
Saori Hayami
- نام اصلی : Saori Hayami
- پیشه : موسیقی متن,بازیگر زن
- تولد : May 29, 1991 در Tokyo, Japan
شناخته شده با
-
Mahouka koukou no rettousei (The Irregular at Magic High School) (2014–)
79 -
Short Peace (2013)
6.8-- / 100 -
Boruto: Naruto the Movie (2015)
7.910- / 100
-
-
6.910- / 100
مومونگا، که اکنون به عنوان پادشاه جادوگر اینس اوال گاون شناخته میشود، با گردآوری پادشاهی جادوگر و ارتش عظیم مردگان خود، به اتحاد با پادشاهی مقدس و تئوکراسی سلین پیوست تا در نبردی سخت، امپراتور شیطان جالدابائوت را شکست دهند. این انیمه سینمایی بخش حذف شده از فصل چهار را پوشش خواهد داد.
-
7.4-- / 100
یک دشمن قدرتمند، دوستان سیلر مون را مورد حمله قرار میدهد و قصد دارد با نابود کردن همه چیز، بر جهان هستی حکومت کند.
-
7.69.5- / 100
پس از دریافت دستور جانشینی در عملیات استریکس، لوید تصمیم میگیرد با تهیه غذای مورد علاقه مدیر مدرسه، به آنیا در برنده شدن رقابت آشپزی در آکادمی عدن کمک کند تا از جانشینی خود جلوگیری کند...
-
6.5-- / 100
داستان حول محور مسابقه "جام رقص ژاپن" میچرخد، جایی که شخصیت اصلی داستان، هینانو هوشیکیتا و دوستانش به عنوان پرنسسهای کهکشان در آن شرکت خواهند کرد. آنها با تیم قهرمان چهار دوره مسابقات، ایله دنج، رقابت خواهند کرد.
-
7.7-- / 100
کاترینا و دوستانش با شاهزاده جوانی روبرو میشوند که فقط کاترینا میداند او قهرمانی از یک بازی ویدیویی با آیندهای شوم است. آیا او میتواند او را نجات دهد؟
-
5.9-- / 100
دختری جوان به هتل اسپا ریزورت هاوایی میپیوندد تا به عنوان رقصنده هولا مشغول به کار شود.
-
6.8-- / 100
داستان مواجهه شخصیتهای اصلی با کاترینا در دوران کودکیشان است که هرکدام، دلیل علاقهمندی خود به او را بازگو میکنند.
-
5.4-- / 100
میو احساساتی نسبت به دوست دوران بچگیش آراتا داره، ولی نمیتونه بیانش کنه. یه روز که مثل همیشه رابطه عادیشون برقرار بود سر یه چیز ساده بحثشون میشه. وقتی آبا از آسیاب میفته، میو میو تو بارون میره تا از دل آراتا در بیاره. توی راه تصادف میکنه. وقتی چشاشو باز میکنه، یه دنیای اسرار آمیز و ناشناس جلوی چشاش میبینه.
-
5.7-- / 100
مجموعه ای از داستان های کوتاه که نگاهی طنزآمیز به روابط بین جوانان ژاپنی دارد.
-
--- / 100
ارواح آمورو ری و لالا سان به تاریخ قرن جهانی نگاه می کنند...
-
7.510- / 100
تانیا دگورچاف در حالی که با نیروهای ارتش جمهوری می جنگید، به ماجراهای خود ادامه می دهد و از مرگ و رفتن به جهنم هراسی ندارد.
-
6.8-- / 100
در حالی که گروه کنسرت دبیرستان کیتاوجی برای مسابقات ملی آماده می شوند ، پاییز در راه است و خدمه اخبار نگران کننده ای مبنی بر ترک آسوکا تاناکا ، نایب رئیس باشگاه و یکی از بازیکنان حیاتی افونیوم گروه را می شنوند....
-
6.7-- / 100
پس از پایان سال اول مدرسه، تاتسویا و میوکی به ویلاهای خود میروند. اما در آنجا با یک زن جوان به نام کوکوآ روبرو میشوند که یک آرزو دارد.
