اطلاعیه
کاربران عزیزی که اکانت خود را به بات تلگرام ما متصل میکنند، علاوه بر دسترسی به خدمات ویژه، کدهای تخفیف اختصاصی نیز دریافت خواهند کرد.
فقط کافی است همین حالا از طریق لینک زیر اکانت خود را به تلگرام متصل کنید و از مزایای ویژه بهرهمند شوید: اتصال اکانت به تلگرام
مدیریت نایت مووی
در حالی که در روز کریسمس که همه مشغول خرید لباسها و وسایل نو هستند «جاناتان» و «لیلی» به طور تصادفی با هم آشنا می شوند و با هم به خرید سال نو می پردازند. اما جاناتان در طی همین آشنایی کوتاه به لیلی علاقه مند می شود و از او می خواهد که اسمش و آدرسش را برای دوستی نزدیکتر به او بگوید اما لیلی که دختری انگلیسی و زیبا است به جاناتان این قول را می دهد که اگر در شهر به این بزرگی باز هم به صورت اتفاقی یکدیگر را دیدیم این رابطه دوستی ادامه دارد. از قرار ماجرا در همان شب کریسمس دوباره به طور تصادفی جاناتان، لیلی را در یکی از فروشگاه های شهر لس آنجلس می بیند و حالا است که خوشبختی و بخت و اقبال در این شب رویایی برای این دو زوج رقم می خورد…
پاريس، سال 2054. بارتلمي کاراس کارآگاه مأمور شده تا «ايلونا تازوييف» دانشمندي را که ربوده شده، پيدا کند. ايلونا فقط بيست و دو سال دارد ولي جايزه ي نوبل گرفته و تحقيقات ژنتيکش امکان دارد پيامدهايي انقلابي براي بشريت در پي داشته باشد...
بن تایلر (جوشوا جکسون) بعد از شنیدن خبر مبتلا شدن به نوعی سرطان بد خیم، به سفری یک هفته ای با موتورسیکلت از تورنتو تا توفینو میره تا معنای زندگی خودش رو پیدا کنه و …
یک دلال حراج های هنری که با یک گروه خلافکار همدست است در حین سرقت دچار حادثه می شود. یک روانشناس وظیفه دارد تا با استفاده از هیپنوتیزم کاری کند تا او مکان نقاشی مسروقه گمشده را به یاد بیاورد و ...
داستان از انجایی شروع میشود که گروه Smurfs برای نجات یک نفر از اعضای خود به نام Smurfette وارد عمل میشوند که توسط یک جادوگر اهریمنی به نام Gargamel ربوده شده است. زیرا جادوگر میداند که این عضو گروه Smurfs دارای یک علم جور علم جادوگری ویا بهتر بگوییم یک طلسم مخفی جادوگری است که به نوع خود قوی ترین وجدیدترین طلسم جادوگری است وموجوداتی به نام Naughties به وجود میایند که مخالف با معیار های Smurfs است…
1 مرتبه نامزدی جایزه .BAFTA Film Award. همچنین 3 جایزه و نامزد دریافت 2 جایزه دیگر.
یکی از اعضای جنبش مقاومت فرانسه بنام «آندره دویگنی» که توسط نازی ها دستگیر و زندانی شده است، قصد گریختن از زندان را دارد. سپس در روزی یکسان او به مرگ محکوم می شود، و همینطور یک زندانی جدید به سلول او می فرستند، که ممکن است جاسوس باشد. اکنون او یا باید هم سلولی اش را بکشد، یا اینکه ریسک کند و او را در جریان برنامه هایش برای فرار بگذارد...
مرد جوانی به نام جکی که به دنبال کار می گردد، به طور اتفاقی هنر آشپزی اش را به صاحب یک رستوران نشان می دهد. صاحب رستوران که می خواهد سرآشپزش را اخراج کند، جکی را استخدام می کند اما
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 10 جایزه و نامزد دریافت 5 جایزه دیگر.
در پى حمله ى «گاریبالدى» به سیسیل، شاهزاده ى سالینا، «دون فابریتسیو» (لنکستر)، می پذیرد که برادرزاده ى محبوبش «تانکردى» (دلون) به ارتش «گاریبالدى» بپیوندد. در سفر هر ساله ى شاهزاده و خانوادهاش به ییلاق، «تانکردى» هم به آنان میپیوندد و دل به «آنجلیکا» (کاردیناله)، دختر «دون کالوگرو» (استوپا) میبندد…
اوايل قرن بيستم. «ميلو تاچ» زبان شناسي است که تصميم گرفته جست و جوهاي پدربزرگش را براي پيدا کردن امپراتوري از دست رفته و غرق شده ي آتلانتيس ادامه دهد. ميليونري به نام «پرستن ويتمور»، «ميلو» را استخدام مي کند و او نيز به گروهي ماجراجو مي پيوندد که سرپرست شان، «رورک» (گارنر)، فرمانده يک زيردريايي است...
ترانه سرای ناموفقی به نام دیوید سویل ، طی حوادثی عجیب و پس از آشنایی با سه سنجاب آوازخوان: به نام های آلوین ، سایمن و تیودور به موفقیت زیادی می رسد و ماجراهای تازه و جالبی برایش پیش می آید…
معروفترین سنجاب خواننده که پس از موفقیت های فراوان حال به خانه باز میگردد تا با فشارهای زندگی از جمله مدرسه ، مراسم ، و کار در یک گروهی به اسم The Chipettes دست و پنجه نرم کند و …
این فیلم درباره مردی آدم کش به نام ویکتور است که برای یکی از تبهکاران مشهور به نام آلفونس هویت کار می کند . روزی او با زنی به نام بئاتریس آشنا می شود. بئاتریس که در همسایگی ویکتور زندگی می کند، از وی می خواهد راننده یک کامیون را که باعث زشت شدن صورتش شده بکشد و ….....
زن بی رحمی به نام کریستین دستیاری به نام ایزابل را به خدمت می گیرد ، کریستین از این که ایزابل معصوم را اذیت می کند لذت می برد اما زمانی که ایده های کاری ایزابل موفق می شوند کریستین می خواهد آن ها را به نام خود ثبت کند ولی …
«آگدن» (براندو)، ديپلمات ميليونر امريکايي در يک گردش دريايي به هنگ کنگ مي رود و شبي را با «ناتاشا» (لورن)، کنتسي مهاجر اهل روسيه مي گذراند. در بازگشت به کشتي، او مي فهمد که به عنوان سفير امريکا در عربستان سعودي انتخاب شده است. اما »ناتاشا« خودش ر ا در کابين «آگون» پنهان کرده تا بدون گذرنامه، همراهش به امريکا برود...