در منطقه کامارگ فرانسه، نجمه برای کسب پیروزی در مسابقه گاوبازی محلی، تمرینات دشواری را پشت سر میگذارد. پس از اینکه در یک جشن مورد حمله گاو قرار میگیرد، متوجه تغییرات ناخوشایندی در خود میشود. انتشار خبر حضور یک گاو نر خطرناک و سرگردان، وحشت را در میان مردم محلی پراکنده میکند و به مرگ جوانان منجر میشود.
در این کمدی جنایی تاریک، گروهی از مجرمان ولگرد وگاس فرد اشتباهی را میدزدند و شواهد مهمی را در محل جرم جا میگذارند. با نزدیک شدن سرنوشت به آنها، به نظر میرسد که نمیتوانند از اشتباه کردن دست بردارند.
مسابقهی بوکس بین دو بوکسور، یکی کمشانس و دیگری قهرمان، باعث هیجان و اشتیاق شدید مردم یک کشور شده بود. این اتفاق در زمانی رخ داد که این کشور از یک دوره افسردگی بیرون آمده بود و امید به آینده داشت.
مالک، مردی میانسال، پس از نقل مکان به مونمارتر، میزبان برادرزادهاش از الجزایر میشود. آنها با هم محله الجزایریها را کشف میکنند و مالک با ملاقات با افراد محلی، با گذشته خود ارتباط برقرار میکند.
داستان درباره دوستی دختری به نام کارین و یک گربه به نام آنزو است که در روستایی ژاپنی اتفاق میافتد. کارین برای زندگی نزد پدربزرگش به این روستا میرود و در آنجا با آنزو آشنا میشود.
داستان دختری دبیرستانی که با هدف آیدل شدن، با چالشها و موانع روبرو میشود و در این راه، ضمن دوستی با دیگر استعدادها، به درک عمیقتری از آرزوی خود میرسد.
یارا، یک زن جوان 25 ساله مراکشی است که برای تحصیل به پاریس آمده، اما چند ماه است که از خانه بیرون نرفته است. او از کودکی به آگورافوبیا مبتلا بوده و اکنون در خانه محبوس شده و با کابوسهایش دست و پنجه نرم میکند.
مردی که با یک آهنگ به شهرت رسیده است، بعد از فوت مادر بزرگ خواهر زاده اش، مجبور می شود از او مراقبت کند تا خانواده جدیدی برای او پیدا شود، در حالی که در تلاش است تا آهنگ جدیدی بسازد.
داستان دربارهٔ کاپیتان جسور پلیس نیس به نام آلیسون فلش است که به اجبار باید با یک کارشناس جرمشناسی از پاریس به نام لیلا بالانی که در میدان عمل کارایی ندارد، همکاری کند.
داستان درباره آنجلو، پسربچه ده سالهای است که آرزو دارد کاشف و جانورشناس شود. وقتی برای دیدن مادربزرگش میرود، والدینش او را در یک استراحتگاه جا میگذارند و او تصمیم میگیرد برای پیدا کردن آنها از میان جنگل عبور کند.
پس از آنکه میا، نویسنده، با امیل، پدری مجرد، وارد رابطهای عاشقانه میشود، خوشبختیشان با تلاش برای فرزندآوری از طریق درمانهای باروری، به چالش کشیده میشود.
داستان از این قرار است که دو روباه در حال آماده شدن برای تجربهٔ اولین بارِ پدر و مادر شدن هستند. این اتفاق در زمانی رخ میدهد که گرمایش جهانی، قواعد زندگی را برای همهٔ موجودات زنده دگرگون کرده است.
این مجموعه فیلم، که در شرایط دشوار و تحت تأثیر جنگ ساخته شده، تلاش دارد تا صدای مردم غزه را به جهان برساند و تصاویری از زندگی و امید در میان ویرانیها را به نمایش بگذارد.
در آیندهای که هوا بسیار آلوده است، فردی که تغییرات ژنتیکی بر روی او انجام شده است، با مصرف یک دارو دچار جهشهای ژنتیکی میشود. او متوجه میشود که این جهشها میتوانند ناجی بشریت باشند.
رقصندهای به نام النا و مترجم زبان اشاره به نام داویداس با هم ملاقات میکنند و رابطهای عمیق و زیبا را شکل میدهند. با ورود به این رابطه جدید، آنها باید چگونگی ایجاد صمیمیت خاص خود را یاد بگیرند ...
این فیلم در دو بخش ساخته شده است. بخش نخست آن، فیلمی اکشن و پر زد و خورد است که در فضای تاریک و زیرزمینی دنیای تبهکاران روایت می شود. داستان فیلم درباره ی یک آدمکش است که برای زنده ماندن تلاش می کند و وقتی خود را بین پلیس و گروه یاکوزا می بیند، دچار دردسر می شود.
نوجوان سرکش، کلوتار، دلباختهی همکلاسیاش جکی میشود، اما خشونتهای گروهی او را به مسیری تاریک میکشاند. پس از سالها، این دو عاشق نگونبخت متوجه میشوند که سرنوشت همواره آنان را به یکدیگر بازمیگرداند.
در منطقه دلانگیز بورگوندی، زنی بازنشسته به نام میشل با شوق فراوان منتظر دیدار نوه عزیزش، لوکاس بود. اما به دلیل یک اشتباه ساده، تمام برنامههای او نقش بر آب شد. در همین حال، خبر آزادی پسر دوست صمیمیاش ماریکلود، روحیه جدیدی در او دمید و به زندگیاش هدف تازهای بخشید.
گروهی از دانشآموزان در حال لذت بردن از فعالیتهای کمپینگ هستند. اما به جای آنکه لحظات خوشی را سپری کنند، فضا کمکم متشنج میشود، زیرا یکی پس از دیگری توسط نیروهای اهریمنی تسخیر میشوند.