-
7.81- / 100
"چار" با یک دختر عجیب و غریب ملاقات میکند و باعث پیشرفت غیر منتظره او در جنگ می شود ، "دگوین" نیز با معاون "ادمیرال رویل" وارد یک مذاکره میشود تا تمام دارایی های فدراسیون و خروج کامل نیروهای فدراسیون از Side 3 برای جلوگیری از وقوع حوادث انجام گردد...
-
7.6-- / 100
داستان در مورد دو شخصیت به نامهای چار و تم ری روایت میشود. چار که به دلیل شورش از آکادمی نظامی اخراج شده، جان زنی به نام لالا را نجات میدهد. در همین حین، تم ری به دلیل شنیدن خبر فرار احتمالی دکتر مینوفسکی از یک سازمان به نام زئون، به ماه سفر میکند.
-
7.19.2- / 100
کورونو در همین حین که با هیولاهای مهاجم مبارزه میکند، دوستش ریکا را نیز نجات میدهد، اما خودش زمان مبارزه با رهبر آنها کُشته میشود. ریکا و هم تیمی های بازمانده اش به پایگاه منتقل میشوند تا...
-
8.19.478 / 100
داستان حولِ محور دختری با اختلالات شنوایی "نیشیمیا شوگو" می باشد ، ماجرا از زمانی آغاز می شود که او به کِلاس جدیدی منتقل می شود و با پسری همچون خود " ایشیدا شویا" آشنا می شود و ...
-
7.910- / 100
بوروتو پسر ناروتو است که با پدرش قطع رابطه کرده و میخواهد از پدرش قوی تر و بهتر شود و برای این کار سراغ ساسوکه دوست پدرش میرود و …
-
6.5-- / 100
در حالی که یگان W-0 در حال انجام ماموریتی است، لیلا و خدمه باقی مانده در پایگاه، خود را در محاصره نایتمرهای بریتانیایی میبینند. شین هیوگا، با هدایت ورچینگتوریکس، رهبری حمله دشمن را بر عهده دارد. او با غصب مقام استاد اعظم در شوالیههای سنت مایکل، به دنبال نابودی لیلا و یگان W-0 است.
-
6.4-- / 100
W-0 پس از شناخت دشمن واقعی آکیتو، به پایگاه خود بازمیگردد، اما در ورشو گرفتار میشود و از کولیها کمک میگیرد...
-
-
-
7.48.3
آنها در رویایی به سر میبرند! رویای روزی که در آسمان بزرگ پر میگشایند. در آیندهای دور وقتیکه خشکیها ازبین رفتهاند، آدمی در شهر متحرکی به نام "پِلَنتِیشن" سکنا گزیده و خلبان(پایلوت)هایی در قسمتی از آن به نام "میستیلتین" یا "قفس پرنده" بوجود آوردهاند. بچههایی که در این قفس گیر افتادهاند، هیچگاه رنگ آسمان نمیبینند و مجبور هستند برای ارتقای خود مبارزاتی بوسیلهی رباتهایی جنگی به نام FranXX با موجوداتی عجیب به نام "کیوریو" (دایناسور) انجام دهند. این مبارزهها ضامن حیات این بچهها خواهد بود. پسرک قصهی ما "هیرو" که با لقب "کد016" شناخته میشود دارای مشکلاتی هست که موجب نادیده گرفته شدن او میشود، به همین خاطر وجودش غیرضروری شمرده میشود. چرا که عدم توانایی در راندن "فرانکس" مساوی با از دست دادن موجودیت است. اما دست روزگار دخترکی مرموز به نام "زیرو تو" (02) را که دو شاخ بر سر دارد را در سر راه او قرار میدهد.
-
710
چیزی واقعاً عجیب در مورد خدمتکاری که من تازه استخدام کردم وجود دارد! هیچ فرد عادی نمی تواند اینقدر زیبا باشد، یا غذای شگفت انگیزی خوشمزه بپزد، یا قبل از اینکه بخواهم دقیقا بداند من چه می خواهم. او باید از جادو استفاده می کند - درست است، طلسم تنها چیزی است که می تواند توضیح دهد که چرا هر وقت به او نگاه می کنم سینه ام اینقدر سفت می شود. سوگند می خورم، من می خواهم به آنچه که این خدمتکار را بسیار ... مرموز می کند، برسم!
