"رائول" رویای فرار از هاوانا به میامی را در سر دارد. او که متهم به ضرب و شتم است، از "الیو" درخواست می کند او را به نود مایلی اقیانوس برساند. یک شب، پر از امید، آنها با بزرگترین چالش زندگی خود روبرو می شوند...
به عنوان یک دختر کوچک، "فدریکا" رویاهایی در مورد موهای بسیار بلند که پس از کوتاه کردن به سرعت بلند شوند، آب نباتهای بیشمار و ماجراهای بیشماری که او را به آنسوی دنیا ببرد در سر می پروراند و...
در حالی که هاوانا پر شده از زامبی هایی که گوشت انسان می خورند، رسانه های کشور خبر می دهند که این ماجرا توطئه ای است که توسط ایالات متحده آمریکا برای کوبا چیده شده. وحشت همه جا را فرا می گیرد، تا اینکه «خوآن» راه حلی پیدا می کند. او می فهمد که می تواند این مرده های متحرک را با از بین بردن مغزشان بکشد...
این فیلم که بر اساس رمان یک نویسنده معروف مصری ساخته شده است، داستان چند خانواده در یکی از محله های مکزیکو سیتی، و اتفاقات مرتبط به هم که بین آن ها رخ می دهد را روایت می کند...
"آنتونیو" در حالیکه "روزاریو" مورد اصابت گلوله قرار گرفته و به شدت خونریزی می کند را به بیمارستان می برد. او که در سالن انتظار منتظر نتیجه عمل جراحی است، با استفاده از فلشبک داستان را روایت می کند...
1 مرتبه نامزدی جایزه .BAFTA Film Award. همچنین نامزد دریافت 1 جایزه دیگر.
"هری موزبی" بازیکن اسبق فوتبال و کارآگاه خصوصی فعلی،توسط یک بازیگر زن که همسر یکی از بزرگان هالیوود است استخدام می شود تا دختر گمشده اش را پیدا کند.او برای پیدا کردن دختر به فلوریدا سفر می کند اما...
"دیمیتری" که مصمم است بهترین باشگاه در سراسر کشور را بسازد، یک مربی آلمانی را استخدام می کند اما وقتی اولین تانکهای نازیها وارد شهر شده و "ربکا" دختر زیبای بانکدار شهر با ستاره تیمش رابطه برقرار می کند، نقشه های او به هم می ریزد...
"ماتئو" مردی جوان و خوشپیت در بیمارستانی روانی زندانی است.در میان زندانیان "لولا" که پس از آزار فیزیکی از طرف پدرش دیوانه شده است قرار دارد."ماتئو" عاشق او می شود و...
«ميکي»، محبوب ترين همبرگر فروشي امريکاست و «بيگ وان» پرفروش ترين نوع همبرگري است که اين فروشگاه هاي زنجيره اي را در رأس جدول موفق ترين فروشگاه هاي غذاهاي حاضري در امريکا قرار داده است. اما يک روز مديران شرکت عظيم «ميکي» باخبر مي شوند که تکه گوشت هاي يخ زده اي که به شدت هم خريدار داشته اند فاسد و آلوده شده اند؛ از اين رو مدير بازاريابي شان، «دن هندرسن» (کينير) را به مأموريت ويژه اي مي فرستند تا کيفيت گوشت ها را کنترل کند...