اطلاعیه
کاربرای عزیز
مشکل درگاه خرید برطرف شده. لطفا همین الان نسبت به خرید و رزرو شارژ اقدام کنید.
درگاه پایدار نیست و ممکنه مجددا از دور خارج بشه.
به همین منظور کد تخفیف ۲۰ درصدی tabestoon رو برای شما در نظر گرفتیم.
ما تمام تلاشمونو میکنیم که به زودی درگاه به کلی جایگزین شود.
لینک مستقیم به خرید با کد تخفیف
مدیریت نایت مووی
لیلیان، دانش آموز دبیرستانی از کارولینای جنوبی، سفری ماجراجویانه را از طریق شهرها و جنگل های ساحل شرقی ایالات متحده آغاز می کند. او در سفر علمی به واشنگتن دی سی، اولین نگاه خود به دنیای وسیع تر را تجربه می کند...
داستان فیلم درباره ی پسر بچه ای 12 ساله به نام «زین» است که در دهکده ماهیگیری کفرناحوم در خاورمیانه زندگی میکند، او از پدر و مادرش به دادگاه شکایت میکند. در دادگاه، قاضی میپرسد: چرا از پدر و مادرت شکایت کردی؟ زین پاسخ میدهد: چون من را به دنیا آوردند.
دو خواهر به نام های آیا و فاطیما ، نامه ی از همسر فاطیما ، که یک سرباز در ارتش سوریه است ، دریافت میکنند و تصمیم میگیرند که به همسایه امن خود ، یعنی ترکیه مهاجرت کنند . آنها درمسیر خود ، به یک پلیس فراری به نام بلال برخورد میکنند ...
پدر رودی که یک باستان شناس است عازم سفری به اسرائیل می شود که در آنجا ناپدید شده و رودی می رود تا او را پیدا کند. رئیس پلیس ادعا می کند که پدرش اصلاً وارد کشور نشده...
روکو و همدست زنش آنژل یک کامیون را از یک شرکت حمل و نقل در بیابان صحرا میربایند. رئیس شرکت حمل و نقل، کاستیلیانو، دوست روکو، هروه، و یک آلمانی تازهکار، هانس، را استخدام میکند تا به دنبال او بروند و کالای ارزشمندش را برگردانند. پس از اینکه آنها با مشکلاتی روبرو میشوند،..
راهبه سلین ون هادویچ دعوت می شود صومعه ای را که در آن درس می خواند ترک کند و به خانه والدینش در پاریس باز گردد. سلین در یک کافه با دوست نوجوان رانده شده اش یاسین چیخ ملاقات می کند و...
گزارش پیشگامانه و اغلب متحول کننده خبرنگار و نویسنده افسانه ای خارجی رابرت فیسک در جدیدترین مستندساز تحسین شده یونگ چانگ (بالا یانگ تسه) شرح داده شده است...
مایا (Netta Shpigelman) مادر خوشبخت دو فرزند است. او یک طراح رقص موفق است و همه چیز عالی به نظر می رسد، اما این زندگی یک دروغ است. بدون اینکه خانواده اش و همه اطرافیانش بدانند، او گذشته ای پنهان دارد...
چهار برادر که در تلاش برای زندگیی آرام هستند، با وقوع یک حادثه غیرمنتظره، دوباره به دنیای جرم و جنایت کشیده میشوند و در تقابل با مجرمان خطرناک قرار میگیرند.
لیلا، زنی جوان و به ظاهر خوشبخت، در طول تعطیلات تابستانی با مردی فرانسوی آشنا میشود. این آشنایی باعث میشود لیلا به نابرابریهای موجود در جامعهی خود پی ببرد و به وضعیت زنان در این جامعه مردسالار بیشتر آگاه شود.
علی پس از یک طوفان شدید در هاوانا بیدار میشود. او بیمار و گیج است و میداند که باید از دست کسانی که دنبالش هستند فرار کند. ایوان، یک کوبایی محلی، علی را به آپارتمان خواهرش میبرد. مانوالا ابتدا از پذیرفتن علی خودداری میکند، اما در نهایت تسلیم میشود. او به علی جذب میشود و میخواهد بداند که او کیست و چرا در هاوانا است...