حمل یک محمولهی طلا را داشتند، به قتل میرسند. جان هوون که به عنوان یکی از محققان ارتش ایالات متحده شناخته میشود، به صورت مخفیانه به شهری که در آن استخراج میشد، سفر میکند و تصمیم میگیرد که قاتلان را پیدا کند...
"کای توردیک" به "گرنت متیوز" علاقه داشته و به او در تبدیل شدن به نامزد حزب جمهوری خواه ، در انتخابات ریاست جمهوری کمک می کند.اما زمانی که "گرنت" شروع به صحبت به نفع خود می کند ، حزب نگران می شود. در یک مهمانی شام مهم همسر او "ماری" سیاستمداران فاسد را محکوم کرده و "گرنت" تصمیم می گیرد محکمتر صحبت کند و...
بیوه کریستین فابر با غریبه ای آشنا می شود که می تواند به او کمک کند تا با همسر مرحومش ارتباط برقرار کند. مرد یک رسانه قلابی است که می خواهد کریستین را فریب دهد، اما ...
پس از اینکه دوست پسر "هالی مول" که جاسوس گنگسترها است از طرف پلیس تحت پیگرد قرار می گیرد او خود را مخفی می کند.چه جایی بهتر از یک انستیتوی موسقی که کارکنان آن همگی انسانهای تنهایی هستند؟!...