در لندن در پایان قرن نوزدهم و پس از وقایع Princess Principal (2017). امپراتوری در پی این حادثه اقدامات ضد جاسوسی را افزایش داده و گروه کنترل مشترک المنافع را که مسئول عملیات پنهانی علیه امپراتوری است ، ناآرام و مظنون به جاسوسی خود در خانواده سلطنتی به عنوان عامل مضاعف می داند.
پس از خواستگاری هنری از ربه کا به نظر می رسد که ماجرای افسانه ها به پایان برسد، اما وقتی دخترش فردی از گذشته را به عروسی دعوت میکند اوضاع مزرعه کاملا تغییر میکند...
برخی می گویند خون ضخیم تر از آب است، اما در شهر کوچک داستانی ما زمانی که شهردار به جرم کشتن مالک تامپسون دستگیر می شود، جسدش در استخر خالی اش پیدا می شود...
ها جونگ وو قول داد که اگر دو سال پیاپی جایزه بهترین بازیگر مرد را بدست آورد، در کره جنوبی پیاده قدم خواهد زد. این اتفاق افتاد و او این کار را انجام داد و ماجرا آغاز شد...
کی پنینسولا، واکایاما، ژاپن. دانش آموزی دبیرستانی و تنها دختر "رستوران فوکورو" سورا هیرامی، در شهر ساحلی کوچکی در جنوبی ترین نقطه جزیره هونسو با پدرش تایچی زندگی می کند. زمانی که سورا کوچک بود...
سه دوست یک سفر جاده ای به صحرای موهاوی را شروع می کنند در حالی که با یک فرقه منزوی قاتل روبرو می شود ، روابط پیچیده آنها به نقطه شکست خود منتهی می شود...
کلی ، دختر 33 ساله ای است که اعتقاد دارد خدا ، پدر و مادرش برای او شوهر می یابند. اما وقتی والدینش اختلاف نظر پیدا می کنند، کلی خانواده دیگری پیدا می کند تا راهنمای معنوی او شوند و در جستجوی یک مرد به او کمک کنند...
سه داستان کوتاه از داستان های ایچیو هیگوچی. در اولی ، یک زن جوان پس از یک ازدواج مقدماتی توسط خانواده اش پست می شود. مورد دیگر معضلات و مشکلاتی است که یک خانواده ثروتمند یک نوکر جوان را استخدام می کنند . داستان آخر از روسپی و امیدهای او برای یافتن زندگی جدید را روایت می کند...
در یک صبح بارانی، ایم سو وون به سمت مدرسه ش حرکت میکند ، پدرش در یک کارخانه ی محلی کار میکنده و مادرش در مغازه ی طبقه ی پایین خانه شان مشغول کار است . چند ساعت بعد، پدر سو وون تماسی از دفتر پلیس دریافت میکند که به دخترش حمله شده است. آیا آن ها پس از این اتفاق وحشتناک قادر خواهند بود که دوباره زندگی ای شاد مثل گذشته داشته باشند؟
دختری نوجوان و مشکل دار برنامه جدیدی را به نام "آیا باید بازی کنیم؟" دانلود می کند. وی در تلاش برای بهبودی گذشته اش ، ناخودآگاه خود را درگیر و محو بازی می بیند...