گروهی در حال فرار از افراد اورهان، در الازیغ گیر افتاده و در مزرعه مرتضی آقای ظالم و خسیس مشغول به کار میشوند. پس از دریافت تماس اضطراری از همسر عبدی، آنها مجبور میشوند با عجله به سمت کاستامونو فرار کنند. در هنگام فرار، این گروه پولهای مرتضی آقا را میدزدند و دخترش را میربایند.
فیلم «کوستَبِکگیلَّر: نگهبانان بذر اجدادی» دربارهی گروهی است که برای نجات سرزمینشان از خطر بحران غذا مبارزه میکنند. دلیل این بحران، نابودی بذرهای ارگانیک و بومی به دست پروفسور علی جنگیز کاپکارا است. این گروه با کمک دو انسان به نامهای دنیز و آردا، مأموریت دارند تا آخرین بذر باقیمانده را از چنگ این پروفسور شرور پس بگیرند.
زندگی یک نوجوان در حومه شهر با همسایه شدن جان وین گِیسی (قاتل زنجیرهای معروف) زیر و رو میشود. کنجکاوی نوجوان او را به سمت رازهای تاریک میبرد و سرانجام به یک رویارویی ترسناک با این فرد شرور میانجامد.
فیلم کمدی محبوب «۹ تا ۵» (۱۹۸۰) با وجود طنز، به موضوع جدی نابرابری زنان در محیط کار اشاره داشت. اکنون مستندی با عنوان «هنوز ۹ تا ۵ کار میکنیم» به بررسی این نابرابری در طول ۴۰ سال گذشته میپردازد.
ناپدید شدن دو مرد که در جستجوی یک نوار ویدئویی مرموز مرتبط با یک مأمور پلیس گمشده بودند. دوربین ضبطشده آنها رازهای شوم آن نوار و سرنوشت مأمور را افشا میکند.
دو هنرمند، که هر یک از دنیایی متفاوت آمدهاند، از طریق موسیقی به نقطهی اشتراکی میرسند و با یکدیگر هماهنگ میشوند. اما هرچه احساسات آنها عمیقتر میشود، تفاوت سنی و شرایط موجود در زندگیشان، این ارتباط عمیق و انکارناپذیر را با دشواریهایی روبرو میسازد.
مربی حیوانات، لی جونگ هوان، با دختر نوجوان و رقاص خود، لی سو آ، زندگی پرچالشی دارد. این زندگی عادی هنگامی از هم میپاشد که سو آ به ویروس جهانی زامبی مبتلا میشود.
پارک سِری، دختر ۱۹ سالهای است که میخواهد پیش از یک اعتراف مهم و سرنوشتساز، موهای همیشه وز خود را صاف کند. در همین حال، مسیر زندگی او با یک دانشآموز انتقالی به نام هان یونسوک گره میخورد.
در سال ۲۰۰۳، میناتو و میو در دبیرستان اوکیناوا با یکدیگر آشنا میشوند. علاقه مشترکشان به موسیقی، آنها را به هم نزدیک میکند و در روز فارغالتحصیلی میناتو، رابطهای عاشقانه بینشان شکل میگیرد. پس از مدت کوتاهی، مادر میناتو بر اثر بیماری فوت میکند...
جنی، زنی مادی که با کلاهبرداری پول به دست میآورد، به روستایی در کوه جیریسان فرار میکند. او در آنجا از وجود یک شراب جنسینگ وحشی هزارساله که خاصیت درمانگری دارد باخبر میشود و تصمیم میگیرد آن را از یک پدربزرگ بیمار و نوهاش بدزدد. اما نقشه ساده او، پس از برخورد با پسر عجیبوغریبی به نام دُئِن-جانگ، به هم میریزد و اوضاع از کنترل خارج میشود.
گانش گانگادارن، یک طراح فلج از کمر به پایین، ضمن مبارزه با رنجها و شیاطین درونی خود، میکوشد تا در فضای بیرحم و سایههای آزاردهندهی ترحم، به یک زندگی معمولی و عادی دست یابد.
دو غریبهی مجروح، پس از حملهی یک موجود هیولایی به شهر، در تونلی زیرزمینی و خطرناک گرفتار شدهاند. آنها با منابع محدود، برای نجات و یافتن راه خروج، در این تونل تنگشونده پیش میروند.
هر بدنی از تعداد بیشماری سلول تشکیل شده که مثل یک ارتش منظم عمل میکنند. هر کدام از این سلولها وظیفه خاص خود را دارد. هدف نهایی و هماهنگ همه این سلولها این است که کل بدن یا موجود زنده بتواند به فعالیت خود ادامه دهد و زنده بماند.
یک زن مصمم در جریان تحقیق درباره فساد مقامات، به یک توطئه مرگبار میرسد. با ورود نیروهای ماوراءالطبیعه و کمبود وقت، تلاش او برای عدالت، به تلاشی خطرناک برای بقا تبدیل میشود.
داستان فیلم دربارهی زوجی است که برای وبلاگنویسی محتوا تولید میکنند و برای حفظ محبوبیت و باقی ماندن در فهرست زوجهای پرطرفدار (ترند)، دست به اقدامات ناامیدکنندهای میزنند.
در اعماق سرزمین اصلی کِرالا (ایالتی در هند)، تصمیم یک مرد ساده برای دنبال کردن یک راز باستانی، زنجیرهای از اتفاقات مهیج را به راه میاندازد که حد و مرزهای او را به چالش میکشد و دنیایش را دگرگون میکند.
این داستان به ماجرای دو دوست و یک خانواده میپردازد که در مواجهه با رازها و پیچشهای مداوم، درگیر جنبههای تاریک و بیثبات یک جامعه غیراخلاقی میشوند. این روایت تصویری است از انسانیتی که به دنبال تازگی و پذیرش است و شخصیتها را مجبور به رویارویی با دروغهایشان میکند.