بودا و عیسی، دو تن از بزرگترین شخصیت های مذهبی جهان، تصمیم می گیرند که برای تعطیلات به زمین بروند. آنها می خواهند دنیای مدرن را از نزدیک ببینند و رفتار انسان ها را بهتر درک کنند. بنابراین، آنها هویت خود را پنهان می کنند و به عنوان افراد معمولی زندگی می کنند.
یک خانواده به یک پرورشگاه متروکه نقل مکان می کنند و به زودی متوجه می شوند که پرورشگاه جذاب آنها دارای تاریخچه ای نگران کننده است و متقاعد می شوند که تنها نیستند...
جولیا ۲۱ سال است که با گناه ناپدید شدن پسرش زندگی کرده است. هنگامی که به خانه دوران کودکی خود در اولاند باز می گردد، حقایق و دروغ های قدیمی برملا می شود. او به چه کسی می تواند اعتماد کند و پسر 5 ساله اش چه شد؟..
سانتیاگو، دیجی ترسو و عاشق بازیهای ویدیویی، زمانی که موافقت میکند سرِ "زنِ مسلسل به دست" را برای یک سردسته تبهکاران خشن بیاورد، ظاهراً گور خودش را میکند.
در شهری آیندهنگر به نام کامینا سیتی، رونا بالوت یک روسپی جوان است که توسط قمارباز بدنام، شل سپتینوس، تحت بال و پر گرفته میشود. شل یک شب رونا را رها میکند و سعی میکند او را در انفجاری به قتل برساند. با این حال، او توسط دکتر ایستر نجات یافته و به یک سייبورگ تبدیل میشود. هوش مصنوعی به شکل یک موش برای کمک به سازگاری او همراهیاش میکند...
رابین هود، مرد شادی که از ثروتمندان می دزدد تا به فقرا بدهد، یک دستیار توانمند جدید به نام جری دارد. پادشاه شرورنتیجه می گیرد که بهترین راه برای مقابله با این تهدید جدید یک گربه است، بنابراین تام را استخدام می کند...
هنگامی که رفتار برادرش بدتر می شود، حفظ دیدگاه خوشبینانه یک نوجوان 15 ساله دشوار می شود و او بین وفاداری به برادرش یا نزدیک شدن به اولین دوست زن خود احساس سردرگمی می کند...
روث، یک محقق جوان در کالج، به عروسی سه نفر از عشق سابقش دعوت می شود. او از دستیار خود برای یافتن یک همراه برای هر عروسی کمک می گیرد. آیا یکی از آنها به همسر او تبدیل می شود؟...
یک بازیکن هاکی که گرفتار مصدومیت های جدی است زمانی که توسط یک بازیکن جدید و سرسخت به چالش کشیده می شود، با اینکه میداند احتمال بازنشستگی اش وجود دارد، دوباره به صحنه رقابت بازمیگردد...
مین مین یک غرفه آب میوه در بازار یونگل تایپه دارد. شوهرش بین یک تجارت کوچک چاپی در همسایگی دارد. دختر آنها هسیائو لن با پسر بدی قرار می گیرد که او را تا آخر شب بیرون نگه می دارد و پسر کوچک آنها هسیائو یانگ به بهترین دوستش کمک می کند تا با یک دختر کافه محلی قرار بگذارد. یک روز، دختر محله هسیائو لی به خانه باز می گردد و نامزدی خود را با یک کتابفروش اعلام می کند. با این حال...
هنگامی که یک موج سوار پس از یک تصادف مرگش اعلام می شود، او با یک انتخاب روبرو می شود: در زندگی پس از مرگ ابدی بماند یا برگردد و تجربه خود را با جهان به اشتراک بگذارد...