شروع داستان در سال ۱۹۵۸ است. جایی که در یک مراسم برای شروع به کار یک دبیرستان. گروهی از دانش آموزان آرزو ها و درخواست هایشان از آینده را در یک صندوق قرار می دهند و آن را در خاک دفن میکنند .اما در اخرین لحظه دخترکی مرموز برگه هایی در آن صندوق قرار می دهد. اکنون و بعد از پنجاه سال پرفسور کستلر بر روی این صندوقکه به تازگی آن را پیدا میکند کار میکند و به واقعی وحشتناک پی میبرد برگه هایی که آن دختر در صندوق گذاشته تماما حوادثی را شرح داده که در آینده اتفاق افتاده اند و اکنون همه ی آنها به وقع پیوسته و تنها سه حادثه ی بزرگ دیگر باقی مانده. اکنون پرفسور به همراه پسرش سعی دارند تا از وقوع این حوادث جلووگیری کنند باید دخترک را نیز بیابند...
یک تفنگدار دریایی پس از گذراندن سه دوره در عراق به لوئیزیانا سفر می کند و به دنبال زن ناشناسی می رود که فکر می کند جذابیت خوش شانسی او در طول جنگ بوده است.
برنده 1 جایزه اسکار. همچنین 19 جایزه و نامزد دریافت 39 جایزه دیگر.
«جيمز ادواردز» (اسميت)، پليس نيويورکي، سر و شکلي ورزشکارانه و رفتاري بي توجه و سبک سرانه نسبت به اجراي قانون دارد. يک شب، پس از تعقيب بزه کار مرموزي که يک موجود ماوراي زميني از آب در مي آيد، «کی» (جونز)، يکي از مأموران کهنه کار سازماني دولتي که سال هاست مخفيانه رفت و آمد موجودات فضايي را زير نظر دارد، او را به هم کاري دعوت مي کند...
داستان فیلم حکایت نگهبانان باغ وحش ورشو به نامهای آنتونیا و جان زابینسکی است. این دو نفر در تلاشند تا در دوران اشغال لهستان توسط آلمان جان هزاران نفر از مردم و حیوانات را نجات دهند…
آبی و جواهر به همراه سه فرزند خود در شهر ریودوژانیرو زندگی میکنند . زمانی فرا میرسد که جواهر تصمیم میگیرد به بچه هایشان پرواز کردن و زندگی به مانند دیگر پرندگان را یاد دهد . او به این نتیجه میرسد که باید بچه ها را به جنگلهای آمازون برای آموزش ببرد. آبی در تلاش است تا خانواده را با وضعیت جدید و همسایگان جدید در جنگل آمازون آشنا کند . او با مشکل بزرگتری دست و پنجه نرم می کند . جنگل وحشی و هزاران موجود خطرناکی که ممکن است برای خانواده او مشکل ایجاد کند …
«آلیس» در راکون سیتی بیدار می شود و در میابد که زامبی ها همه جا هستند و تمام شهر آلوده شده است. او با کمک «جیل ولنتاین» و «کارلوس اولیورا» باید راهی برای خارج شدن از شهر بیابد، زیرا قرار است تمام شهر با یک موشک هسته ای منهدم شود.
یک دختر نا امید و فراری وارد جنگلی ترسناک می شود و دقیقا در زمانی که در حال اجرای مراسمی مخفی برای ایجاد آشوب بود موجودی اسرار آمیز را ناخواسته بیدار می کند …
اقای شش متعلق به نسل قدیمی مافیاست – پایبند به اصول , احترام و مبارزه تن به تن دو مرد با چاقو . پسر عجیبش بابی متعلق به نسل جدیدی است – ماشبنهایسریع , کلوبها و نادیده گرفتن عواقب کارها .وقتی بابی توسط یک گروه پانک بخاطر اسیب رساندن به ماشینشان گروگان گرفته میشود , اقای شش اون رو ازاد میکنه و سعی میکنه روابطشون رو دوباره بسازه .بدون اینکه به بدتر شدن وضعیت قلبش توجه کند .اما وقتی که رهبر یک گروه قوی و معروف از گانگسترها برای انتقام بابی را انقدر کتک میزنند تا به کما میرود , اقای شش تصمیم میگیرد که رفقای قدیمیش را جمع کند تا اخرین نبردش را انجام دهد .
«بورات» (کوئن) و تهيه کننده ي وفادارش، «عظمت» (ديويشان) را وزارت فرهنگ و اطلاعات قزاقستان به امريکا مي فرستد تا درک بهتري از فرهنگ امريکايي پيدا کنند و يافته هاي خود را براي هم وطنان خود به ارمغان بياورند...
در شهر گاتهام هالوین برگذار میشود. برای برگذاری این جشن، ترسناک ترین موجودات شرور مثل، مترسک، کلی فیس، سلیمان، گروندی و سیلور بنشی با هم متحد شده و در قالب نیرویی واحد، اقدام به قانون شکنی میکنند. حالا بتمن وارد صحنه میشود تا با آنان مقابله کند. در این راه گرین ارو، سایبرگ، نایت وینگ و رابین قرمز بتمن را همراهی میکنند. اما بنظر میرسد که رفقای بتمن برای شاه دلقک ها (جوکر) کار میکنند. جوکر یک ویروس کامپیوتری دارد که با او اجازه میدهد تا تمام تکنولوژی مثل او بخندند و از او اطاعت کنند. آیا قهرمانان میتوانند ویروس را متوقف کنند؟ آیا بتمن موفق میشود؟