افسانه ای درباره یک زنگ بزرگ که از طلای خالص است و توسط راهبان ساخته شده .این داستان در بازار توسط وایکینگی به نام "رولف" تعریف می شود و ماجرا به گوش فروانروای مسلمان "علی مانوش" که علاقه بسیاری به پیدا کردن زنگ دارد میرسد. اما "رولف" ادعا می کند جای زنگ را نمی داند و به زادگاه خود می گریزد...
کارکنان و دانش آموزان یک مدرسه روستایی با شنیدن خبر هشدار حمله هسته ای قریب الوقوع، دچار وحشت و اضطراب می شوند. اما مشخص نیست که این هشدار واقعی است یا یک اشتباه...
"خانم هایی که انجام می دهند" نظافتچی های اداری هستند. یکی از آنها نکاتی را در مورد سهام پیدا می کند و ثروت زیادی به دست می آورد. آنها سپس از آن برای نجات محله های قدیمی خود از دست توسعه دهنده شرور استفاده خوبی می کنند...
یک افسر ارتش به کوههای اسموکی برمیگردد و سعی میکند تا دوستانش را متقاعد کند که به ارتش اجازه دهند یک سایت موشکی در زمینشان بسازند. هنگامی که او به آنجا می رسد، متوجه می شود که یک پسر عموی شبیه به هم دارد...
جرالد و ماریان از یک قلعه باواریا بازدید می کنند، جایی که ماریان توسط فرقه خون آشام به رهبری دکتر روان ربوده می شود. جرالد برای نجات همسرش و نابودی خون آشام ها از پروفسور زیمرمن کمک می گیرد...
کارآگاه افسانه ای، مایک همر، بعد از مرگ منشی اش، ولدا، به مدت هفت سال دچار اندوه و افسردگی شده و به خوردن الکل روی می آورد. دوست/دشمن قدیمی اش، ستوان پت چمبرز، او را به زندگی عادی باز می گرداند و...
"کلنل جیم کالدویل" ، به عنوان فرمانده هواپیمای بی-52 ، در دوران جنگ سرد منصوب می شود . او به همراه اعضای تیمش ، باید ماموریتی خسته کننده که فرمانده سابق در آن شکست خورد را انجام دهند ...
دختر لوس صاحب یاختی مایک را اخراج میکند، اما او با کمک پسری شغلی به عنوان خواننده در هتل هیلتون آکاپولکو پیدا میکند. مایک با تصاحب دختر نجات غریق و 3 ساعت از زمان کار او، زندگی او را مختل میکند.