باغبان جوانی برای نجات مزرعه خانوادگی، در مسابقه گلآرایی عید پاک شرکت میکند. او در این راه با یک کشیش محلی آشنا میشود که به او در بازگرداندن امید از دست رفتهاش کمک میکند.
روزنامه نگار آلیسون ساویر مقاله ای درباره یکی از نویسندگان مورد علاقه خود، آنابل لی می نویسد. او از مزرعه دورافتاده کلایبورن، جایی که رمانهای لی در آن قرار دارند، بازدید میکند. در حالی که آلیسون روی داستان خود کار می کند، با دامدار هنک آشنا می شود...
شریل در پنج سال گذشته به عنوان مدیر در کارش گیر کرده است. او که برای کریسمس به خانه اش میآید، همانطور که آرزو کرده بود ، به طور جادویی به مدت یک هفته پنج سال به عقب سفر میکند ، و شروع تازهای در زندگی حرفهای و عاشقانهاش دارد...
هر زوجی که یک شب را در کلبه ی کریسمس در کنار یکدیگر سپری کنند، عشقی ابدی را تجربه خواهند کرد. لیسی کویین به افسانه ی کلبه ی کریسمس و یا پایان های خوش هیچ باوری نداشت. او به عنوان ساقدوش بهترین دوستش، آوا، وظیفه داشت این کلبه را برای تازه عروس و داماد تزئین کند. این وظیفه کار ساده ای بود اما لیسی نمی دانست که قرار است برادر جذاب عروس، ایان کالاهان، نیز در این کار به او کمک رسانی کند. آن ها یک بعد از ظهر را در فضایی رمانتیک، در حالی که کولاک شدیدی در خارج از کلبه در حال وزیدن است، در کنار یکدیگر سپری می کنند. این اتفاق باعث می شود که لیسی به درستی افسانه های کلبه ی کریسمس شک کند و...
میراندا چستر آماده است تا بهترین کریسمس زندگی خود را تجربه کند. او به شهر کارلتون هیث بازگشته، جایی که سال گذشته عشق خود را یافته و خانوادهای را که هرگز از وجود آنها خبر نداشت، پیدا کرده است...
هنگامی که دوسـت پسر دبیرستانی جسیکا "چیس تینور"بازیکن بیسبال ستاره، به شهر باز می گردد باعث میشود تا جسیکا بتواند به شغلش رونق دهد و آینده بهتری برای خود به ارمغان بیاورد...
در یک شب بارانی، درست بعد از تعطیلی، صاحبخانههای یک رستوران کوچک با دیدن یک زن جوان با لباس عروسی و سه سگ که التماس میکند وارد رستورانشان شود، شگفتزده میشوند. زن جوان داستان زندگی خود را برای آنها تعریف میکند و میگوید که چگونه در جستجوی مرد مناسب، به یک عروس فراری تبدیل شده است...
ناتالی و نیک از شانس خود در عشق ناامید شده اند. پس از انداختن سکه ها به یک چشمه ، این دو رویای یکدیگر را آغاز می کنند. اما طبق اساطیر چشمه ، آنها فقط یک هفته فرصت دارند تا آن رویاها را به واقعیت تبدیل کنند...
"الکس" باهش تحت مراقبت مادر خود، مهاجری رومانیایی به نام "ایلینیا"، بزرگ شده و به او قول می دهد با فارق التحصیل شدن از دانشگاه هاروارد به رویای او جامه عمل بپوشاند. اما وقتی مادرش بیمار شده و داروهایش را مصرف نمی کند، او مدام به پرورشگاه فرستاده میش شود و...
وقتی فیلمنامهنویس بردی برای کار به هالیوود بازمیگردد، به دیوار سنگرایی برخورد میکند. او که به کار نیاز دارد، برادرزادهاش را مجبور میکند تا فیلمنامهاش را به عنوان فیلمنامه خود بفروشد...
«نيک پوئل» (چتوين) دانش آموز سال آخر دبيرستان را هم کلاسي خلافکارش «آني نيوتن» (لويوا)، به شدت کتک مي زند. حالا اين وظيفه ي روح «نيک» است که پيش از آن که کار از کار بگذرد، محل جسم رو به مرگ خود را به مادرش (هاردن) و پليس اطلاع بدهد...
در سریال جدید و زیبای Mistresses «ساوی» زنی موفق در حرفه شغلی خودش، که در حال مخالفت با شریک حقوقیش و قصد شروع یه زندگی با شوهرش هری رو داره، و خواهر هوس باز و دارای روحیه آزادش هیچی بیشتر از این نمیتونه باشه: مجرد، همیشه دنبال دوستیابی و پارتی و خوشگذرونی و متکی به خواهر، دوست صمیمی مشترکشون «ایپریل» تازه طلاق گرفته و مادر دو بچه ست، و میخواد بعد این تراژدی زندگیشُ رو بازسازی کنه و شروعی دوباره و حرکتی به جلو داشته باشه، با حمایت و راهنمائی نزدیک ترین دوستاش ، و دوستشون «کارن» یه تروپیست موفق که دوباره با دوستاش ارتباط برقرار میکنه وقتی یه رابطه پیچیده بیش از حد عمیق با یکی از بیماراش شروع میکنه…
سریالی کمدی، به سبک شرلوک هلمزی و پر از شوخی ها و دیوانگی های خنده دار که می تواند ساعت ها شما را سرگرم کند. اگر دنبال سریالی کمدی و جنایی می گردید این سریال را از دست ندهید.شاون اسپنسر که حافظه ی تصویری، غریضه ی کارآگاهی و دقت بسیار بالایی دارد بعد کمک به پلیس برای حل یک پرونده، متهم به شریک جرم بودن می شود. شاون برای این که به زندان نیفتد و راز خود را برملا نکند ادعا می کند که غیبگو است و با عالم ارواح ارتباط دارد و از این راه اطلاعات خود را به دست می آورد. شاون به همراه بهترین دوستش گاس که فروشنده ی دارو و لوازم پزشکی است، دفتر کارآگاه خصوصی غیبگوی Psych را تاسیس می کند و از آن به بعد در حل پرونده های جنایی به پلیس کمک می کند...
“هدف انسانی ” محصول سال ۲۰۱۰ و شبکه “فاکس” می باشد . “کریستوفر چنس” متخصص امور امنیتی، محافظ و کارآگاهی خصوصی می باشد ، که با قرار دادن خود به عنوان سپر انسانی از مشتریان خود در مقابل ترور محافظت می کند. او به طور محسوس یا غیر محسوس مشتریان خود را که قرار است هدف ترور قرار بگیرند دنبال کرده و یا خود را در موقعیت آنها قرار می دهد و در لحظه ترور با زیرکی وارد عمل می شود و فرد یا افراد اجیر شده را از میان برمی دارد. او با دفتری خصوصی که توسط همکارش “وینستن” اداره می شود همکاری می کند، و فردی مرموز و زیرک به نام ” گوررو ” با هنرنمایی” جکی ارل هیلی” نیز برای یافتن افرادی که در پشت پرده این ترور ها قرار دارند به او کمک می نماید. “کریستوفر چنس” با بازی “مارک ولی” مهارت “جک بائر”(۲۴) ، شوخ طبعی “جفری داناوان” (Burn Notice )و خوش تیپی ” جیمز باند ” را یکجا دارد…