1 مرتبه نامزدی جایزه .گلدن گلوب. همچنین 13 جایزه و نامزد دریافت 4 جایزه دیگر.
فیلم داستان زنی آلمانی را روایت می کند که در آخرین روزهای جنگ جهانی دوم با یک سرباز ازدواج می کند.همچنین فیلم زندگی سخت مردم پس از جنگ جهانی دوم را به تصویر می کشد...
“اولیور دوس”،پزشکی موفق پس از مرگ همسرش در تصادفی عجیب که همراه خودرویی که “آلبا بویک” راننده آن بوده و با پرنده ای نادر برخورد کرده،کاملا به هم می ریزد.برادر دوقلوی او “اسولد” بر روی چگونگی تجزیه لاشه در باغ وحش تحقیق می کند.”آلبا” از تصادف جان سالم به در می برد اما یک پایش را از دست می دهد …
برنده 7 جایزه اسکار. همچنین 82 جایزه و نامزد دریافت 49 جایزه دیگر.
داستان واقعی مقطعی از زندگی اسکار شیندلر (لیام نیسون)، سرمایه دار آلمانی در خلال جنگ جهانی دوم است. اسکار شیندلر در ابتدا با استفاده از شرایطی که جنگ فراهم آورده بود، یهودیان را به عنوان کارگر برای کارخانه اش انتخاب میکند تا پول کمتری برای استخدام کارگر داده باشد و درآمد بیشتری بدست آورد. او نیز مانند سران حزب نازی فردی فرصت طلب و اهل عیش و نوش است. او به طور پیوسته در تلاش است تا با سران نازی ارتباط برقرار کند تا در این شرایط بیشترین نفع را ببرد...
برنده 1 جایزه گلدن گلوب. همچنین 1 جایزه و نامزد دریافت 9 جایزه دیگر.
در سال هاي دور، اعضاي خانواده و افراد قبيله ي «کونان» (شوارتسنگر)، هنگامي که او کودکي بيش نبوده، به دست افراد قبيله ي ديگري قتل عام مي شوند. «کونان» از همان زمان تصميم مي گيرد که جسمش را قوي سازد تا به هنگام بزرگ سالي، انتقام بگيرد.
دو نماینده پرانرژی که ویژگی های اخلاقی مناسبی ندارند ( راد و اسکات ) تصمیم می گیرند عضو یک اتحادیه شوند. در آنجا آنها یاد خواهند گرفت حتی اگر کسی را دوست نداشته باشند، باید رفتار مناسبی با او داشته باشند…
«آلن» (اسميت)، پسر يک صاحب اسباب بازي فروشي، تعدادي از اسباب بازي هاي جديد را به جان هم انداخته است: «کاماندوهاي ويژه» عليه «گورگونيت ها». اما آن چه «آلن» نمي داند اين است که اين اسباب بازي ها طوري طراحي شده اند که بتوانند حرکت کنند، لب بزنند و سخن بگويند. هدف کاماندوهاي ويژه، نابودي «گورگونيت ها» ست...
«جک اسليتر» (شوارتسنگر)، مأمور ويژه، گروهي از افراد پليس را از اطراف آسمان خراشي دور مي کند و در پشت بام ساختمان با قاتلي به نام «ريپر» (نونان) که پسر کوچک او را گروگان گرفته، درگير مي شود. کمي بعد معلوم مي شود همه ي اين ماجراها در يک فيلم «آرنولد شوارتسنگر» به نام «جک اسليتر 3» جريان داشته که در سينمايي پرت به نمايش درآمده است...
برنده 1 جایزه گلدن گلوب. همچنین 1 جایزه و نامزد دریافت 4 جایزه دیگر.
« جیمز باند » ( کانرى ) براى تحقیق دربارهى قتل یکى از مأموران سازمان جاسوسى انگلستان به جاماییکا فرستاده مى شود. در آن جا متوجه دخالت « دکتر نو » ( وایزمن ) مرد متنفذ و مرموز منطقه در این جریان و ارتباط او با سازمان تبهکارى بین المللى « اسپکتر » مى شود و …
در مورد کارکنان يک قايق ماهي گيري، نهنگي را صيد مي کنند و به شهر مي آورند تا در يک پارک تفريحي، وسيله ي بازي و تماشاي مردم باشد. پسر بچه ي يتيمي به نام «جسي» (ريچتر) با اين نهنگ که نامش را «ويلي» گذاشته اند دوست مي شود…..….
برنده 6 جایزه اسکار. همچنین 40 جایزه و نامزد دریافت 67 جایزه دیگر.
«فارست گامپ» (تام هنکس) مادرزاد دچار اختلالاتی ذهنی و جسمی است. در کورکی به طور معجزه اسایی توانایی راه رفتن را بدست می آورد اما همچنان ضریب هوشی اش بسیار از حد نرمال پایینتر است. مادرش با تلاش فراوان او را به مدرسه می فرستد. بر اساس سلسله ای از حوادث به موفقیتهایی بزرگ دست پیدا می کند. به جنگ ویتنام می رود و به عنوان قهرمانی دست پیدا می کند. و حتی عاشق می شود...
مِیویس دراکولا را با یک سفر دریایی خانوادگی سوار بر یک کشتی تفریحی هیولایی لوکس غافلگیر میکند تا او بتواند از فراهم کردن اوقات خوش در هتل برای دیگران مرخصی بگیرد. باقی دار و دستهی دراک توانایی نرفتن با او را ندارند. ولی هنگامی که بندر را ترک میگویند، پای عشق و عاشقی به میان میآید پس از آنکه دراکولا با ناخدای مرموز کشتی، اریکا، آشنا میشود. حال نوبت مِیویس است تا نقش ولی بسیار حساس را بازی کند و پدرش را از اریکا به دور نگه میدارد. تنها چیزی که آنها نمیدانند این است که عشق بسیار عالی دراکولا در واقع یکی از نوادگان آبراهام ونهلسینگ است که از دشمنان خونی و قدیمی دراکولا و تمامی هیولاها میباشد.