داستان فیلم درباره یک برنامه ریز عروسی است که در آخرین لحظات، وظیفه برنامه ریزی یک عروسی سلطنتی برای کریسمس را قبول می کند. او با شاهزاده ای که قرار است داماد باشد، ملاقات می کند و این ملاقات، ماجراهای جالبی را رقم می زند.
این فیلم به بررسی چالشهایی میپردازد که ستارههای سابق کودک در مواجهه با شهرت زودهنگام با آن روبرو میشوند. همچنین، تأثیر این شهرت بر زندگی آینده آنها مورد تحلیل قرار میگیرد.
در رومانی، مردی به نام فرانک شارپ که از دست قانون فرار کرده، به عنوان نگهبان مشغول به کار می شود. او به طور اتفاقی با زنی آشنا می شود که مورد خشونت قرار می گیرد و پی می برد که این زن قربانی قاچاق انسان است. فرانک تصمیم می گیرد که به زن کمک کند و آنها با هم از دست قاچاقچیان فرار می کنند. اما این تازه شروع ماجراست و آنها باید به طور مداوم از دست کسانی که آنها را تعقیب می کنند، بگریزند.
شصت و هفتمین دوره جوایز سالانه گرمی، برترین آثار ضبطشده، ساختهشده و هنرمندان برگزیده توسط آکادمی ضبط را در تاریخ ۲ فوریه ۲۰۲۵ در ورزشگاه کریپتو.کام شهر لس آنجلس گرامی میدارد. ترور نوآ اجرای این مراسم را بر عهده خواهد داشت.
یک شاعر چهل ساله در حالی که به تخت بیمارستان دستبند زده شده از خواب بیدار میشود. او که به قتل مادرش متهم شده، ادعا میکند که این کار از روی عشق بوده است: نقشهای برای کمک به مرگ مادرش و پایان دادن به زندگی خودش به طور همزمان.
زوئی مرد رؤیاهایش را در دنیای پیچیدهی مجردی و اپلیکیشنهای دوستیابی پیدا میکند، اما این خوشبختی کوتاه است و رابینسون به کما میرود. زوئی به اشتباه نامزد او میشود و مسئولیت فرزندانش را بر عهده میگیرد. او باید نقش دوست دختر بینقص را برای مردی که به سختی میشناسد، بازی کند.
یک تریلر خونین (چیزی شبیه به ترکیب آگاتا کریستی و منطقه Twilight) به "پشت صحنه" خودش تبدیل میشود، یک گفتگوی واقعاً پرحرف - گفتگویی درباره فیلم، درباره ترس، درباره داستان. نوعی فیلم که هرچه کمتر بدانی، بهتر است.
معلم جوانی علیه روشهای آموزشی قدیمی و منسوخ مدرسه، قد علم میکند، در حالی که پالکو، یک دانشآموز خارجی جدید، برای تطبیق با سیستم آموزشی سختگیر و طاقتفرسای مجارستان دستوپنجه نرم میکند. داستانهای آنها، بازتابی از ستم و فشار اجتماعی است.
داستان، زندگی یک قاتل حرفه ای را روایت میکند که با تزریق ماده فلجکننده به زنی اندوهگین، او را در معرض خطر مرگ قرار میدهد. این زن برای زنده ماندن، مجبور است پیش از آنکه بدن بیجانش به زمین بیفتد، فرار کند، مبارزه کند و پنهان شود.
میسون به خانه قدیمی اش که قرار است تخریب شود برمی گردد و دوربینی پیدا می کند که می تواند تصاویر گذشته را نشان دهد. او تصمیم می گیرد از این فرصت استفاده کند و خاطرات خانه را قبل از نابودی آن ثبت کند.
یک دانشمند هواشناس که در حال جشن گرفتن سالگرد ازدواجش است، مجبور میشود جشن را نیمهکاره رها کند تا خانوادهاش و تمام آمریکای شمالی را از یک طوفان بسیار مخرب و باورنکردنی نجات دهد.