مارتین و ماریانا افرادی اندکی آسیب دیده اند که در ساختمان هایی درست روبروی یکدیگر زندگی می کنند. در حالی که آنها اغلب متوجه یکدیگر نمی شوند ، جدایی ممکن است همان چیزی باشد که آنها را به هم نزدیک می کند.
دکتر انگر دیوانه، با وسواسی بیمارگونه، به دنبال ساخت بیمارستانی برای درمان کودکان نابینا است. او برای تحقق این طرح شیطانی، دست به جنایت زده و با قتل و آدمربایی، پلیس را به تعقیب خود وامیدارد.
مشهورترین دامادریس فرانسه، کاترین روب-گریه، در سن ۸۴ سالگی، مراسم سادومازوخیستی را در قصر خود برگزار میکند و به بررسی روابط میان قدرت و تسلیم، همچنین حس گرایی و درد جسمی میپردازد.
"ماری" پروفسور ادبیات انگلیسی در دانشگاه پاریس است.او 25 سال است به "جین" ازدواج کرده و با خوشبختی زندگی می کند.در تعطیلات تابستانی که آنها به سواحل جنوب فرانسه رفته اند "جین" برای شنا عازم دریا می شود اما دیگر بازنمی گردد.بدون داشتن هیچ سرنخی از جسد و مرگ او "ماری" طوری رفتار می کند که به نظر می رسد همسرش هنوز زنده است...
فیلمی درام در روزهای منتهی به انتخابات ریاست جمهوری سال 2008 و با محوریت یک دختر سطح بالا در منهتن که با چالش های دوست ، مشتریانش و کارش روبرو می شود....
سایمون دوازده ساله که در یک رستوران کار میکند و با سرقت وسایل از استراحتگاه پول در میآورد، بیشتر آن را خرج خواهر بزرگترش، لوئیز میکند تا بتواند به قرار ملاقات برود...
الکس قصد دارد یک دختر 5 ساله جذاب به نام مایلی که در تایلند زندگی میکند را به فرزندی قبول کند. اما طبق قانون تایلند، والدینخوانده باید یک زوج متاهل باشند. الکس از برادر خود، سزار بورگنولی، که یک دلال ورشکسته اتومبیل است، میخواهد تا به عنوان شوهر دوست الکس، کیم، وانمود کند و این دو برای به سرپرستی گرفتن مایلی به تایلند سفر میکنند. اما پیدا کردن زوجی عجیبتر از کیم و سزار دشوار است...
داستان در مورد زنی جوان در حیفای سال ۱۹۷۹ است که بین سنتهای خانوادگی و خواستههای شخصی خود گیر افتاده است. او در تلاش برای حفظ تعادل بین نقشهای مختلف زندگیاش، با مخالفت اطرافیان روبرو میشود.
امیلی و مارتین یک زوج موفق نیویورکی هستند. زمانی که یک داروی جدید توسط روانشناسِ امیلی برای درمان اضطراب وی تجویز می شود، به دلیل عوارض جانبی دور از انتظار این دارو زندگی شان دگرگون می شود و …
4 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 15 جایزه و نامزد دریافت 68 جایزه دیگر.
«باربارا کاوت» (دنچ) سال هاست که در يک مدرسه ي بريتانيايي تدريس مي کند. «شبا هارت» (بلانشت) مورد توجه «باربارا» قرار مي گيرد و اين دو خيلي زود دوست مي شوند. تا اين که يک شب که «باربارا» تا ديروقت در مدرسه مانده شاهد صحنه اي مي شود که نمي بايست مي ديد. حالا او چيزي را مي داند که افشايش ممکن است زندگي خانوادگي «شبا» را به خطر اندازد...
آلن، کارگردان، متوجه میشود که امانوئل، دوست نویسندهاش، به سرطان مبتلا شده است. او قصد دارد کتاب امانوئل درباره مرگ پدرش را به فیلم تبدیل کند و در این فیلم، خودش نقش پدر را بازی کند و امانوئل هم نقش خودش را. اما بیماری امانوئل، مانع از تحقق این پروژه میشود.