پس از پایان جنگهای اقلیمی، احتمالاً تنها یک انسان بر روی کره زمین باقی مانده است. او با رباتی به نام آرتور زندگی میکند. روزی، ایو با ربات دچار اختلاف میشود و مبارزهای مرگبار برای زنده ماندن را آغاز میکند.
وقتی یک مجری تلویزیونی سوئدی شوهرش را در مورد اتهامی مورد بازخواست قرار می دهد، زندگی اش زیر و رو می شود. فرار او از این ماجرا، منجر به شکل گیری داستان پیچیده ای از دروغ و تردید می شود.
مایا نامزدش را به خانه میآورد، اما والدین سنتیاش با تعصبات فرهنگی خود و بحران مزرعهشان روبرو میشوند. داستان، تلاش آنها برای غلبه بر این موانع و یافتن راهی برای عشق را روایت میکند.
هر چیزی ممکن است در شب کریسمس اتفاق بیفتد. مل باید با چالش های حرفه ای جدید روبرو شود و خود را با استانداردهای جدید حاکم بر کار وفق دهد. سپس کارینا و استفان قصد دارند تغییرات جدی در تربیت فرزندان ایجاد کنند. آنها تصمیم می گیرند رویکرد خود را تغییر دهند و روش های آموزشی نسبتاً پیچیده ای را به کار گیرند.
رونا، دختر نوجوانی است که پس از مرگ مادرش در مرز لهستان و بلاروس، مجبور میشود در سن کم از برادران کوچکترش مراقبت کند. این فیلم، داستان زندگی او را در بحران پناهجویی جهانی به تصویر میکشد.
چهار فرد الکلی که مشروبات الکلی قاچاق را در لهستان جابهجا میکنند، درمانگر خود را میربایند. یک مامور گمرک همزمان به دنبال این محموله غیرقانونی است. اوضاع در طول این سفر پرخطر پیچیدهتر میشود و از کنترل خارج میشود.
دایناسور داستان ما به سفری پرماجرا میرود تا پدر و مادرش را که به طرز مرموزی ناپدید شدهاند، پیدا کند. در این سفر هیجانانگیز، او با یک جادوگر و دو دانشمند عجیب و غریب همراه میشود و در طول راه با موجودات خیالی و مکانهای شگفتانگیز روبهرو میشود.
یک افسر پلیس بازنشسته، فرصتی پیدا میکند تا با دستگیری یک گروه سارق بانک، به زندگی سابق خود برگردد. او با همکاری یک پلیس زن جوان، باید قبل از اینکه این سرقت جلب توجه مقامات جدید شود، سریع عمل کند.
این فیلم ، پرتره روانشناختی دقیق و عمیقی از بودنی، افسری از سازمان اطلاعات، ارائه میدهد. بودنی به مدت بیست سال، کارول وویتیلا (که بعدها پاپ ژان پل دوم شد) را تحت نظر داشته است.
اریک کولم جوان، بوکسوری لهستانی، برای فرار از شرایط سخت کشورش به کشوری دیگر مهاجرت میکند. با وجود تلاشهای فراوان، زندگی جدید برای او آسان نیست. تصمیمگیری اشتباه برای شرکت در یک مسابقهی تقلبی، زندگی او را به کلی تغییر میدهد.
داستان دو مرد با زندگیهای متفاوت را روایت میکند. آلکسی که به دنبال یک زندگی جدید به لژیون خارجی میپیوندد و جومو که در زادگاهش برای دفاع از زمین و خانوادهاش میجنگد.
بودا، یک یوتیوبر لهستانی، در ویدیوهایش درباره اهمیت انگیزه صحبت میکند و با بیان اینکه هر کسی میتواند به هر چیزی که بخواهد برسد، سعی میکند به مخاطبانش انگیزه دهد. اما این ادعا با واقعیت کمی فاصله دارد و امکان دستیابی همه افراد به یک زندگی لوکس وجود ندارد.
روث، روزنامهنگار آمریکایی، همراه پدرش اِدِک، بازماندهی هولوکاست، به لهستان سفر میکند تا مکانهای کودکی او را ببیند. اما اِدِک، از زنده کردن خاطرات تلخ گذشته خودداری میکند و با خرابکاریهای عمدی، سفر را به ماجرایی طنزآمیز تبدیل میکند.
یک فیلمساز جوان با کشف آرشیو عکسهای پدربزرگش، تلاش میکند تا او را بهتر بشناسد و به ریشههای خانوادگی خود پی ببرد. اما با پیشروی بیماری آلزایمر در پدربزرگ، ایهور با چالش حفظ خاطرات و مقابله با فراموشی روبهرو میشود.