در دهکده کوچکی در افریقاً پسری بنام کریکو متولد میشود . ولی اون یک پسر معمولی نیست ، او میداند چه چیزی را بیشتر از همه میخواهد و از همین الان میتواند راه برود و صحبت کند...
فیلم وقایع نگاری سختگیرانه از سال 1884 تا 1894 درباره هنرمند نروژی "ادوارد مونک" است.او سبک اکسپرسیونیسم را آغاز کرده و خود را به عنوان یکی از بحث بر انگیزترین هنرمندان شمال اروپا مطرح می کند...
مردی که کارهای خلاف را کنار گذاشته، به همراه همسرش که سابقا مامور پلیس بوده است، بچهای ندارند. آنها تصمیم می گیرند یک بچه از خانوادهی دیگری را بدزدند و خودشان بزرگ کنند. اما اوضاع از آنچه که پیش بینی می کردند پیچیده تر می شود...
ادى تيلر ( فاندا ) به دليل سرقت به زندان مىافتد و پس از آزادى سوگند مىخورد كه از راه راست منحرف نشود. او با جان گراهام ( سيدنى ) ، ازدواج مىكند. اما سايهى سنگين گذشته ، آنان را رها نمىكند.
بازرس پلیس برلین لوهمن بر روی پرونده ای تحقیق می کند که همه سرنخها منتهی با یک مرد می شود، کسی که سالهاست به دلیل بیماری روانی در بیمارستان بستری است،دکتر مابیوس.
كيوتو ، سال 1882. « سانشيرو سوگاتا » ى جوان ( فوجيتا ) براى يادگيرى فنون رزمى مريد شخصى به نام « شرگورو يانو » ( اوكوچى ) میشود كه شكلى جديد از جوجيستو به نام جودو را بدعت گذاشته است.
گوژپشت ناقوس زن کلیساى نتردام ، « کازیمودو » ( لاتن ) ، به دخترى کولى به نام « اسمرالدا » ( اوهارا ) دل مىبندد. در حالى که کشیش کلیسا ( میچل ) به « اسمرالدا » نظر سوء دارد و به خاطر حسادت به افسرى ( مارشال ) که مورد توجه دختر است ، او را زخمى مىکند و گناهش را به گردن دختر مىاندازد.
« فیلیپ مارلو » ( بوگارت ) ، کارآگاه خصوصى ، مأمور میشود تا درباره ى حق السکوت بگیرى که عکسهاى نامناسبى از دختر یک ژنرال بازنشسته و ثروتمند در اختیار دارد ، تحقیق کند .
برنده 3 جایزه اسکار. همچنین 2 جایزه و نامزد دریافت 2 جایزه دیگر.
زنى شهرى ( ليوينگستن ) كه براى تعطيلات به روستا آمده، مرد دهقان متأهلى ( اوبراين ) را اغوا میکند و سپس مى كوشد او را به كشتن همسرش ( گينور ) و آمدن به شهر تشويق كند...
برنده 1 جایزه اسکار. همچنین 4 جایزه و نامزد دریافت 12 جایزه دیگر.
گروهى از سیاستمداران نابکار ، روستایى ساده لوحى به نام « جفرسن اسمیت » ( استوارت ) را انتخاب میکنند تا جاى سناتورى را که به تازگى درگذشته است بگیرد...
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین دریافت 1 جایزه دیگر.
در سال 1820، پسر یک نجیب زاده کالیفرنیایی از اسپانیا به خانه خود بازمی گردد اما متوجه می شود که سرزمینش تحت دیکتاتوری سختی قرار گرفته است. از یک سو او خود را به عنوان مردی احمق جلوه داده در حالیکه در طرف دیگر او مبارز نقابدار "زورو" است...
افسر پلیس "سرگی سوبولوف" در حال رانندگی به سمت بیمارستانی بود که همسرش در حال به دنیا آوردن فرزندانشان بود. او که بسیار خوشحال بود، با سرعت زیاد رانندگی کرده و پسری را که در عرض خیابان عبور می کرد را ندیده و با او تصادف می کند...
انقلاب مکزیک، سال ۱۸۶۶. “بنجامین ترین” (کوپر)، سرگرد سابق ارتش جنوب، و “جو ارین” (لنکستر)، یک یاغی همیشه خندان، از آمریکا به مکزیک میروند تا برای هر کسی که بیشتر پول بدهد، بجنگند وسترنی هیجان انگیز و چند لایه ای که نمونه ای برای فیلمنامه نویسی کلاسیک در تاریخ سینما نیز به شمار می آید.وجه جذاب روایتی اثر در کنار بازی زوج کوپر و لنکستر برجسته تر مینماید. فیلم را کمپانی فیلمسازی خود لنکستر با بودجه ۷/۱ میلیون دلاری تهیه میکند و در نخستین نمایش جهانی بیش از ۱۱ میلیون دلار فروش میکند. آلدریچ، استاد خشونت در سینمای آن دوره، اینجا به اندازه کافی قابلیتهای خود را نشان میدهد
“ایزابل” دختری جوان ، بلندپرواز و با استعداد است که در دفتری چند ملیتی در پاریس کار می کند. رئیس او “کریستین” نیز به همان اندازه بلندپرواز است. او از ایده های ایزابل برای ارتقای مقام خود به ریاست دفتر نیویورک استفاده می کند و …