-
68.5
در دنیای Remnant، مکانی که علم و افسانه ها در کنار هم قرار دارند، تمدن بشری گرفتار هیولاهای مرگباری است که به نام گریم شناخته می شوند. برای مدتی، اگر قهرمانی کسانی که سوگند یاد کرده بودند از بشریت محافظت کنند - شکارچی ها و شکارچی ها، پیروزی گریم کاملاً قطعی به نظر می رسید. این جنگجویان در مدارسی مانند آکادمی بیکن، جایی که روبی با ویس و بلیک ملاقات میکند، آموزش دیده و در تیمهایی جمع میشوند - تیم RWBY را به همراه خواهر روبی، یانگ، تشکیل میدهند. در حالی که تیم RWBY برای تبدیل شدن به بزرگترین شکارچیانی که دنیای Remnant تا به حال شناخته است، مطالعه می کند، با تهدیدی هولناک روبرو می شوند...
-
2022- | زمان 24 دقیقه | انیمیشن7.1-
هیوری با ثبت نام در دبیرستان ساکوراگائوکا توکیو، زادگاهش را ترک کرد تا به دنبال اشتیاق، دو و میدانی خود برود. او که به دنبال شغل پاره وقت در توکیو بود، به عنوان یک مدیر شاگرد برای همکلاسی هایش (و اعضای LIP×LIP) یوجیرو سامیا و آیزو شیباساکی کار کرد. داستان حول محور بلوغ هیوری (در حالی که او در مدرسه، زندگی فوق برنامه و مدیریت بازی می کند) و LIP×LIP (در حالی که آنها روی صحنه می درخشند) می چرخد.
-
6.6-
داستان درباره کوروی ماتو، یک دختر دانشجوی جوان است که به دنبال برقراری ارتباط با یومی تاکاناشی، یکی از همکلاسی هایش است که متأسفانه برای دیگران کاملاً بسته به نظر می رسد. یک روز، دختر جوان این شانس را پیدا می کند که دوستش را ببیند و از این فرصت استفاده کند و کتاب تصویری مورد علاقه اش را با او به اشتراک بگذارد. همچنین در محل یومی است که کوروی با کاگاری ایزوریها، دختر جوانی که روی ویلچر نشسته است، ملاقات می کند که کسی جز بهترین دوست یومی نیست. چیزی که کوروی نمی داند این است که دنیایی به موازات او وجود دارد که در آن روحیه ی دگرگونی هر انسانی زندگی می کند و جنگی بی وقفه برای مدت طولانی در آن جریان دارد. در این دنیا آلتر ایگوی خودش Black Rock Shooter نام دارد، زن جوانی با چشمی که در آن شعله آبی مرموز می سوزد... آیا ارتباطی بین ساکنان این دو جهان وجود دارد؟
-
8.29.1
جمهوری سن مگنولیا. برای مدت زیادی، این کشور توسط همسایه اش، پادشاهی گیادیان، محاصره شده بوده که پهبادهای بی سرنشینی به اسم لژیون رو ساخته. پس از تحقیقات دردناک، جمهوری بالاخره موفق میشه که پهبادهای خودش رو بسازه که این جنگ یک طرفه رو لااقل بدون تلفات کنه - البته این چیزیه که دولت ادعا میکنه. در واقع، هیچ جنگ بدون خونریزی ای وجود نداره. پشت دیوارهای محکم که از 85 منطقه جمهوری محافظه میکنن، "بی وجودات" منطقه 86 وجود داره.
-
--
آوریل 2095. یک قرن از زمان تثبیت جادو به عنوان فناوری واقعی می گذرد. این دو خواهر و برادر در یک مدرسه معتبر برای شعبده بازان به نام دبیرستان اول وابسته به دانشگاه جادوی ملی، که بیشتر به عنوان "دبیرستان جادویی" شناخته می شود، ثبت نام می کنند. تاتسویا، برادر بزرگتر، یک "نامنظم" با نقصی کشنده در قدرت جادویی خود است. خواهر کوچکتر، میوکی، یک دانش آموز ستاره دار با استعداد جادویی بی بدیل است. اگرچه آنها اکنون به قدری صمیمی هستند که به عنوان یک زوج اشتباه می شوند، فقط چند سال پیش، این دو رابطه ناکارآمدی داشتند، جایی که آنها چیزی بیش از یک ارباب و خدمتکار نبودند. اما یک حادثه رابطه آنها را برای همیشه تغییر می دهد. سه سال پیش در اوکیناوا، یک تجربه فراموش نشدنی روح و سرنوشت آنها را بر سر آنها می چرخاند.
