در راه مدرسه، دختر دبیرستانی نانا شاهد یک تصادف قطار است. سپس نانا و دوستش کانائه با پدیدههای عجیب و غریب مختلفی از جمله اثر انگشت قرمز و یک روح زن که در سکوی ایستگاه "زندگی" میکند، روبرو میشوند. روزی خواهر کوچکتر نانا گم میشود و تنها احتمال این است که او توسط این ارواح تسخیر شده باشد.
همراه با نسخه دوبله فارسی و سانسور شده ( دو زبانه )
برنده 1 جایزه اسکار. همچنین 43 جایزه و نامزد دریافت 143 جایزه دیگر.
زمانی که یک کرمچاله (که از نظر تئوری میتوان از طریق آنها در زمان سفر کرد) کشف میشود، دانشمندان در صدد این بر میآیند که با سفر از طریق آن از محدودیتهای سفر انسان در فضا رهایی یابند. در میان مسافران، کوپر (مککانهی) مهندسی است که باید میان دو فرزندش و سفر برای نجات بشریت یکی را برگزیند…
پس از آزادی از زندان به دلیل ضرب و شتم وحشیانه یک مرد سیاهپوست، دانی، بوکسور جوان سفیدپوست، توسط پدر قربانیش، جورج، برای مبارزه ای با یک حریف با استعداد و انتقام جو، اوسی، مربیگری می کند ...
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین نامزد دریافت 1 جایزه دیگر.
دخترک کبریت فروش، بر اساس داستانی از هانس کریستین اندرسون، درباره دخترکی جوان و فقیر است که در آرزوی رسیدن به آرامش در زندگی اش است. در سرمای شدید دخترک با سوزاندن کبریت هایی که باید به فروش برسند، به امید گرم کردن خود است و با آتش گرفتن هر کبریت، در شعله های آتشین آن، عشق و محبت، غذاهای خوب و خانه ای گرم و راحت را تصور می کند…
« کنان وحشی صفت » همانطور که از نامش بر می آید ، درباره ی یک مرد قوی هیکل به نام کنان است که در بچگی پدرش را کشته اند و خانه شان را هم نابوده کرده بودند و حالا که او بزرگ شده ، قرار است به عنوان نماینده قبیله اش در برابر ظلم و ستم موجودات شیطانی بایستد و آنها را شکست داده تا قبیله اش به او افتخار کند...
آنا ریدل به علت مشکلاتش به بیمارستان روانی می رود و پس از مدتی به خانه بر می گردد. بهترین دوست او خواهر الکس است. البته مراحل درمان او بخاطر یک نامادری سنگدل، پدری الاف و ولگرد و البته روحی که در خانه ی آنها سرگردان است اصلا خوب پیش نمیرود...
گروهی از دزدان جوان در جریان عواقب خشونت آمیز یک انتخابات سیاسی از پاریس فرار می کنند تا در مسافرخانه ای که توسط نئونازی ها اداره می شود پنهان شوند ، اما ...
«مایکل» که به تازگی از مدرسه نظامی به خانه بازگشته است ، مادر خود را شاد و خوشحال در حال زندگی با دوست پسر جدیدش می بیند ، اما هر چه بیشتر می گذرد و دو مرد یکدیگر را بیشتر می شناسند بیشتر نسبت به هم بدگمان می شوند ، مایکل با تکیه بر شواهد خود سعی دارد اثبات کند که ناپدریش یک قاتل قدیمی است...
بکی، گیل و جودی دوستان صمیمی هستند. وقتی بکی فرصتی پیدا می کند که با دختر رئیسش برای تعطیلات بهاری دانشگاه به جزیره جنوبی برود، از دوستانش می خواهد که او را همراهی کنند...
دو خرگوش عید پاک که از طبقه کارگر هستند اخراج میشوند و در مشاغل عجیب و غریب مختلفی دست به کار میشوند، اما در هر کدام شکست میخورند. آنها با افسردگی، بدهی و در نهایت با یکدیگر درگیر میشوند و زندگیشان رو به نابودی میرود...