هشت سال از ماجراهای فیلم دوم می گذرد و اکنون «اندی» نوجوانی است که به مدرسه نظامی می رود. شرکت سازنده عروسک فیلم قبلی، تصمیم میگیرد دوباره خط تولید را با استفاده از مواد قدیمی به راه بیندازد، و بدینگونه روح «چارلز لی ری» دوباره به زندگی باز می گردد...
برنده 1 جایزه BAFTA Film Award. همچنین 7 جایزه و نامزد دریافت 2 جایزه دیگر.
جزيره ي يوتلند. «الکساندر» (يوزفسون)، استاد دانشگاه، پس از شنيدن خبر يک بحران عظيم هسته اي نذر مي کند که در صورت بازگشت دنيا به وضع عادي، هر چه را که دارد واگذار کند.
«دکتر آلبرت ماينهايمر» (گريفيتس)، متخصص انرژي خورشيدي، قرار است يک برنامه ي جديد انرژي ملي را راه اندازي کند، ولي «کوئنتين هاپسبرگ» (گولت) همراه با ميليونرهاي ديگر توطئه چيده اند «ماينهايمر» را ساکت کنند تا از منافع انرژي اتمي شان دفاع کنند. «ستوان فرانک دربين» (نيلسن) نيز وارد صحنه مي شود تا اين توطئه را خنثي کند.
«ستوان فرانک دربين» (نيلسن) زودتر از موعد خود را بازنشسته کرده و حالا شوهري خانه دار به شمار مي آيد. اما «سروان اد هاکن» (کندي)، «دربين» را مجاب مي کند تا براي دستگيري «روکو» (وارد)، رهبر کشوري کوچک و بدنام، بار ديگر وارد عمل شود...
لس آنجلس، سال 1997. «کارآگاه هريگان» (گلاور) و گروه ضربت ضد مواد مخدرش، در ميانه ي زدو خورد شديد بين دارو دسته ي قاچاقچي هاي جاماييکايي و کلمبيايي گير افتاده اند. هنگام درگيري با دارو دسته ي کلمبيايي ها، موجود مرموزي وارد صحنه مي شود و قاچاقچي ها را قتل عام مي کند. جاماييکايي ها با استفاده از اين فرصت، به رئيس قاچاقچي هاي کلمبيايي حمله مي کنند ولي آنان نيز به دست آن موجود نيمه نامرئي به قتل مي رسند...
«جيمي تادسکي» (ويليس)، قاتل مزدور سابق، از زندگي بزهکارانه اش کناره گرفته و در مکزيکو زندگي آرامي را با آشپزي و خانه داري سر مي کند. اما همسرش، «جيل» (پيت) کما کان دلش مي خواهد از راه هاي خلاف و هيجان انگيز زندگي شان را بگذرانند...
در جهان آینده که میمون ها مثل برده ها زیر دست انسان ها هستند، «سیزار» یکی از بوزینه های هوشمند، بعد از چندین سال مخفی شدن از انسان ها، قیام می کند تا هم نوعانش را آزاد سازد...
انسان ها از مواجه شدن با دو شامپانزه سخنگو که با یک سفینه به زمین آمده اند، متعجب می شوند. طولی نمی کشد که آن ها در میان انسان ها محبوب می شوند، اما یک نفر در این بین معتقد است که این شامپانزه ها می توانند خطری بزرگ برای انسان ها باشند...
شاهزاده جهنا توسط ساحر دستگیر شده است ، بنابراین تارامیس ملکه شر (که میخواهد به قربانی جهنا و تاج و تخت را برای همیشه) می پرسد از کانن برای یافتن او و او را به قلعه. کانن می پذیرد ، چرا که تارامیس دارای قدرت های جادویی و در نتیجه او تنها فردی است که قادر به عشق مرده خود را در زندگی به ارمغان می آورد...
1 مرتبه نامزدی جایزه .گلدن گلوب. همچنین 31 جایزه و نامزد دریافت 17 جایزه دیگر.
«ايوان» (دوبرونراووف) و برادر بزرگ ترش، «آندري» (گارين)، به اتفاق مادرشان (ودووينا) در آبادي کوچکي در شمال روسيه زندگي مي کنند. پدرشان (لاوروننکو) که آنان چندان خاطره اي از او ندارند، بي خبر به خانه باز مي گردد و برادرها را به سفري مي برد...
یک نویسنده به همراه دوستش تصمیم می گیرند برای مدتی به یک کوه بروند آن ها به محض این که وارد جنگل می شوند متوجه می شوند در آنجا آدم ربایی رخ داده است و حالا باید راهی برای نجات خود پیدا کنند و …
فرمانده لاسارد پیر ، رهبر آکادمی پلیس برای گرفتن یک جایزه به فلوریده می رود . در همین موقع کاپیتان هریس بد ذات که شغل لاسارد را می خواهد تصاحب کند از راه می رسد …
اندی که آرزو دارد یک رقاص مشهور و ماهر شود با تشویق برادر بزرگش تایلر و دوستانش در آزمون ورودی کالج هنر مریلند شرکت کرده و در نهایت بعنوان یکی از برگزیدگان آزمون پذیرفته میشود . اما او قبلاً عضو گروه رقص غیرقانونی ۴١٠ بوده و اعضای گروه موافق با این موضوع نیستند و بنابراین اندی را از گروه اخراج میکنند . در ادامه اندی میکوشد پس از ورود به آنجا با شرایط جدید کنار آمده و استعداد خودش را به رخ همه بکشد…
در دهه ۱۹۷۰، «اوم» (شاهرخ خان) که یک بازیگر بلند پرواز است به قتل می رسد. اما طولی نمی کشد که در عصر حاضر دوباره متولد می شود. او شروع می کند به تحقیق درباره ماجرای مرگش و همینطور پیدا کردن «شانتی»، عشق زندگی سابقش.
«ژنرال زد» (استامپ) و هم دستانش «اورسا» (داگلاس) و «نون» (اوهالوران)، به طرز غير منتظره اي در اثر انفجار يک بمب هيدروژني در فضا از اسارت آزاد مي شوند و براي گرفتن انتقام از«سوپرمن» (ريو)، پسر «جورال»، به زمين مي آيند...