«هانري بولانژه» (لئو) پس از پانزده سال کار در يک شرکت، بي کار مي شود و تصميم مي گيرد خودکشي کند. او پس از بارها سعي و تلاش ناموفق، در نهايت در ازاي هزار پوند، قاتلي (کولي) را براي کشتن خود استخدام کند. در اين بين، با زن گل فروشي (کلارک) آشنا مي شود و فکر مي کند که زندگي اش تغيير کرده است. پس سعي مي کند قرارداد قتل را بر هم زند، ولي اين کوشش بي فايده است...
برنده 1 جایزه اسکار. همچنین 2 جایزه و نامزد دریافت 7 جایزه دیگر.
در سال ۱۹۸۴ زيردريايي اتمي شوروي موسوم به «اکتبر سرخ» به آب انداخته مي شود. فرمانده زيردريايي، «ناخدا مارکو راميوس» (کانري)، پس از کشتن افسر امنيتي زيردريايي، با هم ياري افسران ناراضي، موفق مي شود از ناوگان دريايي شوروي بگريزد. و حالا سؤال اصلي اين است که هدف «راميوس» از اين کار چيست؟...
شیکاگو. «هنری» (روکر)، پس از چند سال زندان به جرم قتل مادر خیابان گردش در سن چهارده سالگی، آزاد می شود. در ظاهر کاری به عنوان نابودکننده ی حشرات می یابد؛ اما در عین حال به کشتن افراد ناشناس، به خصوص زنان، با استفاده از ابزار مختلف، مثل چاقو، اسلحه، طناب و حتی دستانش، و بدون داشتن انگیزه ای مشخص، ادامه می دهد.
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 1 جایزه و نامزد دریافت 3 جایزه دیگر.
«آناییس نین» (د مدیروس) که هم راه شوهر بانکدارش «هوگو گیلر» (گرانت) به پاریس آمده، سعی دارد رساله ای در دفاع از «د.ه. لارنس» منتشر کند. او که حوصله اش از دوستان شوهرش سر رفته، توجهش به «هنری میلر» (وارد) جلب می شود که در آپارتمان کثیف و نمور دوستش، «آزبرن» (اسپیسی) زندگی می کند وسعی دارد نویسنده بشود…
برنده 2 جایزه اسکار. همچنین 16 جایزه و نامزد دریافت 23 جایزه دیگر.
«سام» (سوايزي) در گردشي شبانه با نامزدش، «مالي» (مور)، در کوچه اي تاريک به دست ولگردي به قتل مي رسد و روحش از بدنش جدا مي شود، اما کنار «مالي» مي ماند. بعدتر روح «سام» مي فهمد که مرگش تصادفي نبوده و دوستش «کارل» (گلدوين) اين نقشه را براي تصاحب چهار ميليون دلاري کشيده که به اشتباه از حساب بانکي او سر درآورده است...
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین نامزد دریافت 2 جایزه دیگر.
«نلسن رايت» (ساترلند)، دانشجوي پزشکي، براي تجربه ي دنياي پس از مرگ، فعاليت قلب خود را متوقف مي کند و دوستانش: «ريچل» (رابرتس)، «ديويد» (بيکن)، «جو» (بالدوين) و «رندي» (پلات) با کمک داروهاي خاصي، لحظاتي بعد او را به زندگي بر مي گردانند. پس از آزمايش، «نلسن» مي گويد که تصاوير غريب و هيجان انگيزي ديده است...
یک قاتل پس از مرتکب شدن چند فقره قتل دستگیر شده و به اتقاق گاز فرستاده می شود. روح او از بدنش جدا شده و به قدرتی شیطانی دست پیدا میکند. حالا پلیسی که او را دستگیر کرده بود باید راهی پیدا کند تا دوباره او را به دام بیاندازد...
دولت ایالات متحده اعلام آمادگی میکند که حاضر است به هر کشوری که با قاچاق مواد مخدر مبارزه کند ، کمک ارتشی برای نابودی قاچاقچیان کند اما این طرح آمریکا با پاتک قاچاقچیان …
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 9 جایزه و نامزد دریافت 21 جایزه دیگر.
