اطلاعیه
کاربرای عزیز
مشکل درگاه خرید برطرف شده. لطفا همین الان نسبت به خرید و رزرو شارژ اقدام کنید.
درگاه پایدار نیست و ممکنه مجددا از دور خارج بشه.
به همین منظور کد تخفیف ۲۰ درصدی tabestoon رو برای شما در نظر گرفتیم.
ما تمام تلاشمونو میکنیم که به زودی درگاه به کلی جایگزین شود.
لینک مستقیم به خرید با کد تخفیف
مدیریت نایت مووی
خواننده ای به نام پانک مدت زیادی است که مورد توجه کسی نیست.بعد از از دست دادن شهرتش او چندین سال مواد مخدر و الکل مصرف می کند.بعد از یک کنسرت در یک شهر کوچک پانک شب را به تنهایی و با نوشیدن می گذران.وقتی صبح چشمهایش را باز میکند دختر کوچکی را می بیند….
این مستند درباره لیزی والاسکوئز، فعال اجتماعی و سخنران سمینارهای مختلف می باشد که یکی از دو فردی در جهان است که از بیماری مرموزی رنج می برد که به واسطه آن بدنش هرگز چربی تولید نمی کند، عضله نمی سازد و وزن اضافه نمی کند.
داستان در مورد پسری به نام Bobby می باشد که در می باید سگش که اوزی نام دارد ، در واقع ۶۰۰ ساله است! و در زمان های قدیم صاحب آن یک جادوگر قدرتمند و صاحب نام بوده است……
داستان در مورد دانشجوهایی به نام های راز، چارلی و جس می باشد که در حال تکمیل کردن پروژه ی سالنامه خود هستند . موج جدیدی از دزدیده شدن افراد و حملات سایبری ، آن ها را به پایگاه ارتش در اعماق جنگل می کشد و خیلی زود در می یابند که در این مکان نیرویی شیطانی و عجیب وجود دارد که قصد کشتن آن ها را دارد و هیچ راه فراری ندارند . آن ها می بایست نقشه ای برای فرار بکشند و یا منتظر سرنوشت باشند که چه چیزی را برای آن ها مقدر کرده است …
ریحان و طاها مدتی است به واسطه یک آگهی در روزنامه مشغول پرستاری از پیرمردی به نام منوچهر آصف هستند. به زودی در خانه آصف حوادثی رخ میدهد که طاها و ریحان را دچار استیصال کرده و آنها را بر سر دو راهی تصمیمگیری قرار می دهد…
یک نویسنده ی معروف ، که داستان های رازآلود می نویسد ، پس از اینکه گروهی به او حمله کرده و تا حد مرگ به او آسیب می رسانند ، تصمیم به انتقام سختی می گیرد و…
پسری جوان به جبهه رفته است. مادر او در نبود پسرش روزهای تلخی را میگذراند و منتظر است او روزی از جبهه بازگردد. الفت چشم انتظار فرزند است که خبر خوبی از راه میرسد. اما امتحان بزرگ در راه است…
داستان این فیلم در یکی از شهر های استرالیا است. در یکی از این شهر ها مردم رسم دارند که فرزند های دوم الی سوم خود را به مدرسه ها بسپارند تا در آنجا بزرگ شوند و ….
پوکا بعد از اینکه 4 سالشو در آنکارا میگذرونه ، دوست پسری که اون 4 سال رو باهاش بوده ترک میکنه و به ازمیر و به پیش خانوادش برمیگرده . خیلی ناراحته و فکر میکنه که دنیا به آخر رسیده . تلخی عشق رو به بدترین شکلش تجربه میکنه و در تنهایی فرو میره . آهنگ های غم انگیز جدایی گوش میکنه و گوش به زنگ میمونه برای اینکه دوستش دوباره زنگ بزنه و بگه بیا آشتی کنیم . در این بین هر چی پیدا کنه اونو میخوره ، چون در افسردگی به سر میبره . در همین حال ...