"جسی استون" و "کاپیتان هیلی" در خلال یک اتفاق در بوستون مورد اصابت گلوله قرار می گیرند. در همین حین نامه ای رمز آلود مادر یک بچه ربوده شده را به "استون" می رساند و...
«جری» و «ریچل» دو فرد غریبهاند که با تماس تلفنی مرموز زنی که تا بحال ندیدهاند، درگیر یک ماجرای مشترک می شوند. آن زن با تهدید زندگی و خانوادهشان، آنها را مجبور به انجام کارهایی خطرناک کرده، و از طرفی تمام حرکاتشان را زیر نظر گرفته است...
دیوید دریتون یک نقاش است که بهمراه پسرش بیلی در یک شهر کوچک زندگی می کند. او یکروز که مشغول کار در گالری نقاشی می باشد ناگهان طوفان مهیبی باعث شکستن یک درخت و افتادن آن بر روی پنجره استدیو می شود. دیوید با دیدن این شرایط بهمراه بیلی و همسایه شان برنت عازم مرکز شهر می شود تا از فروشگاه مرکزی مقداری مایحتاج ضروری برای مقابله با طوفان خریداری کند. در همین موقع مه عجیب و مرموزی شهر را فرا می گیرد و رفته رفته غلیظ تر می شود. دیوید و سایر افرادی که در فروشگاه هستند ناگهان با مردی با سر و وضع خونین مواجه می شوند که سراسیمه وارد فروشگاه می شود. در ادامه آنها متوجه می شوند که موجودات خطرناکی در مه وجود دارند که انسانها را مورد حمله قرار می دهند. دیوید در این شرایط می کوشد تا همه را آرام کرده و راه حلی منطقی برای این موضوع پیدا کند اما زنی به اسم کارمودی معتقد است که خداوند بخاطر گناهان آنها این بلا را بر سر آنها نازل کرده است…
«لیلا نوواک» فارغ التحصیل دانشگاه و نوازنده ماهر ویولون سل است. او یک روز با مرد جوانی به اسم لوئیس که خواننده یک گروه موسیق راک است آشنا می شود و شب را در کنار او سپری می کند اما فردای آن روز آنها مجبور می شوند برای همیشه از هم جدا شوند. لیلا از لوئیس باردار شده و فرزند پسری بدنیا می آورد. پدر لیلا به دروغ به دختر خود می گوید که فرزنش پس از تولد مرده است و این کودک را مخفیانه به یک پرورشگاه می سپارد. دوازده سال می گذرد و پسر لیلا و لوئیس بزرگ شده و استعداد زیادی در موسیقی پیدا می کند. او بخاطر آزاد و اذیت فراوان همسن و سالهایش از پرورشگاه فرار کرده …
وقتی رابطه رئیس پلیس "جسی استون" با همسر سابقش بدتر می شود، او به الکل پناه می برد. برای راحت شدن از شر مشکلاتش، او به سراغ پرونده حل نشده یک سرقت و قتل می رود و...
وقتی چارلی نامزد سابق رجینالد کولج به پمپ بنزینی که در آن کار می کند می رود، متوجه می شود که پس از سه سال دوری هنوز او را دوست دارد. فقط یک مشکل وجود دارد: چارلی در عرض 36 ساعت با مرد دیگری ازدواج می کند...
فیلم داستان پسری به نام "جیک گری" است.او و دوستانش بازی مرگباری را راه می اندازند که در نهایت از کنترل خارج شده و تبدیل به یک اپیدمی خشونت بار می شود...
"کلی" نوجوانیست که به همراه دوست خود "بارت" علاقه شدیدی به تاکتیکهای نظامی دارند. او با مشکلاتی در مدرسه و خانه روبروست، اما وقتی عاشق "تابی" خواهر بزرگتر دوستش که در آستانه ازدواج قرار دارد می شود، زندگی اش پیچیده تر از قبل می شود و...
خلبان نیروی هوایی اوون ترنر (Ice-T) مرگ خود را در حین ماموریت جعلی می داند و به خدمت فروشنده اسلحه روبرتو منندز (اندرو دیوفوف) می رود. بعد از اینکه اوون با موفقیت یک هواپیمای جنگنده و یک ماهواره قدرتمند را سرقت می کند، روبرتو تهدید می کند که اگر 10 میلیارد دلار دریافت نکند ، واشنگتن را نابود خواهد کرد...