-
5-
۶۰ سال پیش نوعی بیماری نا آشنا گزارش شد، علائم آن بی خوابی بیماران بود. بیمارانی که خواب نداشتند کم کم دچار جنون شدند سپس پزشکان سعی کردند راه درمانی ارائه کنند که به جای شفای بیماران موجبات تبدیل شدن آنها به خون آشام را فراهم کرد. نیروهای نظامی به آنجا حمله کردند و با وجود تلفات بالای خون آشامان برخی فرار کردند و زنده ماندند. مدتی گذشت و معلوم شد بچه ای از یک خون آشام و یک انسان متولد شده “کودک امید” و قهرمان داستان ما می لیو که میتوانست پل ارتباطیه تازه ای بین انسان ها و خون آشامان باشد و روابط این دو گونه را که در طول این سالها تیره و تار شده بود رو به بهبودی برد. اما او در سرقت بانک دستگیر شد و به زندان ویژه آژانس دفاع ملی منتقل شد. وقتی سعی داشت فرار کند هیولایی عجیب و غریب به او حمله کرد و وقتی جان سالم به در برد فهمید مکان زندان همان جایی است که برای اولین بار خون آشامان متولد شدند “شهر آبی” ولی چرا باید خون آشامان در اینجا باید زندانی شوند؟ و این هیولاها چه هستند؟ قهرمان داستان ما باید این رمز و رازها را حل کند و به پاسخ سوالات خود دست پیدا کند ...
-
7.48.7
کاترینا کلائس ۸ ساله، تنها دختر یک دوکه که زندگی آروم و به دور از دغدغه ای رو سپری می کنه؛ البته تا زمانی که سرش به سنگ میخوره و یادش میاد که اون اصلا دختر یک دوک نبوده. او در واقع اوتاکویی بوده که در زندگی پیشین خودش، بعد از اینکه تا صبح بیدار میمونه تا بازی اُتومه مورد علاقه ش رو بازی کنه، تو راه رفتن به مدرسه جونش رو از دست میده. بعد از پی بردن به اینکه محیط اطرافش به طرز عجیبی آشناست، کاترینا با فهمیدن این موضوع که در دنیای فورچون لاور(بازی اُتومه که در زندگی قبلیش بازی میکرد) به عنوان شخصیت منفی زن دوباره متولد شده، شُکه میشه. شخصیت منفی زن در این بازی معمولا یا کشته یا تبعید میشه، پس کاترینا تصمیم میگیره با اتکا بر دانش خودش از هر پیشامد بدی جلوگیری کنه. ولی آیا اصلا برای شخصیت بد، پایان خوبی میشه تصور کرد؟
-
7.6-
داستان انیمه درباره یک یتیم جوان به نام بیوا است که توسط یک قبیله قدرتمند به نام تایرا به سرپرستی گرفته میشود و...
-
7.4-
در زمانهای قدیم، آن هنگام که انسانها و اهریمنان در کنار هم همزیستی نامسالمت آمیزی داشتند، پادشاهی از اهریمنان شاهدختی انسان را به گروگان گرفت و در قلعه خود حبس کرد. بِرِفت، موالیان شاهدخت در اندوه غیابش سینه زنی میکردند... تا قهرمانی برخیزد و شاهدخت را نجات دهد! اما تا ظهور این سلحشور در زره درخشانش، یک شاهدخت اسیر چه میتواند بکند؟ نگهبانان خرسکی با بال های خفاشی بسی ناز هستند، ولی خب، این اسارت کسل کننده است! چنین بود که وی تصمیم گرفت ساعات طولانی اسارت را در خواب بگذراند، اگر بتواند اندکی آرامش بیابد، و یا از بیخوابی بگریزد!
