«روفوس ت. فایرفلاى» ( گروچو ) در مقام دیکتاتور کشور «فریدونیا» قرار میگیرد، چون این تنها شرط «خانم تیزدیل» دومونت، بیوه ى میلیاردر براى اعطاى کمک مالى به اقتصاد بحرانى کشور است. «فایر فلاى» با توهین به «ترنتینو» کلهرن سفیر دسیسه چین کشور همسایه، «سیلوانیا»، باعث آغاز جنگ بین دو کشور میشود.
1 مرتبه نامزدی جایزه .BAFTA Film Award. همچنین 4 جایزه و نامزد دریافت 2 جایزه دیگر.
«ميشل پوآكار» ( بلموندو )، مردى جوان، بى قيد و بند و بیكار، روزى پليسى را مى كشد. سپس در پاريس با « پاتريشا فرانچينى » ( سيبرگ )، مهاجر آمريكايى آشنا مى شود. ميشل به پاتريشا پيشنهاد مى كند كه با هم به ايتاليا فرار كنند. اما...
«آرتور» (براسور)، دوستش «فرانتس» (فري) و محبوبه ي او، «اوديل» (کارينا)، را متقاعد مي کند تا پول هاي موجود در گنجه ي خانه ي «ويکتوريا» (کولپين)، عمه ي «اوديل» را بدزدند...
7 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 19 جایزه و نامزد دریافت 32 جایزه دیگر.
«اندي» (رابينز)، بانکدار محترم و پولدار ايالت نيوانگلند، به اتهام قتل همسرش و فاسق او به حبس ابد در زندان ايالتي شوشنک محکوم مي شود و اندکي بعد با «رد» (فريمن)، زنداني سياه پوست، دوست مي شود. پس از هجده سال، «اندي» ردي از قاتل اصلي پيدا مي کند و تصمیم می گیرد برای آزادی تلاش کند...
دو برادر، "بن" و "کلینت"، به دامدارانی که از تگزاس به مونتانا می روند می پیوندند.در راه تگزاس، آنها "نلا" را از دستان سرخپوستان آزاد کرده و او تصمیم می گیرد آنها را همراهی کند."بن" و "نلا" به هم علاقه مند می شوند اما او به میزانی که "نلا" می خواهد جاه طلب نیست و...
"جیسون وورهس" قاتلی که پس از اینکه به شدن زخمی شده و به سردخانه منتقل می شود به شکل معجزه آسایی به زندگی بازگشته و برای بازگشت به خانه اش دست به قتلهای بسیاری می زند...
اسنوبرد سواری (به انگلیسی: Snowboarding) یک ورزش زمستانی است که در سطوح شیبدار پوشیده از برف انجام میشود، تراویس رایس و تیمش در این مستند به نیوزیلند، والدز، مونیخ، توکیو .. سفر کرده و این ورزش را به نمایش میگذراند..
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین نامزد دریافت 1 جایزه دیگر.
"ویلسون" بازرس کمیسیون جنایتهای جنگی،در جستجوی "فرانز کیندلر"، مغز متفکر هولوکاست که هویت خود را تغییر داده است. او دوست قدیمی "کیندلر" را آزاد کرده و او را تا کانکتیکات تعقیب می کند. تنها سرنخ او، علاقه شدید "کیندلر" به ساعتهای عتیقه است و ..
اولیویا ، استفانی ، اما ، میا و آندرئا نام دختران جوانی می باشد که از کودکی در کنار یکدیگر بزرگ شده اند و دوستان صمیمی یکدیگر می باشند . آنها بدون هیچ مشکلی به راحتی در کنار یکدیگر زندگی می کردند اما هنگامی که یک خواننده بسیار معروف و محبوب به نام لیوی وارد شهر محل زندگی انها می شود دوستی و زندگی آنها وارد چالش جدیدی می شود و ..
برنده 1 جایزه اسکار. همچنین 3 جایزه و نامزد دریافت 8 جایزه دیگر.
جنگ جهاني دوم، سال ۱۹۴۴. «سرگرد رايسمن» (ماروين)، افسر امريکايي مستقر در انگلستان، مأموريت مي گيرد که با استفاده از دوازده سرباز محکوم (به دليل قتل، تجاوز يا دزدي)، قصري در فرانسه ي اشغال شده (محل گرد آمدن تعدادي از امراي ارتش آلمان) را منفجر کند.
1 مرتبه نامزدی جایزه .BAFTA Film Award. همچنین 3 جایزه و نامزد دریافت 2 جایزه دیگر.
زنى اشرافى، دختر دوك هفتم چالفونت، با خوانندهاى ايتاليايى كه از تبار مردم عادى است، ازدواج مى كند و از خانواده طرد مى شود. « لويى » ( پرايس )، پسر او، كه از داشتن عنوان دوك محروم شده، سوگند مى خورد از خانواده ى مادرش انتقام بگيرد.
سازندگان این فیلم در طول تابستان سال 1960 به تعدادی از مردم پاریس در خیابانها مصاحبه می کنند.آنها با کارگران کارخانه،دانش آموزان و کارمندان دفتری و یک مدل صحبت می کنند..
در دهکده کوچکی در افریقاً پسری بنام کریکو متولد میشود . ولی اون یک پسر معمولی نیست ، او میداند چه چیزی را بیشتر از همه میخواهد و از همین الان میتواند راه برود و صحبت کند...
داستان از جایی آغاز میشود که یک خانواده ثروتمند آلمانی، آنا (سوزان لوتار) به همراه شوهرش گئورگ (اولریش موهه) و پسر کوچکشان گئورگی خیال دارند تعطیلات خود را در ویلای زیبای تابستانیشان که در کنار یک دریاچه قرار دارد بگذرانند. وقتی پدر و پسر به قایقسواری میروند، مرد جوان مودبی به نام پیتر دم در خانه ظاهر میشود و از آنا میخواهد چند تخممرغ به او قرض بدهد. دقایقی بعد دوباره برمیگردد و ادعا میکند در راه تخممرغها شکستهاند و چند تخممرغ دیگر میخواهد. آنا خیال دارد چند تخممرغ دیگر به او بدهد اما مسیر گفتگو به سرعت تغییر میکند. لحن دلپذیر پیتر کمکم خصمانه میشود. سر و کله دوست پیتر، پل پیدا میشود. وقتی گئورگ برمیگردد و از آنها می خواهد بروند، پل و پیتر ویلا را ترک نمیکنند. به زودی روند داستان تغییر میکند…