در بوستون، خلافکاری به نام بابی بتس بتون در خانه اش توسط قاتلی مورد حمله قرار می گیرد. او از این حمله جان سالم به در می برد و متوجه می شود فردی به او خیانت کرده است. این فرد به دروغ به رئیسش اطلاع داده که وی از اموال رئیسش اختلاس کرده است...
«اندي» (رابينز)، بانکدار محترم و پولدار ايالت نيوانگلند، به اتهام قتل همسرش و فاسق او به حبس ابد در زندان ايالتي شوشنک محکوم مي شود و اندکي بعد با «رد» (فريمن)، زنداني سياه پوست، دوست مي شود. پس از هجده سال، «اندي» ردي از قاتل اصلي پيدا مي کند و تصمیم می گیرد برای آزادی تلاش کند...
در یک روز عادی اتفاقی عجیب همه را شگفت زده میکند . طی یک عملیات نیروهای ویژۀ آمریکا در عراق، مردی پیدا میشود که 8 سال پیش مرگش اعلام شده بود. مردی که محاسنش بلند شده و از تمدن برای چندین سال دور بوده . آن مرد کسی نیس جز " اسکات برودی" .او در این 8 سال اسیر نیروهای القاعده بوده و بر اثرِ تصادف به توسط نیروهای ویژه پیدا میشود. موجِ شادی در میان مردم آمریکا میخروشد...سربازِ وطن به آغوش میهن بازگشته ، حتی رئیس جمهور هم این بازگشت را به وی خوش آمد میگوید. اما آیا همه چیز به همین سادگیست؟...
سریالی پیرامون کاراکتری به اسم Raymond Reddington که در سریال لقبش ”Red” هست خواهد بود . Red که یکی از مشهور ترین تبهکاران تحت تعقیب است ناگهان تصمیم میگیره خودش رو تسلیم پلیس کنه و کمک کنه هر کسی رو که باهاش تاحالا کار میکرده رو معرفی کنه ولی تنها شرطش اینه که با مامور FBI تازه وارد Liz Keen همکاری میکنه...
داستان در مورد "بری آلن" است، کسی که بعد از انفجار در آزمایشگاه S.T.A.R و قرار گرفتن در معرض ذرات شتاب دهنده به کما میرود. چند ماه بعد از کما بیرون میآید و متوجه سرعت و قدرتی عجیب درون خود میشود که این امکان را به او میدهد تا در سنترال سیتی مثل یک فرشتهی نگهبان که قابل رویت نمیباشد، حرکت کند. در حال حاضر تنها دوستان بری می دانند که او تبدیل به سریعترین مرد زنده جهان شده است. اما او بزودی متوجه میشود که تنها کسی نیست که در هنگام انفجار، قدرت فرا انسانی به دست آورده و افراد دیگری هم هستند که این قدرت را به دست آورده اما در راه درستی از آن استفاده نمیکنند. بنابراین "بری آلن" با آزمایشگاه استار همکاری میکند و مامور میشود تا از مظلومان شهر در برابر حوادث دفاع کند...
شکارچیان داستان گروهی از شکارچیان افراد نازی در سال ۱۹۷۷ در نیویورک سیتی را دنبال میکند. هانترز یا شکارچیان، صدها مقام نازی را شناسایی میکنند که قصد دارند با توطئهای یک حکومت نازی جدید یا در واقع رایش چهارم را تشکیل دهند
این کمدی تازه و پرطرفدار، ماجراهای واقعی Trump در بین طرفداران و اعضای خانواده اش، خانواده ها، همکاران نزدیک، سران دولت، پیمانکاران گلف و هرکسی که در اطراف او قرار می گیرند، نشان می دهد، به طور جدی به بررسی تاریخ و سرگذشتش می پردازد، تصمیم هایی را که منجر به اتفاقات جالب می شود، را نشان می دهد و…
داستان این سریال در واقع ادامه همان سریالی است که در دهه 90 میلادی بسیار محبوب بوده است و روایتگر یک خانواده از طبقه متوسط جامعه است که همگی شاغل هستند .