تاماکو از دانشگاهی در توکیو فارغالتحصیل شد، اما حالا پیش پدرش در کوفو زندگی میکند. تاماکو نه به پدرش کمکی میکند و نه سعی میکند کاری پیدا کند. او تمام وقتش را صرف خوردن و خوابیدن در طول چهار فصل سال میکند.
مرد جوانی برای رسیدن به آستان خانه ای که ظاهراً جن زده است به چالش کشیده می شود. وقتی نمیگردد دوستانش باید به دنبالش بروند. آنها اکتشافات وحشتناکی در مورد تاریخچه خشونت بار خانه انجام می دهند...
فیلم درباره ی برادران ساموئل بکت و امرسون است که پدرشان آنها را وارد مشکلات متعددی کرده است او قمار میکند و مینوشد و هر پولی را که برادرا به خانه می آورند را هدر می دهد و ……
دو قانونشکن برای انتقام به دنبال قاتلان خانوادههایشان هستند. اما آنها در دام یک فیلمنامهی مرموز گرفتار میشوند که آنها را در یک چرخهی خشونتآمیز انتقام قرار میدهد...
تابستان 1968، ولفگانگ 14 ساله از خانوادهاش در یک پناهگاه مذهبی دورافتاده دور میشود. برای ولفگانگ یک چیز روشن است: او به زودی آرزوی آزادیاش را در باتلاق دفن نخواهد کرد....
در یک شهر کوچک آمریکایی که هنوز اهالی شهر در زیر سایه ی حادثه ی وحشتناک معدن زغال سنگ به زندگی خود ادامه می دهند، ناپدید شدن یک پسربچه باعث می شود مردم کنار همدیگر جمع شوند و...
این فیلم بر اساس کتاب دانیال از کتاب مقدس ساخته شده است و داستان زندگی و رؤیاهای دانیال را پس از اینکه توسط نبوخذنصر به بابل برده شده است، نشان میدهد. در این فیلم، دانیال به عنوان یک مشاور حکیمانه و با ایمان خدمت پادشاهان مختلف بابل میکند و در شرایط سخت و خطرناک، برای خدا شجاعت و وفاداری خود را ثابت میکند...
یوهانا به عنوان روزنامه نگار در یک مجله زنانه کار می کند. اما رئیسش احمق است، حقوقش مسخره و شوهرش او را به خاطر یک زن جوانتر ترک کرده است. او با یک بحران بزرگ زندگی تصمیم گرفت یک داروی جدید را امتحان کند...
چه اتفاقی میافتد وقتی شش غریبه خوششانس، سه پسر جوان خوشتیپ و سه زن از سراسر جهان، در یک مسابقه تصادفی برنده میشوند - سفر با تمام هزینهها به یک خانه ساحلی شگفتانگیز در مالیبو، کالیفرنیا، به لطف یک مسابقه بزرگ. شرکت های اینترنتی - فقط برای اینکه بفهمند باید آن را با یکدیگر به اشتراک بگذارند.
چهار شعبده باز خیابانی که به چهار سوارکار معروفند ، پس از اتفاقاتی که در قسمت اول پشت سر گذاشتند ، این بار توسط یک نابغه ی دنیای تکنولوژی استخدام می شوند تا غیر ممکن ترین سرقتشان را انجام دهند. اما…
باهوش، جوان و جذاب. هیچ کسی پیدا نمی شود که به ارشد دانشگاه یعنی "سم" نه بگوید. یک روز به واسطه ی کمک های درسی و خیریه هزاران دلار وارد جیب “سم” می شود و او را وادار می کند تا به فکر جمع آوری پول بیشتری از این راه آسان باشد. پس دوستانش را نیز قانع می کند تا یک موسسه ی خیریه ی بزرگ تر در سطح کشوری بسازند و با دروغ های خود پول بیشتری به دست بیاورند...