جایی در شمال روسیه، در یک صومعه کوچک ارتدوکس روسی، مردی غیرعادی زندگی میکند که رفتار عجیبش راهبان همکارش را گیج میکند، در حالی که دیگرانی که از جزیره دیدن میکنند، معتقدند که این مرد قدرت شفا دادن، جنگیری شیاطین و پیشگویی آینده را دارد...
یک داروساز عجیب و غریب و آگورافوبیک سعی می کند جایزه اول 10000 دلاری مسابقه "باغ سال" را به دست آورد تا بتواند اجاره بهای معوق خود را بپردازد و زندگی را که به شدت به هم ریخته است، اصلاح کند...
سياتل واشينگتن، نوامبر سال ۱۹۹۹. تظاهرات مسالمت آميز عليه برپايي کنفرانس تجارت جهاني توسط وزراي اقتصاد و دارايي کشورهاي مختلف، به خشونت کشيده مي شود...
یک تهیه کننده هالیوودی با فیلمنامه برادرزاده خود در مورد دیزرائیلی ، نخست وزیر یهود در دهه 1800 انگلستان شروع می کند و فیلمبرداری در کیپ تاون را با یک ستاره اکشن سیاه به پایان می رساند. آیا فیلمی ساخته می شود؟ آیا او به دیدر / مگ رایان گل می زند؟...
یک حسابدار طبقه متوسط که مصمم به کشتن معشوق همسرش است، سعی می کند یک اسلحه آ38 را در داخل شهر بخرد، غافل از اینکه اسلحه در واقع متعلق به یک قاچاقچی مواد مخدر است که...
جوآن باروز که برای شرکت در مراسم فارغالتحصیلی خواهرزادهاش به شهر محل تولدش بازگشته است، ناگهان با قاتل سریالی مواجه میشود که مدتها پیش گمان میکرد از بین برده است. این قاتل همان فردی است که سالها قبل او را ربوده و آزار داده و بهترین دوست او را به قتل رسانده بود.
مردی با قدرتی غیرانسانی و طبعی تند، در دوران قرون وسطی، به دنبال قتلی که مرتکب شده است، در حال فرار است. او به یک گروه شوالیهها میپیوندد، اما به زودی متوجه میشود که دنیای شوالیهگری آنطور که به نظر میرسد، نیست. او با سرخوردگی، وحشتهای جنگ و رذایل زشت انسانی روبرو میشود...
"فنی پرایس" در سن ده سالگی توسط مادرش برای زندگی نزد خاله و دایی خود فرستاده می شود.او که از دوران کودکی از روابط ضعیف رنج برده در سن هجده سالگی و پس از غیبت طولانی مدت دایی خود به تدریج از زندگی خود لذت می برد و...
کیت ، یک دختر جوان و باهوش ، در سینسیناتی که در اوج رکود بزرگ قرار گرفت ، به مادرش کمک می کند تا پس از از دست دادن پدرش ، یک مهمانخانه شبانه روزی را اداره کند...
داستان فیلم در مورد سه دوست است که برای گذراندن تعطیلات آخر هفته به کلبه ی جنگلی خود در کنار دریاچه می روند تا آنجا خوش بگذرانند .اما این خوشی یلی زود به پایان میرسد هنگامی که چند نفر از تبهکاران فراری وارد خانه می شوند و آنها را زندانی میکنند و قصد دارند تا به آنها تجاوز کنند. اما مری موفق میشود تا از دست آنها فرار کند در اخرین لحظه تیر میخورد و به طور اتفاقی در کنار دریاچه او را پیدا میکنند. .بعد از مدتی گروه برای جلوگیری از شناسایی شدن سعی میکنند تا مری را بکشند. و به همین خاطر به خانه ی او میروند.اما خانه برای آنها پر از تله است و مرگ منتظر آنها است …
کائورو بیماری دارد که مانع از آن شد که وقتی خورشید طلوع می کند بیرون برود. با وجود این بیماری، او عاشق پسری به نام کوجی شد. اگر تصمیم بگیرد به دنبال عشقش برود، به معنای به خطر انداختن جانش خواهد بود...