گروهی از مردان و زنان جوان که به عنوان کارگر فصلی در یک کارخانه قند کار میکنند، با وحشتی از قلمرو شیاطین که کارخانه در آن واقع شده، روبرو میشوند. آنها باید علت خشم شیاطین را قبل از اینکه این وحشت به زندگیشان پایان دهد، پیدا کنند.
پس از تصادف رانندگی یک مادر و پسر، آنها طعمه بامبی میشوند. بامبی گوزنی غمگین و جهشیافته است که برای انتقام مرگ مادرش، به شکلی مرگبار و وحشیانه به آنها حمله میکند.
گروهی از بازماندگان ویروس خشم در یک جزیره کوچک زندگی میکنند. وقتی یکی از اعضای گروه برای ماموریتی به خشکی اصلی میرود، او اسرار، شگفتیها و وحشتهایی را کشف میکند که نه تنها آلودهها بلکه سایر بازماندگان را نیز جهش داده است.
دو زن که در حال جمعآوری وسایل دوست فوتشده خود هستند، نوارهای VHS پیدا میکنند که در آنها صحنههای عجیب و ترسناکی از خودشان به تصویر کشیده شده است. با دیدن هر یک از این نوارها، آنها بیشتر تحت تأثیر نیرویی شیطانی و مرموز قرار میگیرند.
مأمور ویژه و سرشناس آمریکایی، مگوالتر، به اشتباه مسئول حملات زنجیرهای در نقاط مختلف جهان معرفی میشود. او برای پاک کردن نام خود از این اتهامات، دست به فرار میزند تا بتواند راز اصلی این ماجرا را کشف کند، توطئهای جهانی را از بین ببرد و در نهایت جان مردم دنیا را نجات دهد.
داستان در مورد دختری به نام ساتی است که در روستایی در منطقه آراکو زندگی میکند. او بدون اینکه مورالی، راننده یک تاکسی، را از نزدیک دیده باشد، از طریق تلفن عاشق او میشود.
داستان در مورد برادری است که از خواهرش در برابر مشکلات گوناگون زندگیاش محافظت میکند. در این اثر، پیوند عمیق و زیبای بین خواهر و برادر به تصویر کشیده میشود و نشان میدهد که آنها چگونه با وجود سوءتفاهمها، رابطهشان را حفظ میکنند و ادامه میدهند.
لری دِ کِیبل گای با لحنی شوخ و بامزه، در مورد مسائلی مثل بزرگ کردن فرزندان، بالا رفتن سن و موقعیتهای مضحکی که در دنیای امروز با آنها مواجه هستیم، صحبت میکند.
زنی به قصد یک فرصت شغلی در زمینه هنر و با این تصور که قرار است در پاریس فرانسه باشد، وارد یک برنامه تلویزیونی دوستیابی میشود. اما خیلی زود درمییابد که محل برنامه در واقع در پاریس تگزاس است. او تلاش میکند تا از برنامه کنار گذاشته شود، اما به طور غیرمنتظرهای دلباخته شخصیت اصلی برنامه (بچلر) میشود که همین موضوع، تمام برنامهریزیهای قبلی او را به هم میریزد.
دو مادر از نسلهای متفاوت باهم متحد میشوند تا آینده فرزندانشان را تضمین کنند، اما فرزندانشان که متعلق به نسل زد هستند، نقشههای دیگری دارند و همین موضوع باعث ایجاد اختلاف و شکاف بین آنها میشود.
این داستان به تلاشی خستگیناپذیر برای انتقام میپردازد که زندگی یک مرد را از جوانی تحت تأثیر قرار داده است. او با انگیزۀ جبران اشتباهات گذشته، به سفری پرآشوب قدم میگذارد و بیننده را با پیچیدگیهای این مسیر پرمخاطره همراه میکند.
داستان درباره کارگر رستورانی است که با یک تلویزیون مرموز به مدرسهای ویژه تبهکاران سینمایی منتقل میشود. او در این مدرسه، نه تنها هدف جدیدی در زندگی پیدا میکند، بلکه فرصتی برای انتقام گرفتن از کسانی که به او بدی کردهاند، به دست میآورد.
مایک به نپال سفر میکند تا خاکستر برادر درگذشتهاش را بر فراز کوه اورست بپاشد. در طول سفر، او و راهنمای کوهستانش در یک اتوبوس توریستی به طور ناگهانی با گروهی از مزدوران مواجه میشوند. این درگیری غیرمنتظره آنها را ناچار میکند تا برای حفظ جان خود، امنیت مسافران اتوبوس و همچنین حفاظت از سرزمین بومی روستاییان محلی، وارد نبردی دشوار شوند.
وقتی یک گروه مزدور یک مراسم عروسی مجلل را به گروگان میگیرند، اصلاً نمیدانند چه چیزی در انتظارشان است، زیرا ساقدوش عروس در واقع یک مأمور مخفی است که آماده است بر سر هر کسی که بخواهد عروسی بهترین دوستش را خراب کند، آتش بریزد.
در کلینیک تحقیقاتی خواب «سمنیوم»، رویاها به حقیقت میپیوندند. اما ممکن است عوارض جانبی ناخواستهای مانند توهم، سردرگمی، پارانویا، فلج خواب، جدا شدن از واقعیت، از دست دادن حس هویت، و کابوسهای همیشگی را در پی داشته باشد.