چارلی به خلافکاران کمک میکند 40 هزار دلار بدزدند ولی او آنها را فریب داده و با پولها فرار میکند. البته او به دوچس اعتماد کرده و تمام پولها را از دست میدهد...
بردهای دو رگه در اواسط قرن نوزدهم، به عنوان یک جنگجوی قفس، به شهرت میرسد. اما او از این موفقیت برای مبارزه با بیعدالتیهای جامعه سفیدپوست استفاده میکند...
دو کارآگاه پلیس در تلاشاند تا یک قاتل زنجیرهای را که در یک سینمای روباز واقع در مناطق روستایی کالیفرنیا پنهان شده و به شکلی تصادفی با شمشیر به قتل مردم میپردازد، به دام اندازند.
گروهبان "دروگو" به قلعه ای در مرز بیایان و کوهستان فرستاده می شود . ماموریت پادگان ، جلوگیری از حمله احتمالی تارتارها از طرف دیگر بیابان است . برخی افسران مشتاقانه منتظر حمله هستند ، برخی دیگر اعتقادی به آن ندارند و برخی از تهدید مبهم استفاده می کنند تا حرفه کاری خود را به جلو ببرند . اما آنها همه چیز خود را قربانی کرده اند ...
دو دوست صمیمی که کهنه سربازان جنگ ویتنام بودند و بدلکاری کردند ، به عنوان جاسوسی به فیلیپین فرستاده می شوند. این ماموریت، یک ماموریت فوق العاده مخفی برای دولت استرالیا است...
"استفانو" توسط شهردار دهکده ای کوچک استخدام می شود تا نقاشی "سنت سباستین" را که توسط "بونو لگنانی" نقاشی دیوانه کشیده شده را از کلیسای محلی خارج کند.او متوجه می شود که "لگنانی" به نقاش درد مشهور است چون از اشخاصی که در آستانه مرگ قرار دارند نقاشی می کند و ...
سردبیر متواضع، همسر و فرزندانش را برای آخر هفته فرستاده است و سعی می کند در خانه اش در حومه ورشو استراحت کند. غروب آرام او با پیشبینی تصادفی قتل یک زن کولی، آشفته میشود..