بِردی و آلدن، دو دوست صمیمی که به پادکستهای جنایی علاقه داشتند، پس از قتل مجری محبوبشان، به کمک پلیس وارد ماجرایی هیجانانگیز برای کشف راز این جنایت میشوند.
در آستانه هفتاد و پنجمین سالگرد تولدش، میلیاردر ثروتمندی که از فرزندانش دور مانده، آنها را به خانهاش فرا میخواند. ترس از جان او را بر آن داشته که این کار را انجام دهد، زیرا او معتقد است که امشب کسی یا چیزی قصد کشتن او را دارد. برای آنکه از کمک فرزندانش مطمئن شود، سهم ارث هر یک را به خطر میاندازد.
یک جراح ارتش که قبلاً در میدان نبرد تجربه کسب کرده، به شهر زادگاهش باز میگردد و در مطب پزشکان خانواده مشغول به کار میشود. اما زندگی آرام او زمانی که درگیر حل معمای مرگ مرموز یکی از بیمارانش میشود، دگرگون میشود.
بردی مور، با آشکار شدن اسرار خانواده اش، دنیایش شروع به فروپاشی می کند. او برای نجات میراث خود، باید غروری را که او را از دخترش دور کرده است، رها کند...
اِمبر مورلی ، یک طراح گرافیک در منهتن ، متوجه می شود که او مزرعه درخت کریسمس مادربزرگ خود را به ارث برده است ، بنابراین او به منظور فروش آن قبل از کریسمس به زادگاه خود ویلو هیل می رود ...
وقتی ایزلا و گریس متوجه میشوند که جیک به آنها خیانت میکند، دختران در رقابتی حسادتآمیز به یکدیگر حمله میکنند و از رسانههای اجتماعی خود برای بدگویی و حمله به یکدیگر استفاده میکنند...
از آنجایی که هانا و مایک در نامزدیشان تلاش می کنند در مشاغل پرمشغله خود تعادل برقرار کنند، یک قتل در یک باشگاه ورزشی 24 ساعته برنامه ریزی عروسی آنها را پیچیده می کند...
در طول هرج و مرج برنامه ریزی یک جشنواره کریسمس و رقابت برای جایزه "برترین لژ زمستانی"، یک مسافرخانه دار، علاقه خود به موسیقی و شریک موسیقی سابقش را مجددا احیا می کند...
کِنت نقشه انتقامی را از لورل طراحی می کند، که شوهرش معتقد بود ازدواج او را خراب کرده است، با این حال، زمانی که لورل تصمیم به مبارزه می گیرد، نقشه او مرگبار می شود...
یک افسر پلیس به نام سیمونز و یک کودک پیشدبستانی به نام کارینا برای به دام انداختن خلافکاری بزرگ ، با هم متحد میشوند و در این بین ماجراهای جالبی رخ میدهد که…
مکس، سگ نظامیِ وفادار این بار وظیفه دارد تا به سرویس مخفیِ رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا خدمت کند و در حین انجام این ماموریت درگیر ماجراهای جالبی می شود...
کوین، یک نابغه نوجوان در فناوری، متوجه میشود که ایدهاش توسط آلن ولف، تهیهکننده بازیهای ویدیویی به سرقت رفته است. او و دوستش بکا به سانفرانسیسکو می روند و یک سری شیطنت می کنند تا زندگی آلن را بدبخت کنند...
پس از غرق شدن یک کشتی، شخصی میلیاردر بنام "الیور کویین" مفقود میشود و به مدت پنج سال همه فکر میکردند که او مرده است، اما 5 سال بعد در یک جزیرهی دور افتاده او را پیدا می کنند. او به شهر خودش یعنی "استارلینگ سیتی" نزد مادر و خواهر و بهترین دوستش برمیگردد، که بلافاصله آنها متوجه تغییر رفتار "اُلیور" میشوند. "اُلیور" با شخصیت جدیدی که پیدا کرده قصد دارد با تمام بدی ها و خلاف ها درون شهرش مبارزه کند ولی در عین حال شخصیت قدیم خودش رو هم حفظ کند...
بر اساس پرفروشترین کتاب نیویورک تایمز، قدرت دنیای ماست، اما برای یک پیچ و تاب از طبیعت. ناگهان، زنان یک توانایی مرموز جدید برای برق گرفتگی به میل خود پیدا می کنند، که منجر به معکوس شدن فوق العاده جهانی در تعادل قدرت می شود.
این سریال بر اساس کمیک های آرچی ساخته شده و دارای تمی راز آلود و تیره است. داستان در مورد ماجراهای یک پسر جوان به نام آرچی و دوستانش است که در شهر کوچکی به اسم "ریوردیل" زندگی میکنند. این شهر دارای ظاهری فانتزی و پر زرق و برق است، اما اسرار تاریکی در زیر این شهر نهفته است که عده ای به دنبال کشف آنها هستند...
داستان در مورد "بری آلن" است، کسی که بعد از انفجار در آزمایشگاه S.T.A.R و قرار گرفتن در معرض ذرات شتاب دهنده به کما میرود. چند ماه بعد از کما بیرون میآید و متوجه سرعت و قدرتی عجیب درون خود میشود که این امکان را به او میدهد تا در سنترال سیتی مثل یک فرشتهی نگهبان که قابل رویت نمیباشد، حرکت کند. در حال حاضر تنها دوستان بری می دانند که او تبدیل به سریعترین مرد زنده جهان شده است. اما او بزودی متوجه میشود که تنها کسی نیست که در هنگام انفجار، قدرت فرا انسانی به دست آورده و افراد دیگری هم هستند که این قدرت را به دست آورده اما در راه درستی از آن استفاده نمیکنند. بنابراین "بری آلن" با آزمایشگاه استار همکاری میکند و مامور میشود تا از مظلومان شهر در برابر حوادث دفاع کند...
سریالی کمدی، به سبک شرلوک هلمزی و پر از شوخی ها و دیوانگی های خنده دار که می تواند ساعت ها شما را سرگرم کند. اگر دنبال سریالی کمدی و جنایی می گردید این سریال را از دست ندهید.شاون اسپنسر که حافظه ی تصویری، غریضه ی کارآگاهی و دقت بسیار بالایی دارد بعد کمک به پلیس برای حل یک پرونده، متهم به شریک جرم بودن می شود. شاون برای این که به زندان نیفتد و راز خود را برملا نکند ادعا می کند که غیبگو است و با عالم ارواح ارتباط دارد و از این راه اطلاعات خود را به دست می آورد. شاون به همراه بهترین دوستش گاس که فروشنده ی دارو و لوازم پزشکی است، دفتر کارآگاه خصوصی غیبگوی Psych را تاسیس می کند و از آن به بعد در حل پرونده های جنایی به پلیس کمک می کند...