زمانی که گروهی از رقاص (شومن) با مدیر برنامه و کارگزار مطبوعاتشان در یک اقامتگاه ساحلی مالیبو تعطیلات میگذرانند، دو نفر از آنها خفه میشوند. چارلی به همراه پسر دومش جیمی و راننده وفادارش بیرمنگهام براون پرونده را بر عهده میگیرد...
نفتکش سن دمتریو بخشی از یک کاروان دریایی در اقیانوس اطلس شمالی است که توسط یک کشتی جنگی آلمانی مورد حمله قرار می گیرد و به شدت آسیب می بیند. خدمه کشتی را با دو قایق نجات رها می کنند. یک قایق نجات نجات می یابد، اما دیگری که افسر دوم هاوکینز (رالف مایکل)، مهندس ارشد پولارد (والتر فیتزجرالد) و دیگران را حمل می کند، ناامیدانه به حرکت در می آید...
پس از بازگشت به خانه از جنگ، سرباز دنی میلر (فرانک سیناترا) مستقیماً به محل پایکوبی قدیمی خود در بروکلین، نیویورک می رود. او مصمم است به عنوان یک خواننده به موفقیت دست یابد - و به دوستانش کمک کند تا در این راه به رویاهای خود برسند...
سه سارق بانک به نام های اجیما، نوجیری و تاکاسوگی، از دست پلیس فرار میکنند و به کوهستان پناه میبرند. در یک مسافرخانه در بالای کوهستان، اجیما. نوجیری با زنی جوان و پدرش، که کوهنورد است، برخورد میکنند...
یک سرباز فرانسوی که در پایان جنگ جهانی دوم از اردوگاه اسرا آزاد می شود ، همسر یکی از اسرای فرانسوی را فریب می دهد, و به او القا می کند که شوهرش توسط آلمانی ها کشته شده, و زن داغدار را اغوا می کند...
زمانی نگذشت که پس از ورود یک شاهزاده خانم چینی به ایالات متحده برای خرید هواپیما برای مردمش، او توسط تیر زهرآگینی که از یک تفنگ بادی شلیک شده بود، به قتل رسید.
در دهه 1920 در تگزاس، یک کشاورز سرخپوست به نام" چارلی ایگل"در آرزوی پیروزی در مسابقه ای مرسوم به داربی کنتاکی است اما وقتی نفت در زمین او پیدا میشود ، اوضاع تغییر می کند...
یک فراری با 5 حکم سال حبس برای سرقت اوراق قرضه به ارزش نیم میلیون دلار مذاکره می کند اما قبل از تسلیم شدن یک سفر کوتاه را انجام داده، در حالی که مظنون است یک زن ، یک پلیس و یک شریک جرم سابق در این ماجرا با اون دست دارند...
در بحبوحه انتخابات سیاسی، یک شاهزاده بالکانی برای مشاهده زندگی "روزمره" به شهر نیویورک می آید، جایی که با یک راننده تاکسی دوست شده و عاشق دوست دخترش می شود...