ما بزرگترین ، قوی ترین ، سریع ترین ها هستیم در دنیا . این تعریفی است که آمریکایی ها از خود در ذهن دارند . در این فیلم مستند کیستوفر بل به بررسی مصرف داروهای استروئید و نیروزا در بین قهرمانان این کشور می پردازد...
ابی ریچتر (کاترین هیگل) تهیه کننده یک برنامه تلویزیونی صبحگاهی در ساکرامنتو ، کالیفرنیا است. او به طور قطعی به عشق حقیقی اعتقاد دارد و از حامیان سرسخت کتاب هایی مثل مردان مریخی و زنان ونوسی است. او بعد از یک روز خسته کننده به خانه بر می گردد و یک شوی تلویزیونی با نام “حقیقت تلخ” با مجری گری مایک چادوی (جرارد باتلر) می بیند. برنامه ای که درباره روابط با بد بینی صحبت می کند. ابی به برنامه او تماس می گیرد و با او جر و بحث می کند بعد فردا او را در ایستگاه تلویزیونی می بیند و میفهمد که تهیه کننده برنامه اوست…
در طول ترورهای زمان استالین , Evgenia Ginzburg یک پرفسور ادبیات که به مدت 10 سال به سیبریا برای کار فرستاده شده بود همه چیز خود را از دست داد و امیدی به زندگی نداشت او با دکتر کمپ اشنا میشود و او رو به زندگی برمیگردونه.
یک پلیس وسواسی ، دنبال رد یک قاتل سریالی است که در خیابان های شهر بوفالو پرسه میزنه ، اما موقعی که دخترش ناپدید میشه ، قید هر گونه فعالیت های مختص به قانون و …رو میزنه تا قاتل رو پیدا کنه…
داستان فیلم حکایت واقعی یک ایستگاه رادیویی غیر قانونی پخش موسیقی راک و پاپ در دهه 60-70 انگلیس است که از داخل یک کشتی به نام "Pirate Radio Rock" و از داخل آبهای دریای شمال تهیه و پخش میشد و با مخالفت حکوت سلطنتی وقت بریتانیا همراه بود و کشمکش بین این رادیو که آن زمان بیش از 96% مردم به آن گوش میدادند یکی از جنبه های دیدنی این فیلم به یاد ماندنی است.
«ژان کلود ون دم» بازیگر مشهور فیلم های اکشن، برای گرفتن سرپرستی دخترش، با همسرش در نزاع قانونی به سر می برد. در همین شرایط او می فهمد که «استیون سیگل» نقش او را قاپیده است …
این داستان درباره یو هوندا (تاکاهیرو نیشیجیما) ، یک نوجوان کاتولیک جوان است که سعی می کند زندگی خود را به شکل باورمندانه و منظم بگذراند. پدرش ، تتسو ، پس از مرگ مادر یو ، کشیش کاتولیک متعصب شده است و کلیسای خود را اداره می کند. پدر یو از او می خواهد گناهان خود را اعتراف کند ، اما یو معتقد است که او یک شخص خوب است که چیز زیادی برای اعتراف ندارد. در ابتدا او گناهان ساختگی را مطرح می کند ، اما پدرش به راحتی از او متوجه می شود ، و یو تصمیم می گیرد گناهان واقعی را مرتکب شود.