مخترع دیوانه ای (پرایس) با عشق و علاقه، موجودی مصنوعی به نام «ادوارد» (دپ) می سازد. «ادوارد» تمامی استانداردهای جسمانی بشر را داراست و فقط دست هایش مشکل دارد. (مخترع، موقتا یک جفت قیچی در انتهای دست های او کار گذاشته است.) وقتی مخترع مهربان می میرد، «ادوارد» تنها می شود….….
مانی که سه دوست از هنگ کنگ فرار می کنند تا بتوانند زندگی ای جنایتکارانه را آغاز کنند، یک اتفاق دلخراش برایشان رخ می دهد که زندگی و رابطه دوستی شان را در خطر می اندازد.....
برنده 3 جایزه اسکار. همچنین 6 جایزه و نامزد دریافت 36 جایزه دیگر.
«ديک تريسي» (بيتي) با تلاشي مداوم، نقشه هاي شيطاني «بيگ بوي کاپريس» (پاچينو)، رهبر جنايتکاران را بر هم مي زند. از طرف ديگر «تريسي» در زندگي خصوصي با نامزدش، «تس تروهارت» (هدلي) که اصرار دارد او شغل کم دردسرتري براي خود دست و پا کند، درگير است...
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 1 جایزه و نامزد دریافت 1 جایزه دیگر.
«کول تريکل» ( کروز )، جوان بي تجربه اما جوياي نام و علاقه مند راندن اتوموبيل هاي مسابقه اي، مورد حمايت «تيم دولن» ( کواييد ) قرار مي گيرد. از طرف ديگر «هري هاگ» ( دووال )، راننده ي سابق، نيز نقش مربي او را به عهده مي گيرد. «کول» رقيبي به نام «رودي برنز» ( روکر ) دارد و محبوبه اي به نام «کلرلوييکي» ( کيدمن ) و... سرانجام پس از حادثه ي تراژيکي که براي «هري» پيش مي آيد، «کول» خود را کشف مي کند...
برنده 7 جایزه اسکار. همچنین 43 جایزه و نامزد دریافت 37 جایزه دیگر.
کوین کاستنر در نقش یک سرباز آمریکایی بعد از شرکت در جنگ و نشان دادن شجاعت خود جایی را برای سکونت دور از مردم انتخاب میکند، به مرور زمان با سرخپوستها ارتباط برقرار میکند و عامل این ارتباط هم زنی سفیدپوست است که چند سرخ پوست خشن در زمان کودکی پدر و مادرش را به قتل رساندند و حال وضعیت روانی مناسبی ندارد...
«وید واکر» معروف به «بچه ننه» (دپ)، جوان بزهکاری است که به خاطر اعدام پدر و مادرش همیشه اشک از گونه هایش جاری است. «بالدوین» (میلر) که رقیب «بچه ننه» است، با او و دوستانش درگیر می شود. در اغتشاشی که به راه می افتد، «بچه ننه» مقصر شناخته می شود، در نتیجه او را به دارالتأدیب می فرستند...
هر تعطیلات "مارسل" و خانواده اش به کلبه خود در پروونس می روند.او تپه های این ناحیه را دوست دارد.پیش از رسیدن به کلبه آنها نزدیک به پنج مایل پیاده روی دارند.با کمک یکی از دوستان پدرشان که معلم است،آنها می توانند با میانبری از حیاط یک خانواده عجیب و وارد شدن به یک کانال راه خود را کوتاه کنند و...
3 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 6 جایزه و نامزد دریافت 8 جایزه دیگر.
سال ۱۹۶۹، «دکتر مالکوم سیر» ، مدیر بیمارستان بین بریج را متقاعد می کند تا اجازه بدهد او داروی لوو دوپا را که در درمان پارکینسن مؤثر بوده روی «لنرد لووه» که از کودکی به تدریج کنترل حرکاتش را از دست داده و دچار کاتاتونیا شده، امتحان کند. «لنرد» تحت تأثیر لوو دوپا آرام آرام قدرت حرکت و تکلمش را دوباره به دست می آورد…