-
5.5-
مجموعه کمدی و پر سر و صدا حول و حوش مای خوناشام و دوست های مدرسه ایش میچرخه. نظر اوشی اینه که مرد خوش تیپی نخواهد بود و این باعث تشدید روابط دخترها باهم میشه.
-
4.8-
داستان درمورد یک دانش آموز دبیرستانی درون گرا به نام ایجی هوشیمیاست که راز بزرگی دارد، او وقتی کوچک تر بود آرزوی نابودی دنیا را کرد. بعد از وقوع فاجعه تعدادی از انسان ها قدرت های خاصی به نام اوردر به دست آوردند و این که کاربران اوردر چه کاری بتواندد با آن ها انجام دهند بسته به آرزویشان دارد. ۱۰ سال بعد از خرابی بزرگ، ایجی سعی می کند با قدرت عظیمش کنار بیاید.
-
7.49
میناتو ساهاشی پسریه شدیدا تنبل و کودن که دو بار امتحان ورود به کالج رو رد شده. به همین دلیل خیلی ها اونو یک کودن، احمق و بازنده میدونن. یه روز بعد از اینکه میناتو با مادرش که خیلی ناراحت بوده صحبت میکرده، به واسطه اتفاق جالبی با یه دختر به نام موسوبی آشنا میشه که به وسیله افرادی مورد حمله واقع شده بود. موسوبی، از دست مهاجم ها فرار میکنه و میناتو رو هم با خودش میبره و خیلی زود متوجه میشه که میناتو یک Ashikabi هست. Ashikabi به افرادی گفته میشه که دارای خصیصه ژنتیکی خاصی هستند که ...
-
6.7-
در سال ۱۹۳۰ ، دو سال پس از وقایعی که در فصل (بدرود ، عشق من ) رخ داد ، جنگ بزرگ با اهریمن منجر به نابودی امپراطوری و بخشهای گل از نمایشهای رزمی پاریس و نیویورک شد .با برقرار شدن آرامش در زمین و آشکار شدن فعالیت های نمایشهای رزمی ، سازمان جهانی نمایش رزمی از بخش های مختلف بین المللی تشکیل شده ؛ و مسابقه ای به نام نمایش رزمی بین الملی دوساله نیز تاسیس شده.ده سال بعد در سال ۱۹۴۰ ، کاپیتان نیروی دریایی امپراطوری ژاپن ، سیجیرو کامیاما به عنوان کاپیتان بخش گل از نمایش رزمی امپراطوری جدید در توکیو منصوب شده که اعضای آن از : ساکورا آمامیا که یک شمشیرزن و یک نیروی جدید است ، هاتسوهو شینونومه که یک بانوی معبد و بازیگر محبوبی است، آناستازیا پالما یک بازیگر یونانی انتقالی جدید ، آزامی موچیزوکی یک اعجوبه نینجا از خاندان موچیزوکی و کلاریسا اسنوفلیک یک نجیب زاده لوکزامبورگی است تشکیل میشود .بخش گل بار دیگر با تهاجم اهریمن رو به رو میشود و همچنان که سعی میکنند تا خانه خود در تئاتر امپراطوری را باز نگه دارند در مسابقه پیش رو شرکت میکند.
-
7.87.5
هوتارو اورکی، پسر دبیرستانیای که به کمکاری عادت دارد، به درخواست خواهر بزرگترش به باشگاه ادبیات کلاسیک میپیوندد. در آنجا، با چیتاندا اِرو، دختری آرام و زیبا اما بسیار کنجکاو، فوکوبه ساتوشی، پسر خندهرویی با حافظهای خارقالعاده، و ایبارا مایاکا، دختری کوتاهقد و سختگیر آشنا میشود. آنها برای حل معمایی که ۴۵ سال پیش رخ داده است، دست به کار میشوند. سرنخهای این معما در مجموعهای قدیمی از آثار اعضای پیشین باشگاه کلاسیک، با نام "هیوکا"، پنهان شده است.
-
7-
داستان پنج دانش آموز دبیرستانی که نه اونقدر بزرگ شدن که بشه بهشون گفت آدم بالغ و نه کسی با دیدنشون فکر میکنه بچه هستن. واکانا ساکای که زمانی درس موسیقی تحصیل میکرده ولی بعد از مرگ مادرش تحصیل موسیقی رو کنار گذاشته. کوناتسو میاموتو دختر مثبت نگر و بشاشی که به خوانندگی و صرف وقت در کلوب خوانندگی مدرسه علاقه داره. ساوا اُکیتا عضو سرزنده کلوب تیر و کمان که آرزو داره سوارکار اسب بشه. دایچی تاناکا عضو قدیمی تیم بدمینتون که با خواهر دانشگاهی خودش زندگی میکنه. وین که اخیرا به کلاس واکانا پس از 12 سال زندگی در اتریش منتقل شده. موسیقی واکانا، کوناتسو، ساوا و سایرین رو در آخرین تابستان کلوب موزیک گرد هم جمع میکنه.
-
8.28.8
جینتا یادُمی و گروهی از دوستان دوران کودکیش یک روز در یک حادثه ی دلخراش از یکدیگر جداشدند و حالا پس از گذشت در دوره دبیرستانشون یک اتفاق ناگهانی باعث شد که اونا با گناهانشون و اتفاقی که اون روز رخ داد رو به رو شده و با عواقب گذشتشون مواجه بشن، چند سال اون باید با احساس گناهی که از گذشتش به جا مونده مقابله کنه و برای این کار اون باید با نیروهای عجیب وغریب و ارواح باید کنار بیاد
-
6.2-
داستان در جزایری چهار گانه در جنوب ژاپن اتفاق می افته. در جهانی متفاوت با ژاپن امروزی. با کشف مواد ضذ جاذبه، کفش های ضد جاذبه ای اختراع شدند که امکان پرواز به افراد می دهند. این کفش ها انسان را وارد دنیایی کرد که در آن می تواند بدون نیاز به پر یا موتور و تنها با استفاده از قدرت بدن خودش پرواز کنه. ورزشی هم بر اساس همین ایجاد شد که اسمش “flying circus” هست. به خاطر یه شکست بد، پیشکسوت این ورزش که امید داشت آینده ای در اون داشته باشه اونو کنار گذاشت. اما اون آسوکا کوراشینا رو که یه دانش آموز انتقالی هست رو ملاقات می کنه و در جریان آموزش پرواز به اون علاقش به این ورزش برمی گرده و دوباره تو مسابقات شرکت می کنه.
-
7-
داستان نوجوانی به اسم Teito است که اتفاقات وحشتناکی برایش رخ داده و او دچار فراموشی شده است . Teito که به فراموشی دچار است اغلب رویاهای ترسناکی می بیند . شروع داستان انیمیشن سریالی ۰۷Ghost شبح ۰۷ تقریبا از شب قبل از امتحانات فارغ التحصیلی Teito می باشد ، او و تنها دوستش ، Mikage ، با هم قرار می گذارند تا هیچ وقت همدیگرو رها نکنند و همیشه با هم باشند . در ادامه انیمیشن سریالی در روز بعد موقعی که مردم داشتن در مورد Teito صحبت می کردن ، ناگهان صدای آشنایی به گوشش رسید و او را به سمت خودش کشید . صدا برای او خیلی آشنا بود ، بعد گذشت مدتی زمان کوتاهی ناگهان متوجه چیز عجیبی می شود ، این صدا را کاملا می شناسد و قبلا شنیده است . آری این همان صدایی بود که در کابوسهای شبانه و وحشتناک او ، اقدام به کشتن مرد رویاهایش ، یعنی پدر او ، کرده است . اما این صدا آشنا مال چه کسی است ؟ تیتو به دنبال صدا می رود او متوجه می شود که این صدا متعلق به رئیس ستاد Ayanami ، که نامش Zaiphon است ، می باشد . او تصمیم می گیرد که به آنها حمله کند و انتقام پدرش را بگیرد ولی متاسفانه به دست یکی از نیروهای زیر دست Zaiphon اسیر می شود به زندان فرستاده می شود . دوست او ، Mikage ، که می بیند از اسیر شدن او باخبر می شود ، برای نجات او اقدام می کند و با مقابله با نیروهای Ayanami موفق می شود تا او را از زندان فراری دهد ، ولی در نهایت دوباره به محاصره این نیرو ها در می آیند و تیتو برای فرار دوست خود را به ظاهر گروگان می گیرد.
-